- فریزال ورب (Phrasal Verb) دقیقاً چیست و چرا یادگیری آن برای فارسیزبانان چالشبرانگیز است؟
- حرف اضافه “With” چه نقشی در ساخت و تغییر معنای فریزال وربها ایفا میکند؟
- چگونه میتوانم رایجترین و مهمترین فریزال ورب با With را به خاطر بسپارم و در مکالمات روزمره از آنها استفاده کنم؟
- آیا هر فریزال ورب با With فقط یک معنی ثابت دارد یا معانی آن بسته به جمله تغییر میکند؟
در این مقاله، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و به طور کامل دنیای عبارات فعلی یا همان افعال چند قسمتی را برای شما روشن میکنیم. یادگیری فریزال ورب با With یکی از قدمهای اساسی برای رسیدن به تسلط در زبان انگلیسی است. این افعال که از ترکیب یک فعل و حرف اضافه “with” ساخته میشوند، معنایی کاملاً جدید و اغلب غیرقابلپیشبینی ایجاد میکنند که با معنای تکتک کلمات آن متفاوت است. در این راهنمای جامع، ما ۱۵ مورد از پرکاربردترین و ضروریترین این فریزال وربها را به همراه معنی دقیق، مثالهای متعدد و توضیحات کامل بررسی خواهیم کرد تا شما بتوانید با اطمینان کامل از آنها در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
۱. Deal with something/someone
یکی از پرکاربردترین افعال عبارتی، deal with است. این فریزال ورب چندین معنی کلیدی دارد که بسته به موقعیت، مورد استفاده قرار میگیرد. درک این معانی به شما کمک میکند تا منظورتان را دقیقتر بیان کنید.
معانی اصلی Deal with:
- رسیدگی کردن به یک مشکل یا وظیفه: این رایجترین کاربرد آن است و به معنای مدیریت کردن یک موقعیت، حل یک مسئله یا انجام یک کار است.
مثال: Don’t worry, I’ll deal with this problem.
ترجمه: نگران نباش، من به این مشکل رسیدگی میکنم. - کنار آمدن با یک شخص (معمولاً دشوار): وقتی با فردی سروکار دارید که رفتار یا شخصیت چالشبرانگیزی دارد، از این عبارت استفاده میکنید.
مثال: She has to deal with difficult customers every day.
ترجمه: او مجبور است هر روز با مشتریان سرسخت سروکله بزند. - موضوع یک کتاب، فیلم یا سخنرانی بودن: برای بیان اینکه محتوای اصلی چیزی درباره یک موضوع خاص است.
مثال: The movie deals with the theme of betrayal.
ترجمه: فیلم به موضوع خیانت میپردازد.
۲. Cope with something
فریزال ورب cope with شباهت زیادی به “deal with” دارد اما با یک تفاوت ظریف. “Cope with” بیشتر بر جنبه روحی و روانی کنار آمدن با یک موقعیت سخت و طاقتفرسا تأکید دارد. این عبارت به معنای مدیریت موفقیتآمیز یک شرایط استرسزا یا غمانگیز است.
کاربردهای Cope with:
- تحمل کردن و کنار آمدن با شرایط سخت:
مثال: He is finding it hard to cope with the death of his wife.
ترجمه: کنار آمدن با مرگ همسرش برای او سخت است. - مدیریت حجم کاری یا فشار زیاد:
مثال: I have too much homework; I don’t know how I’m going to cope with it all.
ترجمه: من تکالیف خیلی زیادی دارم؛ نمیدانم چطور قرار است از پس همهاش بربیایم.
۳. Put up with something/someone
این فریزال ورب با With به معنای تحمل کردن چیزی یا کسی است که شما را آزار میدهد یا از آن خوشتان نمیآید، بدون اینکه شکایتی بکنید. این عبارت بار معنایی منفی دارد و نشاندهنده صبر و بردباری در مقابل یک وضعیت ناخوشایند است.
مثال ۱: I don’t know how she puts up with his constant complaining.
ترجمه: نمیدانم چطور غر زدنهای مداوم او را تحمل میکند.
مثال ۲: We had to put up with the noise from the construction site for months.
ترجمه: ما مجبور بودیم ماهها صدای کارگاه ساختمانی را تحمل کنیم.
۴. Agree with someone/something
فریزال ورب agree with به معنای موافق بودن با یک شخص، ایده یا نظر است. این یکی از پایهایترین عبارات برای بیان توافق نظر است.
حالتهای مختلف Agree with:
- موافقت با یک شخص:
مثال: I completely agree with you on this point.
ترجمه: من در این مورد کاملاً با تو موافقم. - موافقت با یک ایده یا پیشنهاد:
مثال: She didn’t agree with the new company policy.
ترجمه: او با سیاست جدید شرکت موافق نبود. - سازگار بودن (معمولاً برای غذا): گاهی اوقات برای بیان اینکه یک نوع غذا با سیستم بدن شما سازگار است یا نه نیز به کار میرود.
مثال: Spicy food doesn’t agree with me.
ترجمه: غذای تند به من نمیسازد.
۵. Stick with something/someone
این عبارت به معنای ادامه دادن به انجام کاری، وفادار ماندن به یک تصمیم یا حمایت کردن از یک شخص است. “Stick with” حس وفاداری، پایداری و ثبات قدم را منتقل میکند.
مثال ۱ (ادامه دادن): You should stick with your plan; it’s a good one.
ترجمه: باید به برنامهات پایبند بمانی؛ برنامه خوبی است.
مثال ۲ (حمایت کردن): I will stick with you no matter what happens.
ترجمه: هر اتفاقی بیفتد من کنارت میمانم (از تو حمایت میکنم).
۶. Mess with someone/something
این فریزال ورب با With حالتی غیررسمی و خودمانی دارد و معانی مختلفی را در بر میگیرد.
معانی Mess with:
- سربه سر کسی گذاشتن یا اذیت کردن:
مثال: Stop messing with your little sister!
ترجمه: دست از سر به سر گذاشتن خواهر کوچکترت بردار! - درگیر شدن یا دخالت کردن در چیزی (معمولاً به شکل منفی):
مثال: You shouldn’t mess with the wiring if you don’t know what you’re doing.
ترجمه: اگر نمیدانی داری چکار میکنی، نباید به سیمکشی ور بروی (دست بزنی). - در افتادن با کسی:
مثال: He looks tough. I wouldn’t mess with him.
ترجمه: او سرسخت به نظر میرسد. من با او در نمیافتم.
۷. Come up with something
یکی از خلاقانهترین فریزال وربها! Come up with به معنای فکر کردن و پیدا کردن یک ایده، راهحل، نقشه یا پاسخ است. این عبارت اغلب در محیطهای کاری و تحصیلی برای ایدهپردازی استفاده میشود.
مثال ۱: We need to come up with a better marketing strategy.
ترجمه: ما باید یک استراتژی بازاریابی بهتر پیدا کنیم (ابداع کنیم).
مثال ۲: She came up with a great idea for the party.
ترجمه: او یک ایده عالی برای مهمانی به ذهنش رسید.
۸. Keep up with someone/something
این عبارت به معنای همگام بودن، عقب نماندن یا در یک سطح با کسی یا چیزی باقی ماندن است.
کاربردهای Keep up with:
- همگام شدن با سرعت کسی:
مثال: He walks so fast, I can’t keep up with him.
ترجمه: او آنقدر تند راه میرود که نمیتوانم به پایش برسم. - مطلع ماندن از آخرین اخبار و اطلاعات:
مثال: I try to keep up with the latest news in technology.
ترجمه: سعی میکنم از آخرین اخبار فناوری مطلع بمانم. - هم سطح بودن با دیگران (در کار یا تحصیل):
مثال: It’s difficult to keep up with the rest of the class.
ترجمه: همگام بودن با بقیه کلاس دشوار است.
۹. Break up with someone
این عبارت به معنای پایان دادن به یک رابطه عاطفی است. این یکی از رایجترین فریزال وربها در مکالمات مربوط به روابط شخصی است.
مثال: Sarah decided to break up with her boyfriend after a long argument.
ترجمه: سارا تصمیم گرفت بعد از یک مشاجره طولانی با دوستپسرش به هم بزند.
۱۰. Go with something
این فریزال ورب با With کاربردهای جالبی دارد که مهمترین آنها انتخاب کردن و ست بودن (جور بودن) است.
معانی Go with:
- انتخاب کردن یک گزینه:
مثال: I think I’ll go with the blue shirt, not the red one.
ترجمه: فکر کنم پیراهن آبی را انتخاب کنم، نه قرمز را. - ست بودن یا هماهنگ بودن (برای لباس، رنگ، دکوراسیون):
مثال: Does this tie go with my suit?
ترجمه: آیا این کراوات به کت و شلوارم میآید؟
۱۱. Help with something
عبارتی ساده اما بسیار پرکاربرد. Help with به معنای کمک کردن در انجام یک کار یا وظیفه خاص است.
مثال: Can you help me with my homework?
ترجمه: میتوانی در انجام تکالیفم به من کمک کنی؟
نکته مهم این است که بعد از “help”، شما میتوانید از فعل ساده یا مصدر با “to” نیز استفاده کنید (مثلاً “help me do” یا “help me to do”)، اما وقتی از “with” استفاده میکنید، بعد از آن یک اسم یا عبارت اسمی میآید (مثلاً “help with the dishes”).
۱۲. Interfere with something
این عبارت به معنای دخالت کردن یا مداخله کردن در کاری است به طوری که مانع پیشرفت آن شوید یا در آن اختلال ایجاد کنید. این عبارت معمولاً بار معنایی منفی دارد.
مثال ۱: Please don’t interfere with my work. I know what I’m doing.
ترجمه: لطفاً در کار من دخالت نکن. من میدانم دارم چکار میکنم.
مثال ۲: Bad weather interfered with the construction schedule.
ترجمه: هوای بد در برنامه زمانبندی ساختوساز اختلال ایجاد کرد.
۱۳. Side with someone
Side with به معنای طرف کسی را گرفتن در یک بحث، دعوا یا اختلاف نظر است. این عبارت نشاندهنده حمایت و جانبداری از یک فرد در مقابل فرد یا گروهی دیگر است.
مثال: In any argument, my mother always sides with my sister.
ترجمه: در هر بحثی، مادرم همیشه طرف خواهرم را میگیرد.
۱۴. Tamper with something
این فریزال ورب معنای بسیار مشخصی دارد: دستکاری کردن چیزی به صورت غیرقانونی یا بدون اجازه، به طوری که به آن آسیب بزنید یا آن را تغییر دهید. اغلب برای شواهد، قفلها یا تجهیزات به کار میرود.
مثال: He was arrested for tampering with the evidence at the crime scene.
ترجمه: او به خاطر دستکاری شواهد در صحنه جرم دستگیر شد.
۱۵. Start with something
عبارتی ساده برای بیان نقطه شروع یک فرایند، سخنرانی یا فعالیت. Start with به معنای شروع کردن با چیزی است.
مثال ۱: Let’s start the meeting with a review of last week’s sales figures.
ترجمه: بیایید جلسه را با مروری بر آمار فروش هفته گذشته شروع کنیم.
مثال ۲: When I bake a cake, I always start with the dry ingredients.
ترجمه: وقتی کیک میپزم، همیشه با مواد خشک شروع میکنم.
جمعبندی: چگونه فریزال ورب با With را بهتر یاد بگیریم؟
یادگیری افعال عبارتی یک فرایند تدریجی است. به جای حفظ کردن یک لیست طولانی، روی درک عمیق هر فریزال ورب با With در جمله تمرکز کنید. در ادامه چند نکته تکمیلی ارائه میشود:
- توجه به زمینه (Context): معنی یک فریزال ورب به شدت به زمینه جمله بستگی دارد. همیشه به کلمات قبل و بعد آن توجه کنید.
- ساختن مثالهای شخصی: سعی کنید برای هر فریزال ورب جدید، یک یا دو مثال از زندگی شخصی خودتان بسازید. این کار به تثبیت معنا در ذهن شما کمک میکند.
- یادگیری در دستههای موضوعی: همانطور که در این مقاله دیدید، میتوانید فریزال وربها را بر اساس حرف اضافه (مثل with) یا بر اساس موضوع (مثل روابط، کار، حل مشکل) دستهبندی کنید.
- تمرین، تمرین و باز هم تمرین: از این عبارات در مکالمات و نوشتههای خود استفاده کنید. هرچه بیشتر از آنها استفاده کنید، طبیعیتر به نظر خواهند رسید.
امیدواریم این راهنمای جامع به شما در درک و استفاده صحیح از مهمترین فریزال وربهای انگلیسی با حرف اضافه “With” کمک کرده باشد. با تمرین مستمر، این عبارات به بخشی جداییناپذیر از دایره لغات فعال شما تبدیل خواهند شد.



