- آیا با معادل انگلیسی ابزارهای سادهای مانند چکش، پیچگوشتی یا انبردست آشنا هستید؟
- تفاوت بین Wrench و Spanner در زبان انگلیسی چیست و هر کدام چه کاربردی دارند؟
- چگونه میتوان نام ابزارهای برقی مانند دریل، فرز یا اره برقی را به درستی به انگلیسی بیان کرد؟
- برای کار با ابزارهای اندازهگیری دقیق مانند کولیس یا میکرومتر، به چه لغات تخصصی نیاز دارید؟
- مهمترین افعال و اصطلاحات مرتبط با کار در یک محیط کارگاهی کدامند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بسیاری پرسشهای دیگر پاسخ خواهیم داد و شما را با گنجینهای از لغات ابزار کارگاهی به زبان انگلیسی آشنا میکنیم. دانستن نام صحیح ابزارها در زبان انگلیسی، چه برای درک متون فنی، چه برای خرید از سایتهای خارجی و چه برای کار در یک محیط بینالمللی، یک مهارت ضروری است. ما در این راهنما، واژگان را در دستهبندیهای منظم ارائه میدهیم تا یادگیری آنها برای شما ساده و کاربردی باشد. از ابزارهای دستی گرفته تا تجهیزات برقی و ابزارهای دقیق، همه چیز را پوشش خواهیم داد.
دستهبندی اصلی ابزارهای کارگاهی (Workshop Tools Categories)
برای یادگیری بهتر و منظمتر، لغات ابزار کارگاهی را به چند دسته اصلی تقسیم میکنیم. این دستهبندی به شما کمک میکند تا واژگان مرتبط را در کنار هم یاد بگیرید و در حافظه خود ثبت کنید. هر کارگاه، چه کوچک و خانگی و چه بزرگ و صنعتی، مجموعهای از این ابزارها را در خود جای داده است. آشنایی با نام انگلیسی هر دسته، اولین قدم برای ورود به دنیای تخصصی این واژگان است.
- Hand Tools (ابزارهای دستی): این دسته شامل ابزارهایی است که نیروی محرکه آنها دست انسان است. ابزارهایی مانند چکش، انواع آچار و پیچگوشتی در این گروه قرار میگیرند.
- Power Tools (ابزارهای برقی): ابزارهایی که با نیروی برق یا باتری کار میکنند و سرعت و قدرت بیشتری را فراهم میآورند. دریل، اره برقی و فرز نمونههایی از این دسته هستند.
- Measuring Tools (ابزارهای اندازهگیری): دقت در کار، رکن اصلی هر پروژه فنی است. این دسته شامل ابزارهایی برای اندازهگیری دقیق ابعاد، زوایا و سطوح است.
- Safety Equipment (تجهیزات ایمنی): کار در محیط کارگاهی بدون رعایت اصول ایمنی ممکن نیست. این بخش به معرفی لغات مربوط به تجهیزات حفاظت فردی میپردازد.
لغات ضروری ابزارهای دستی (Essential Hand Tools Vocabulary)
ابزارهای دستی ستون فقرات هر جعبه ابزاری هستند. آنها برای انجام کارهای پایهای و تعمیرات جزئی تا پروژههای پیچیده نجاری و مکانیکی ضروریاند. در جدول زیر، لیستی از پرکاربردترین ابزارهای دستی به همراه معادل انگلیسی و یک مثال برای درک بهتر کاربردشان آورده شده است.
| نام فارسی | معادل انگلیسی | کاربرد در جمله (مثال) |
|---|---|---|
| چکش | Hammer | I need a hammer to drive this nail into the wall. |
| پیچگوشتی (چهارسو) | Phillips Screwdriver | Use a Phillips screwdriver for screws with a cross-shaped slot. |
| پیچگوشتی (دوسو) | Flathead Screwdriver | This old cabinet has screws that require a flathead screwdriver. |
| انبردست | Pliers | He used the pliers to bend the wire into shape. |
| دمباریک | Needle-Nose Pliers | A needle-nose pliers is perfect for reaching into tight spaces. |
| سیمچین | Wire Cutter / Wire Stripper | Use a wire cutter to cut the cable, and a wire stripper to remove the insulation. |
| آچار فرانسه | Adjustable Wrench | An adjustable wrench can fit various sizes of nuts and bolts. |
| آچار (معمولی) | Wrench (US) / Spanner (UK) | Please pass me that wrench to tighten the bolt. |
| آچار آلن | Allen Key / Hex Key | Most self-assembly furniture comes with an Allen key. |
| اره دستی | Handsaw | The carpenter cut the wooden plank with a sharp handsaw. |
| کاتر (چاقوی صنعتی) | Utility Knife / Box Cutter | Be careful when using a utility knife; the blade is very sharp. |
| گیره رومیزی | Vise / Bench Vise | He secured the metal piece in the vise before filing it. |
| سوهان | File | Use a metal file to smooth the rough edges. |
تفاوت Wrench و Spanner
یکی از نکات جالبی که در میان لغات ابزار کارگاهی وجود دارد، تفاوت کاربرد کلمات در انگلیسی آمریکایی (American English) و بریتانیایی (British English) است. به طور کلی، در آمریکا به آچار Wrench گفته میشود، در حالی که در بریتانیا از کلمه Spanner استفاده میکنند. هر دو به یک ابزار اشاره دارند، اما بسته به مخاطب خود میتوانید کلمه مناسب را انتخاب کنید. آچار فرانسه نیز که یک آچار با دهانه قابل تنظیم است، در هر دو گویش Adjustable Wrench یا Adjustable Spanner نامیده میشود.
واژگان کلیدی ابزارهای برقی (Key Power Tools Vocabulary)
ابزارهای برقی سرعت، دقت و قدرت را به دنیای کارهای فنی آوردهاند. از سوراخکاری یک دیوار ساده تا برش قطعات ضخیم فلزی، این ابزارها نقش حیاتی دارند. آشنایی با نام انگلیسی آنها برای هر فرد فنیکار یا علاقهمند به این حوزه ضروری است.
| نام فارسی | معادل انگلیسی | کاربرد در جمله (مثال) |
|---|---|---|
| دریل برقی/شارژی | Electric Drill / Cordless Drill | I need to use the electric drill to make a hole for the shelf. |
| مته | Drill Bit | You must choose the correct drill bit for the material you are drilling. |
| سنگ فرز (فرز زاویهای) | Angle Grinder | The worker used an angle grinder to cut through the metal pipe. |
| اره گردبر | Circular Saw | A circular saw is ideal for making straight cuts in large sheets of wood. |
| اره عمودبر (چکشی) | Jigsaw | He used a jigsaw to cut a curved shape out of the plywood. |
| سنباده لرزان | Orbital Sander | After building the table, she used an orbital sander to get a smooth finish. |
| پیچگوشتی برقی | Electric Screwdriver / Power Screwdriver | An electric screwdriver saves a lot of time when assembling furniture. |
| تفنگ حرارتی (سشوار صنعتی) | Heat Gun | A heat gun is useful for stripping old paint or shrinking plastic tubing. |
لغات تخصصی ابزارهای اندازهگیری (Measuring Tools Terminology)
هیچ پروژه موفقی بدون اندازهگیری دقیق امکانپذیر نیست. ابزارهای اندازهگیری، دقت کار شما را تضمین میکنند. این دسته از لغات ابزار کارگاهی شاید کمی تخصصیتر باشند، اما برای کارهای مهندسی و ساخت دقیق، حیاتی هستند.
- Tape Measure: متر نواری. یکی از پایهایترین ابزارهای اندازهگیری در هر کارگاهی.
Example: Can you check the length with the tape measure? - Ruler: خطکش. برای اندازهگیریهای کوتاهتر و کشیدن خطوط صاف استفاده میشود.
Example: Use a metal ruler for more accuracy. - Spirit Level / Bubble Level: تراز. برای اطمینان از افقی یا عمودی بودن یک سطح به کار میرود.
Example: Place the spirit level on the shelf to see if it’s straight. - Caliper / Vernier Caliper: کولیس. برای اندازهگیری بسیار دقیق قطر داخلی، خارجی و عمق قطعات استفاده میشود.
Example: The engineer measured the bolt’s diameter with a digital caliper. - Micrometer: میکرومتر (ریزسنج). برای اندازهگیریهای دقیقتر از کولیس، به خصوص برای ضخامت ورقها و سیمها کاربرد دارد.
Example: He used a micrometer to get a precise measurement of the sheet metal’s thickness. - Protractor: گونیا (نقاله). ابزاری برای اندازهگیری یا رسم زوایا.
Example: Set the saw blade to a 45-degree angle using a protractor.
تجهیزات ایمنی و افعال پرکاربرد کارگاهی
ایمنی همیشه در اولویت است. در کنار یادگیری لغات ابزار کارگاهی، دانستن نام تجهیزات ایمنی (Safety Equipment) نیز بسیار مهم است. همچنین، برای توصیف کار با ابزارها به افعال خاصی نیاز داریم.
واژگان تجهیزات ایمنی
- Safety Goggles / Glasses: عینک ایمنی
- Gloves: دستکش کار
- Hard Hat: کلاه ایمنی
- Steel-Toed Boots: پوتین ایمنی (با پنجه فولادی)
- Ear Protection / Earmuffs: محافظ گوش
- Dust Mask: ماسک گرد و غبار
افعال و اصطلاحات رایج در کارگاه
برای توصیف فعالیتهای مختلف در کارگاه، از افعال زیر استفاده میشود:
- To measure (اندازهگیری کردن): First, measure the wood before you cut it.
- To cut (بریدن): He will cut the pipe with a hacksaw.
- To drill (سوراخ کردن): You need to drill a pilot hole first.
- To tighten (سفت کردن): Tighten the screw with a screwdriver.
- To loosen (شل کردن): I can’t loosen this rusty bolt.
- To sand (سنباده زدن): Remember to sand the surface until it’s smooth.
- To assemble (مونتاژ کردن): Now, let’s assemble all the parts.
- To weld (جوشکاری کردن): The mechanic will weld the broken frame.
با تسلط بر این مجموعه کامل از لغات ابزار کارگاهی، شما نه تنها میتوانید در یک محیط فنی به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید، بلکه درک بهتری از دستورالعملها، کاتالوگها و ویدیوهای آموزشی بینالمللی خواهید داشت. این دانش، دریچهای نو به سوی دنیای مهارتهای فنی و صنعتی برای شما باز خواهد کرد.



