- آیا با اصطلاحات رایج در تعمیرگاههای خودرو آشنایی دارید؟
- چگونه میتوانیم لغات تخصصی مکانیک خودرو را برای درک بهتر مشکلات فنی یاد بگیریم؟
- مهمترین کلمات انگلیسی مرتبط با قطعات موتور، گیربکس و سیستم تعلیق خودرو کدامند؟
- وقتی مکانیک از اصطلاحاتی مانند «یاتاقان زدن» یا «واشر سرسیلندر سوزاندن» استفاده میکند، دقیقا منظورش چیست؟
در این مقاله، به تمام این سوالات به طور کامل پاسخ خواهیم داد. یادگیری لغات تخصصی مکانیک خودرو نه تنها برای دانشجویان و فعالان این رشته، بلکه برای هر صاحب خودرویی ضروری است. دانستن این اصطلاحات به شما کمک میکند تا با مکانیک خود بهتر ارتباط برقرار کنید، توضیحات او را درک کرده و با اطمینان بیشتری برای تعمیرات خودرو تصمیمگیری نمایید. در ادامه، به صورت دستهبندی شده، مهمترین اصطلاحات و کلمات مرتبط با بخشهای مختلف خودرو را از موتور و گیربکس گرفته تا سیستم برق و جلوبندی، به همراه توضیحات کامل بررسی خواهیم کرد.
بخش اول: اصطلاحات کلیدی و عمومی در دنیای مکانیک خودرو
قبل از ورود به جزئیات فنی و قطعات پیچیده، بهتر است با چند اصطلاح عمومی و پرتکرار که در هر تعمیرگاهی میشنوید آشنا شویم. این کلمات پایهای برای درک بهتر مشکلات و فرایندهای تعمیراتی هستند.
عبارات رایج در تعمیرگاه
اینها عباراتی هستند که معمولاً برای توصیف یک مشکل کلی یا یک فرآیند تعمیراتی به کار میروند:
- دیاگ زدن (Diagnostics): به فرآیند اتصال یک دستگاه کامپیوتری (اسکنر) به ECU خودرو برای خواندن کدهای خطا و عیبیابی مشکلات الکترونیکی گفته میشود.
- فیلرگیری (Feeler Gauge Adjustment): به تنظیم دقیق فاصله بین دو قطعه (مانند سوپاپها) با استفاده از ابزاری به نام فیلر گفته میشود. این کار برای عملکرد صحیح موتور ضروری است.
- آچارکشی (Tightening/Re-torquing): به فرآیند سفت کردن مجدد پیچ و مهرههای بخشهای مختلف خودرو، بهویژه سیستم تعلیق و شاسی، برای اطمینان از ایمنی و جلوگیری از صداهای اضافی اشاره دارد.
- اوراق کردن (Dismantling/Teardown): به معنای باز کردن و جدا کردن کامل قطعات یک مجموعه بزرگ مانند موتور یا گیربکس برای بازرسی یا تعمیر اساسی است.
- کمپرس سنجی (Compression Test): آزمایشی برای اندازهگیری فشار داخل سیلندرهای موتور. کاهش کمپرس میتواند نشاندهنده مشکلات جدی مانند خرابی رینگ پیستون یا سوپاپها باشد.
بخش دوم: لغات تخصصی مربوط به موتور خودرو (Engine)
موتور قلب تپنده خودرو است و طبیعتاً بیشترین لغات تخصصی مکانیک خودرو مربوط به این بخش است. در ادامه، اجزای اصلی موتور و اصطلاحات مرتبط با آنها را بررسی میکنیم.
اجزای اصلی بلوک سیلندر (Cylinder Block)
بلوک سیلندر شاسی اصلی موتور است که قطعات متحرک اصلی در آن قرار دارند.
- سیلندر (Cylinder): استوانههایی که پیستون در داخل آنها بالا و پایین میرود.
- پیستون (Piston): قطعهای استوانهای که نیروی حاصل از احتراق را به میللنگ منتقل میکند.
- رینگ پیستون (Piston Rings): حلقههای فلزی که روی پیستون قرار میگیرند تا سیلندر را آببندی کرده و از نشت روغن و فشار جلوگیری کنند.
- شاتون (Connecting Rod): اهرمی که پیستون را به میللنگ متصل میکند.
- میللنگ (Crankshaft): محوری که حرکت خطی پیستونها را به حرکت دورانی تبدیل میکند.
- یاتاقان (Bearing): قطعاتی که بین میللنگ و شاتون قرار میگیرند تا اصطکاک را کاهش دهند. عبارت «یاتاقان زدن» به معنای خرابی و ذوب شدن این قطعات است که منجر به آسیب جدی به موتور میشود.
- کارتل (Oil Pan): محفظهای در زیر موتور که روغن موتور در آن جمع میشود.
سرسیلندر (Cylinder Head) و اجزای آن
سرسیلندر بخش بالایی موتور است که روی بلوک سیلندر بسته میشود و شامل قطعات مهمی برای تنفس موتور است.
- سوپاپ (Valve): دریچههایی برای ورود هوا و سوخت (سوپاپ هوا) و خروج دود (سوپاپ دود).
- میل سوپاپ یا میل بادامک (Camshaft): محوری که چرخش آن باعث باز و بسته شدن سوپاپها در زمانبندی دقیق میشود.
- تسمه تایم (Timing Belt): تسمهای که حرکت میللنگ را به میل سوپاپ منتقل کرده و زمانبندی موتور را هماهنگ میکند. پاره شدن آن خسارت سنگینی به موتور وارد میکند.
- واشر سرسیلندر (Head Gasket): واشری که بین بلوک سیلندر و سرسیلندر قرار میگیرد و از نشت روغن، آب و فشار کمپرس جلوگیری میکند. عبارت «واشر سرسیلندر سوزاندن» به معنای خراب شدن این واشر است که باعث مخلوط شدن آب و روغن میشود.
- شمع (Spark Plug): قطعهای که با ایجاد جرقه، مخلوط سوخت و هوا را در سیلندر محترق میکند.
جدول لغات کلیدی موتور
برای مرور سریع، در جدول زیر برخی از مهمترین لغات این بخش را مشاهده میکنید.
| اصطلاح فارسی | معادل انگلیسی | توضیح کوتاه |
|---|---|---|
| میللنگ | Crankshaft | تبدیل حرکت خطی پیستون به حرکت دورانی |
| میل بادامک | Camshaft | کنترل زمانبندی باز و بسته شدن سوپاپها |
| واشر سرسیلندر | Head Gasket | آببندی بین بلوک سیلندر و سرسیلندر |
| تسمه تایم | Timing Belt | هماهنگکننده حرکت میللنگ و میل بادامک |
| یاتاقان | Bearing | کاهشدهنده اصطکاک بین قطعات متحرک |
بخش سوم: لغات تخصصی گیربکس و سیستم انتقال قدرت (Transmission & Drivetrain)
سیستم انتقال قدرت وظیفه دارد نیروی تولید شده توسط موتور را به چرخها منتقل کند. آشنایی با لغات تخصصی مکانیک خودرو در این بخش به شما کمک میکند مشکلات مربوط به تعویض دنده یا حرکت خودرو را بهتر درک کنید.
گیربکس یا جعبه دنده (Transmission/Gearbox)
- کلاچ (Clutch): سیستمی که اتصال موتور به گیربکس را قطع و وصل میکند تا امکان تعویض دنده فراهم شود.
- دیسک و صفحه کلاچ (Clutch Disc & Plate): قطعات مصرفی اصلی سیستم کلاچ که به مرور زمان ساییده شده و نیاز به تعویض دارند.
- فلایویل (Flywheel): یک دیسک سنگین که به انتهای میللنگ متصل است و به نرمی انتقال قدرت کمک میکند.
- دندههای برنجی (Synchro Rings): حلقههایی در گیربکس دستی که به هماهنگ شدن سرعت دندهها قبل از درگیر شدن کمک میکنند و باعث تعویض دنده نرم میشوند.
- گیربکس اتوماتیک (Automatic Transmission): نوعی گیربکس که تعویض دندهها را به صورت خودکار انجام میدهد.
- مبدل گشتاور (Torque Converter): قطعهای در گیربکسهای اتوماتیک که معادل کلاچ در گیربکس دستی عمل میکند.
سایر اجزای سیستم انتقال قدرت
- دیفرانسیل (Differential): مجموعهای از چرخدندهها که به چرخها اجازه میدهد با سرعتهای متفاوت بچرخند (مثلاً هنگام پیچیدن).
- پلوس (Driveshaft/Axle Shaft): میلهای که نیروی دیفرانسیل را به چرخها منتقل میکند.
- گردگیر پلوس (CV Joint Boot): یک قطعه لاستیکی که از مفصل پلوس (CV Joint) در برابر گرد و غبار محافظت میکند. پارگی آن باعث خرابی سریع پلوس میشود.
- گاردان (Propeller Shaft): در خودروهای دیفرانسیل عقب، میلهای بلند که نیروی گیربکس را به دیفرانسیل عقب منتقل میکند.
بخش چهارم: اصطلاحات سیستم تعلیق و جلوبندی (Suspension & Steering)
سیستم تعلیق وظیفه جذب ناهمواریهای جاده و فراهم کردن سواری نرم را بر عهده دارد. جلوبندی نیز به مجموعه قطعاتی گفته میشود که فرمانپذیری و پایداری خودرو را کنترل میکنند.
اجزای اصلی سیستم تعلیق
- کمک فنر (Shock Absorber): قطعهای هیدرولیکی که نوسانات فنر را کنترل و میرا میکند.
- فنر (Spring): وظیفه تحمل وزن خودرو و جذب ضربات اولیه را بر عهده دارد.
- طبق (Control Arm): بازویی فلزی که چرخ را به شاسی متصل میکند و به آن اجازه حرکت عمودی میدهد.
- بوش طبق (Control Arm Bushing): قطعات لاستیکی یا پلیاورتان که لرزش و صدای طبق را جذب میکنند.
- سیبک فرمان (Tie Rod End): مفصلی که حرکت جعبه فرمان را به چرخها منتقل میکند. خرابی آن باعث لقی فرمان میشود.
- میل تعادل (Sway Bar/Anti-roll Bar): میلهای که دو طرف سیستم تعلیق را به هم متصل کرده و از غلتش بیش از حد بدنه در پیچها جلوگیری میکند.
بخش پنجم: لغات تخصصی سیستم ترمز (Brake System)
سیستم ترمز یکی از حیاتیترین بخشهای ایمنی خودرو است. درک اصطلاحات آن به شما کمک میکند اهمیت سرویسهای دورهای این بخش را بهتر درک کنید.
- لنت ترمز (Brake Pad): قطعه مصرفی که با دیسک یا کاسه ترمز تماس پیدا کرده و با ایجاد اصطکاک، سرعت خودرو را کاهش میدهد.
- دیسک ترمز (Brake Disc/Rotor): یک دیسک فلزی که همراه با چرخ میچرخد و لنتها روی آن فشرده میشوند.
- کالیپر ترمز (Brake Caliper): قطعهای که لنتها را در خود جای داده و با فشار روغن ترمز، آنها را به دیسک میچسباند.
- بوستر ترمز (Brake Booster): قطعهای که نیروی پای راننده را تقویت کرده و ترمزگیری را آسانتر میکند.
- روغن ترمز (Brake Fluid): سیال هیدرولیکی که فشار را از پدال به کالیپرها منتقل میکند. این روغن باید به صورت دورهای تعویض شود.
- ترمز ضد قفل (ABS – Anti-lock Braking System): سیستمی الکترونیکی که از قفل شدن چرخها هنگام ترمز شدید جلوگیری کرده و به حفظ کنترل خودرو کمک میکند.
بخش ششم: اصطلاحات سیستم برق و الکترونیک خودرو
خودروهای مدرن به شدت به سیستمهای الکترونیکی وابسته هستند. آشنایی با لغات تخصصی مکانیک خودرو در این حوزه روز به روز مهمتر میشود.
- ECU (Engine Control Unit): واحد کنترل موتور یا کامپیوتر خودرو که عملکرد بخشهای مختلف موتور مانند پاشش سوخت و جرقهزنی را مدیریت میکند.
- سنسور اکسیژن (Oxygen Sensor): سنسوری در سیستم اگزوز که میزان اکسیژن موجود در دود را اندازهگیری کرده و اطلاعات آن را برای تنظیم مصرف سوخت به ECU ارسال میکند.
- دینام (Alternator): قطعهای که نیروی مکانیکی موتور را به نیروی الکتریکی تبدیل کرده و باتری را شارژ میکند.
- استارت (Starter Motor): یک موتور الکتریکی کوچک که برای روشن شدن خودرو، موتور اصلی را به چرخش در میآورد.
- کوئل (Ignition Coil): قطعهای که ولتاژ پایین باتری را به ولتاژ بسیار بالا برای ایجاد جرقه در شمعها تبدیل میکند.
- انژکتور (Fuel Injector): قطعهای که سوخت را به صورت پودر شده به داخل سیلندر یا منیفولد هوا میپاشد.
نتیجهگیری
دنیای مکانیک خودرو پر از اصطلاحات و کلمات فنی است که در ابتدا ممکن است پیچیده به نظر برسند. اما با یادگیری دستهبندی شدهی لغات تخصصی مکانیک خودرو همانطور که در این مقاله ارائه شد، میتوانید با اطمینان بیشتری با تعمیرکار خود صحبت کنید، مشکلات خودروی خود را بهتر بفهمید و از تحمیل هزینههای اضافی جلوگیری کنید. به خاطر داشته باشید که دانستن این لغات نه تنها دانش فنی شما را افزایش میدهد، بلکه به شما به عنوان یک صاحب خودرو قدرت و کنترل بیشتری میبخشد.



