- آیا میدانید فریزال ورب با Play چه کاربردهایی در مکالمات روزمره انگلیسی دارد؟
- چگونه میتوان از افعال عبارتی مانند play along، play down و play up به درستی استفاده کرد؟
- تفاوت معنایی play around در اشاره به رفتار کودکانه و روابط چیست؟
- چه زمانی باید از play on یا play off استفاده کنیم و هر کدام چه مفهومی دارند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری فریزال ورب با Play یکی از قدمهای مهم برای درک عمیقتر زبان انگلیسی محاورهای و صحبت کردن مانند یک نیتیو اسپیکر است. فعل play به تنهایی به معنای «بازی کردن» یا «نواختن» است، اما وقتی با حروف اضافه مختلف ترکیب میشود، معانی کاملاً جدید و متنوعی پیدا میکند که دانستن آنها برای هر زبانآموزی ضروری است. در ادامه، مجموعهای از مهمترین و پرکاربردترین افعال عبارتی با play را به همراه معنی دقیق، مثالهای کاربردی و ترجمه روان فارسی بررسی خواهیم کرد تا بتوانید به سادگی آنها را به دایره لغات خود اضافه کنید.
فریزال ورب Play around
این فعل عبارتی یکی از رایجترینهاست و بسته به موقعیت، دو معنی اصلی و کاملاً متفاوت دارد. درک تفاوت این دو معنی برای استفاده صحیح از آن بسیار مهم است.
۱. به معنی رفتار کودکانه، شوخی کردن یا وقت تلف کردن
در این کاربرد، play around به معنی رفتار غیرجدی، مسخرهبازی یا انجام کاری برای سرگرمی به جای تمرکز بر وظیفه اصلی است. این عبارت معمولاً بار معنایی منفی ندارد و به بازیگوشی اشاره دارد.
- Example: Stop playing around and finish your homework!
- ترجمه: دست از مسخرهبازی بردار و تکالیفت را تمام کن!
- Example: The children were just playing around in the garden.
- ترجمه: بچهها فقط داشتند در باغ بازیگوشی میکردند.
۲. به معنی خیانت کردن یا داشتن رابطه خارج از تعهد
در کاربرد دوم که کاملاً غیررسمی است، play around به معنای داشتن رابطه جنسی یا عاطفی با فردی غیر از شریک زندگی یا پارتنر اصلی است. این معنی بسیار جدیتر از کاربرد اول است.
- Example: She ended their marriage after discovering he was playing around.
- ترجمه: او بعد از اینکه فهمید شوهرش به او خیانت میکند، به ازدواجشان پایان داد.
فریزال ورب Play along
این عبارت به معنای تظاهر به همکاری یا موافقت با کسی یا چیزی است، حتی اگر واقعاً با آن موافق نباشید. این کار معمولاً برای جلوگیری از درگیری، حفظ آرامش یا فهمیدن نقشه طرف مقابل انجام میشود.
- Example: I knew his plan was ridiculous, but I decided to play along to see what would happen.
- ترجمه: میدانستم که نقشهاش مسخره بود، اما تصمیم گرفتم همراهی کنم تا ببینم چه اتفاقی میافتد.
- Example: When my little nephew pretended he was a superhero, I played along and acted scared.
- ترجمه: وقتی خواهرزاده کوچکم تظاهر کرد که یک ابرقهرمان است، من هم با او همراهی کردم و وانمود کردم که ترسیدهام.
فریزال ورب Play down و Play up
این دو فعل عبارتی متضاد یکدیگر هستند و برای کماهمیت یا پراهمیت جلوه دادن چیزی به کار میروند.
کماهمیت جلوه دادن (Play down)
وقتی از play down استفاده میکنید، در حال تلاش برای کماهمیت یا کمخطر نشان دادن یک موضوع هستید. این کار معمولاً برای کاهش نگرانی دیگران یا جلوگیری از توجه منفی انجام میشود.
- Example: The government tried to play down the severity of the economic crisis.
- ترجمه: دولت سعی کرد شدت بحران اقتصادی را کماهمیت جلوه دهد.
- Example: She tried to play down her achievements, but we all knew how hard she had worked.
- ترجمه: او سعی کرد دستاوردهایش را بیاهمیت نشان دهد، اما همه ما میدانستیم چقدر سخت کار کرده بود.
پراهمیت جلوه دادن یا بدرفتاری کردن (Play up)
فعل play up چندین معنی دارد که باید به آنها توجه کرد.
۱. اغراق کردن یا بزرگنمایی کردن
این معنی دقیقاً متضاد play down است. از play up برای تأکید بیش از حد روی چیزی یا مهمتر جلوه دادن آن استفاده میشود.
- Example: He always plays up his role in the team’s success.
- ترجمه: او همیشه نقشش در موفقیت تیم را بزرگنمایی میکند.
۲. بدرفتاری کردن یا اذیت کردن (مخصوصاً کودکان)
در انگلیسی بریتانیایی، این عبارت برای توصیف رفتار بد و نافرمانی کودکان به کار میرود.
- Example: The kids started playing up as soon as their parents left.
- ترجمه: بچهها به محض اینکه والدینشان رفتند، شروع به اذیت کردن کردند.
۳. درست کار نکردن یا ایجاد مشکل کردن (برای دستگاهها یا اعضای بدن)
این کاربرد نیز بیشتر در انگلیسی بریتانیایی رایج است و به معنای ایجاد درد یا مشکل توسط بخشی از بدن یا یک دستگاه است.
- Example: My old car is playing up again; I think I need a new one.
- ترجمه: ماشین قدیمیام دوباره دارد اذیت میکند؛ فکر کنم به یک ماشین جدید نیاز دارم.
- Example: My knee has been playing me up all week.
- ترجمه: زانویم تمام هفته اذیتم کرده است.
فریزال ورب Play at
این عبارت به معنای انجام کاری به صورت غیرجدی، سطحی و بدون تلاش واقعی است. معمولاً وقتی از play at استفاده میشود، نوعی عدم تایید یا انتقاد در آن نهفته است، به این معنی که فرد واقعاً برای انجام آن کار متعهد نیست.
- Example: He’s not really a writer; he just plays at writing a novel.
- ترجمه: او واقعاً نویسنده نیست؛ فقط ادای نوشتن رمان را درمیآورد.
- Example: You can’t just play at running a business; you have to be serious about it.
- ترجمه: نمیتوانی فقط به شکل سرسری کسبوکاری را اداره کنی؛ باید در مورد آن جدی باشی.
فریزال ورب Play on
این فعل عبارتی نیز معانی متفاوتی دارد که بسته به زمینه جمله مشخص میشود.
۱. ادامه دادن (در ورزش یا موسیقی)
در زمینه ورزش، play on به معنای ادامه دادن بازی است، حتی اگر اتفاقی (مانند خطا) رخ داده باشد که میتوانست بازی را متوقف کند. این دستور معمولاً توسط داور داده میشود.
- Example: The player fell, but the referee shouted, “Play on!”
- ترجمه: بازیکن زمین خورد، اما داور فریاد زد: «بازی را ادامه دهید!»
۲. سوءاستفاده از احساسات یا نقاط ضعف کسی
این کاربرد بسیار رایج است و به معنای بهرهبرداری از احساسات، ترسها یا نقاط ضعف یک فرد برای رسیدن به اهداف خود است.
- Example: Advertisements often play on people’s insecurities to sell products.
- ترجمه: تبلیغات اغلب از عدم اطمینان مردم برای فروش محصولات سوءاستفاده میکنند.
فریزال ورب Play off
این عبارت نیز کاربردهای مختلفی در ورزش و روابط انسانی دارد.
۱. برگزاری مسابقه حذفی یا نهایی
در ورزش، play off به مسابقهای گفته میشود که برای تعیین برنده نهایی بین دو تیم یا بازیکن با امتیاز برابر برگزار میشود.
- Example: The two teams will play off next Sunday to decide the champion.
- ترجمه: دو تیم یکشنبه آینده برای تعیین قهرمان با هم مسابقه خواهند داد.
۲. به جان هم انداختن دو نفر برای منفعت شخصی
این کاربرد به معنای ایجاد رقابت یا اختلاف بین دو نفر یا گروه برای به دست آوردن یک مزیت شخصی است.
- Example: He tried to play his two managers off against each other to get a promotion.
- ترجمه: او سعی کرد دو مدیرش را به جان هم بیندازد تا ترفیع بگیرد.
فریزال ورب Play back
این فریزال ورب با Play بسیار ساده و مشخص است. Play back به معنای پخش مجدد چیزی است که قبلاً ضبط شده است، مانند صدا، ویدیو یا یک پیام صوتی.
- Example: Could you play back that recording? I didn’t hear it clearly.
- ترجمه: ممکن است آن فایل ضبط شده را دوباره پخش کنی؟ واضح نشنیدم.
- Example: I recorded the lecture so I could play it back later.
- ترجمه: من سخنرانی را ضبط کردم تا بتوانم بعداً دوباره آن را گوش دهم.
فریزال ورب Play out
این عبارت به معنای به سرانجام رسیدن، اتفاق افتادن یا تا انتها پیش رفتن یک موقعیت یا رویداد است. معمولاً برای توصیف فرایندی استفاده میشود که به طور طبیعی و بدون دخالت پیش میرود.
- Example: Let’s just wait and see how the situation plays out.
- ترجمه: بیا فقط صبر کنیم و ببینیم اوضاع چطور پیش میرود (به کجا میرسد).
- Example: The drama of the election played out on live television.
- ترجمه: درام انتخابات به صورت زنده در تلویزیون به نمایش درآمد (اتفاق افتاد).
فریزال ورب Play with
آخرین مورد در لیست ما، play with است که معانی مختلفی از سرگرمی تا بررسی یک ایده را شامل میشود.
۱. ور رفتن یا بازی کردن با چیزی
این سادهترین معنی آن است و به معنای لمس کردن و حرکت دادن چیزی برای سرگرمی یا از روی عادت است.
- Example: She always plays with her hair when she’s nervous.
- ترجمه: او وقتی عصبی است، همیشه با موهایش ور میرود.
۲. بررسی یک ایده (به صورت غیرجدی)
این کاربرد به معنای فکر کردن به یک ایده یا امکانسنجی آن است، بدون اینکه هنوز تصمیم قطعی برای انجام آن گرفته شده باشد.
- Example: We’ve been playing with the idea of moving to a new city.
- ترجمه: ما در حال بررسی ایده نقل مکان به یک شهر جدید بودهایم.
جمعبندی
همانطور که مشاهده کردید، فعل play در ترکیب با حروف اضافه مختلف میتواند معانی بسیار متنوع و گاهی غیرمنتظرهای داشته باشد. تسلط بر این افعال عبارتی به شما کمک میکند تا مکالمات انگلیسی را بهتر درک کرده و طبیعیتر صحبت کنید. بهترین راه برای یادگیری کامل فریزال ورب با Play، تمرین و استفاده از آنها در جملات مختلف است. سعی کنید برای هر یک از این عبارات، مثالهای شخصی خودتان را بسازید و آنها را در مکالمات روزمره به کار ببرید.



