- چگونه میتوانم با اطمینان یک قرارداد کاری به زبان انگلیسی را بخوانم و درک کنم؟
- مهمترین لغات قرارداد کاری که هر فردی باید بداند کدامند؟
- تفاوت بین اصطلاحاتی مانند «Termination»، «Cancellation» و «Rescission» در چیست؟
- آیا با ندانستن چند کلمه کلیدی در یک توافقنامه، ممکن است دچار مشکلات حقوقی شوم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. درک دقیق لغات قرارداد کاری فقط برای وکلا یا مدیران شرکتها ضروری نیست؛ بلکه هر فردی که در آستانه امضای یک توافقنامه، از قرارداد استخدامی گرفته تا اجارهنامه، قرار دارد، باید با این واژگان کلیدی آشنا باشد. عدم آگاهی از معنای دقیق این کلمات میتواند منجر به سوءتفاهمهای پرهزینه و مشکلات حقوقی جدی شود. ما در این راهنما، شما را با ضروریترین و پرکاربردترین اصطلاحات در دنیای قراردادها و توافقنامههای کاری آشنا میکنیم تا با دیدی باز و اطمینان کامل پای هر سندی را امضا کنید.
اصطلاحات پایه و کلیدی در هر قرارداد
پیش از ورود به جزئیات بخشهای مختلف یک قرارداد، لازم است با چند واژه بنیادی آشنا شویم. این کلمات شالوده و اساس هر توافقنامه مکتوبی را تشکیل میدهند و درک آنها برای فهم کلی سند ضروری است. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا ساختار و هدف اصلی قرارداد را بهسرعت تشخیص دهید.
1. Agreement (توافقنامه)
یک توافق یا تفاهم دوجانبه یا چندجانبه بین طرفین است. هرچند گاهی بهجای واژه «Contract» استفاده میشود، اما ممکن است همیشه الزام حقوقی نداشته باشد. یک توافق میتواند شفاهی یا کتبی باشد.
2. Contract (قرارداد)
یک توافق رسمی و قانونی است که از نظر حقوقی الزامآور (Legally Binding) است. این بدان معناست که اگر یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر میتواند از طریق مراجع قانونی پیگیری کند. یک قرارداد باید شامل عناصری مانند پیشنهاد (Offer)، پذیرش (Acceptance)، عوض (Consideration) و قصد ایجاد رابطه حقوقی (Intention to create legal relations) باشد.
3. Offer & Acceptance (پیشنهاد و پذیرش)
این دو، سنگ بنای تشکیل یک قرارداد هستند. Offer پیشنهادی است که توسط یک طرف (Offeror) به طرف دیگر (Offeree) ارائه میشود. Acceptance نیز موافقت بیقیدوشرط طرف مقابل با تمام شرایط پیشنهاد است. با پذیرش پیشنهاد، قرارداد شکل میگیرد.
4. Consideration (عوض یا ما به ازا)
به ارزشی گفته میشود که بین طرفین قرارداد رد و بدل میشود. این ارزش لزوماً نباید پول باشد؛ میتواند یک کالا، یک خدمت یا حتی یک قول برای انجام ندادن کاری باشد. در واقع، هر طرف باید چیزی بدهد و چیزی بگیرد تا قرارداد معتبر باشد.
5. Terms and Conditions (شرایط و ضوابط)
این بخش، قلب هر قراردادی است و شامل تمام قوانین، قواعد، مسئولیتها و تعهداتی است که طرفین باید از آنها پیروی کنند. این شرایط میتوانند صریح (Express Terms) یعنی بهوضوح بیان شده، یا ضمنی (Implied Terms) یعنی بهصورت پیشفرض در قانون وجود داشته باشند.
طرفین قرارداد (The Parties)
هر قراردادی حداقل دو طرف دارد. شناسایی دقیق این طرفین و نقش آنها برای درک تعهداتشان حیاتی است. در این بخش، با لغات مرتبط با افراد یا نهادهای درگیر در یک قرارداد آشنا میشویم.
- Party/Parties: به یک یا چند شخص، شرکت یا نهادی گفته میشود که در قرارداد مشارکت دارند.
- Employer: کارفرما؛ شخصی یا شرکتی که فرد دیگری را برای انجام کار استخدام میکند.
- Employee: کارمند؛ شخصی که توسط کارفرما برای انجام وظایف مشخصی در ازای دریافت حقوق استخدام میشود.
- Contractor/Independent Contractor: پیمانکار یا پیمانکار مستقل؛ فرد یا شرکتی که برای ارائه خدمات مشخصی به کارفرما استخدام میشود اما کارمند او محسوب نمیشود و کنترل بیشتری بر نحوه انجام کار خود دارد.
- Client: مشتری یا کارفرما (در قراردادهای خدماتی)؛ شخصی که خدمات را از یک پیمانکار یا شرکت دریافت میکند.
- Vendor/Supplier: فروشنده یا تأمینکننده؛ شرکتی که کالاها یا مواد اولیه را به شرکت دیگری میفروشد.
- Lessor/Landlord: موجر؛ مالک یک دارایی (مانند ملک یا خودرو) که آن را به دیگری اجاره میدهد.
- Lessee/Tenant: مستأجر؛ شخصی که دارایی را از موجر اجاره میکند.
بخشهای اصلی و ساختار یک قرارداد کاری
قراردادهای استاندارد معمولاً از ساختار مشخصی پیروی میکنند. آشنایی با این ساختار و لغات قرارداد کاری مربوط به هر بخش به شما کمک میکند تا اطلاعات مورد نیاز خود را بهراحتی در سند پیدا کنید. در ادامه، بخشهای رایج یک قرارداد را بررسی میکنیم.
Recitals / Preamble (مقدمه / بیانیه اولیه)
این بخش که گاهی با عنوان «WHEREAS» شروع میشود، پیشزمینه و هدف از انعقاد قرارداد را توضیح میدهد. این قسمت معمولاً الزامآور نیست اما به تفسیر نیت طرفین کمک میکند.
Definitions (تعاریف)
در این بخش، اصطلاحات و کلمات کلیدی که در سراسر قرارداد استفاده شدهاند، بهطور دقیق تعریف میشوند تا از هرگونه ابهام یا سوءبرداشت جلوگیری شود. برای مثال، ممکن است واژه «Confidential Information» (اطلاعات محرمانه) در این قسمت تعریف شود.
Scope of Work / Services (شرح خدمات و وظایف)
این بخش یکی از مهمترین قسمتهای یک قرارداد خدماتی یا استخدامی است. در اینجا بهطور دقیق مشخص میشود که چه کاری باید انجام شود، چه محصولی باید تحویل داده شود و استانداردهای کیفی آن چیست.
Term and Duration (مدت قرارداد)
این بخش به دوره زمانی اعتبار قرارداد اشاره دارد. اصطلاحات زیر در این زمینه رایج هستند:
- Effective Date: تاریخ شروع اعتبار قرارداد.
- Termination Date: تاریخ پایان قرارداد.
- Fixed-Term Contract: قرارداد با مدت معین که در تاریخ مشخصی به پایان میرسد.
- Perpetual/Indefinite Term: قرارداد با مدت نامحدود که تا زمان فسخ توسط یکی از طرفین ادامه دارد.
Compensation and Payment Terms (شرایط مالی و پرداخت)
این قسمت تمام جزئیات مربوط به مسائل مالی را پوشش میدهد. درک دقیق لغات قرارداد کاری در این بخش برای جلوگیری از اختلافات مالی ضروری است.
- Salary/Wage: حقوق و دستمزد.
- Fee: کارمزد یا هزینه خدمات (معمولاً برای پیمانکاران).
- Invoice: صورتحساب؛ سندی که برای درخواست پرداخت صادر میشود.
- Payment Schedule: جدول زمانبندی پرداختها (مثلاً ماهانه، پس از اتمام هر مرحله از پروژه و غیره).
- Net 30/60/90: یک اصطلاح تجاری که یعنی پرداخت باید ظرف ۳۰، ۶۰ یا ۹۰ روز پس از تاریخ صورتحساب انجام شود.
- Deposit/Advance Payment: پیشپرداخت.
تعهدات، مسئولیتها و ضمانتها
هر قراردادی شامل مجموعهای از تعهدات و مسئولیتها برای طرفین است. این بخش به بررسی واژگانی میپردازد که این وظایف و تضمینها را توصیف میکنند.
Obligations and Duties (تعهدات و وظایف)
به کارهایی اشاره دارد که هر یک از طرفین موظف به انجام آنها طبق قرارداد هستند. عدم انجام این وظایف میتواند به نقض قرارداد منجر شود.
Confidentiality / Non-Disclosure Agreement (NDA) (محرمانگی / توافقنامه عدم افشا)
بسیاری از قراردادهای کاری شامل بندی در مورد حفظ اطلاعات محرمانه شرکت هستند. Confidential Information به هرگونه اطلاعات حساس تجاری، فنی یا مالی گفته میشود که نباید با اشخاص ثالث به اشتراک گذاشته شود. NDA میتواند یک بند در قرارداد اصلی یا یک توافقنامه جداگانه باشد.
Warranty and Representation (ضمانت و اظهارات)
Warranty یک تضمین یا قول در مورد صحت یک واقعیت است. برای مثال، یک فروشنده ممکن است تضمین کند که کالای فروختهشده برای مدت یک سال بدون نقص کار خواهد کرد. Representation نیز اظهاریهای در مورد یک واقعیت است که طرف مقابل را ترغیب به بستن قرارداد میکند.
Liability and Indemnity (مسئولیت و جبران خسارت)
Liability به مسئولیت قانونی برای جبران خسارت اشاره دارد. بند Indemnity (یا Hold Harmless) یکی از طرفین را متعهد میکند که خسارات، هزینهها یا دعاوی حقوقی وارده به طرف دیگر را که ناشی از اقدامات او بوده، جبران کند. این بند بسیار مهم است و باید با دقت مطالعه شود.
اصطلاحات مربوط به نقض، فسخ و خاتمه قرارداد
هیچ قراردادی برای همیشه باقی نمیماند. دانستن شرایط پایان یافتن یا فسخ یک قرارداد به اندازه شرایط شروع آن اهمیت دارد. در جدول زیر، تفاوت بین اصطلاحات کلیدی در این زمینه را بررسی میکنیم.
| اصطلاح (Term) | معنا و کاربرد |
|---|---|
| Breach of Contract | نقض قرارداد: زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین به یک یا چند تعهد خود در قرارداد عمل نکند. این نقض میتواند جزئی (Minor) یا اساسی (Material) باشد. |
| Termination | خاتمه دادن/فسخ: به پایان دادن قانونی قرارداد قبل از موعد مقرر گفته میشود. این کار معمولاً به دلیل نقض قرارداد توسط یکی از طرفین یا تحت شرایط خاصی که در خود قرارداد ذکر شده (Termination Clause) انجام میشود. |
| Cancellation | لغو کردن: این اصطلاح معمولاً به پایان دادن یک قرارداد به دلیل وجود مشکلی در شکلگیری آن (مانند تقلب یا اجبار) اشاره دارد و قرارداد را از ابتدا باطل میکند. |
| Expiration | انقضا: به پایان رسیدن طبیعی قرارداد پس از اتمام مدت زمان معین شده در آن اشاره دارد. در این حالت، نقضی صورت نگرفته است. |
| Remedy | جبران خسارت/راه حل قانونی: اقدامی که طرف آسیبدیده از نقض قرارداد میتواند انجام دهد. این اقدام میتواند شامل دریافت خسارت مالی (Damages)، الزام طرف مقابل به انجام تعهد (Specific Performance) یا فسخ قرارداد باشد. |
واژگان حقوقی و عمومی دیگر
در کنار اصطلاحات تخصصی، مجموعهای از کلمات و عبارات عمومیتر نیز در قراردادها به کار میروند که درک آنها برای فهم دقیق متن ضروری است.
- Governing Law: قانون حاکم؛ مشخص میکند که در صورت بروز اختلاف، قوانین کدام کشور یا ایالت برای تفسیر قرارداد اعمال خواهد شد.
- Jurisdiction: حوزه قضایی؛ تعیین میکند که کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به اختلافات ناشی از قرارداد را دارد.
- Dispute Resolution: حل اختلاف؛ این بند روشهای حل اختلافات را مشخص میکند که میتواند از طریق مذاکره (Negotiation)، میانجیگری (Mediation)، داوری (Arbitration) یا مراجعه به دادگاه (Litigation) باشد.
- Force Majeure: فورس ماژور یا قوه قهریه؛ به حوادث غیرقابل پیشبینی و خارج از کنترل طرفین (مانند بلایای طبیعی، جنگ و غیره) اشاره دارد که انجام تعهدات را غیرممکن میسازد و معمولاً موجب معافیت از مسئولیت میشود.
- Assignment: واگذاری؛ به انتقال حقوق و تعهدات یک قرارداد از یکی از طرفین به یک شخص ثالث گفته میشود. معمولاً این کار نیازمند رضایت طرف دیگر قرارداد است.
- Amendment/Modification: اصلاحیه/تغییر؛ هرگونه تغییر در شرایط قرارداد که باید به صورت کتبی و با توافق هر دو طرف انجام شود.
- Entire Agreement Clause: بند تمامیت قرارداد؛ این بند بیان میکند که سند قرارداد، کل توافق بین طرفین را تشکیل میدهد و هرگونه قول، توافق یا مذاکره شفاهی یا کتبی قبلی را باطل میکند.
آشنایی با لغات قرارداد کاری یک مهارت ارزشمند است که به شما قدرت و اعتماد به نفس میدهد. با تسلط بر این واژگان، شما دیگر یک امضاکننده منفعل نخواهید بود، بلکه به یک طرف آگاه در هر توافقی تبدیل میشوید. به یاد داشته باشید که در صورت مواجهه با یک قرارداد پیچیده یا مبهم، مشورت با یک متخصص حقوقی همیشه بهترین راهکار است.



