- آیا میدانید فریزال ورب با Off چگونه معنای فعل را به کلی تغییر میدهد؟
- پرکاربردترین فریزال وربها با حرف اضافه Off کدامها هستند و در مکالمات روزمره چگونه استفاده میشوند؟
- چطور میتوانیم تفاوت بین معانی مختلف یک فریزال ورب با Off را تشخیص دهیم؟
- آیا لیستی کامل از مهمترین فریزال وربهای انگلیسی با Off به همراه مثالهای واضح وجود دارد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری فریزال ورب با Off یکی از گامهای کلیدی برای درک عمیقتر زبان انگلیسی و صحبت کردن مانند یک نیتیو اسپیکر است. این عبارات که از ترکیب یک فعل با حرف اضافه “Off” ساخته میشوند، معانی کاملاً جدید و گاهی غیرمنتظرهای ایجاد میکنند که نمیتوان آنها را به صورت کلمه به کلمه ترجمه کرد. در ادامه، ما ۱۵ مورد از مهمترین و پرکاربردترین این فریزال وربها را به همراه معنی دقیق، نکات کاربردی و مثالهای متعدد بررسی خواهیم کرد تا شما بتوانید با اطمینان کامل از آنها در مکالمات و نوشتههای خود استفاده کنید.
فریزال ورب (Phrasal Verb) چیست و چرا «Off» مهم است؟
قبل از اینکه به لیست اصلی بپردازیم، بهتر است یک تعریف سریع از فریزال ورب داشته باشیم. فریزال وربها عباراتی هستند که از یک فعل اصلی به علاوه یک یا چند حرف اضافه (مانند off, on, in, out) تشکیل شدهاند. نکته کلیدی این است که معنای این عبارت ترکیبی معمولاً با معنای فعل اصلی به تنهایی کاملاً متفاوت است. برای مثال، فعل “put” به معنای “قرار دادن” است، اما “put off” به معنای “به تعویق انداختن” است.
حرف اضافه Off معمولاً مفاهیمی چون جدایی، پایان، لغو شدن، کاهش یا دور شدن را منتقل میکند. وقتی Off با افعال مختلف ترکیب میشود، طیف وسیعی از معانی جدید را به وجود میآورد که دانستن آنها برای هر زبانآموزی ضروری است. درک این عبارات به شما کمک میکند تا مکالمات روزمره، فیلمها و متون انگلیسی را بهتر بفهمید.
۱۵ فریزال ورب مهم با Off که باید بدانید
در این بخش، به سراغ لیستی از ۱۵ فریزال ورب کلیدی با Off میرویم. برای هر مورد، معنی فارسی، توضیحات و چند مثال کاربردی ارائه شده است تا مفهوم آن به خوبی برایتان جا بیفتد.
1. Call Off
معنی: لغو کردن (چیزی که از قبل برنامهریزی شده است).
این یکی از رایجترین فریزال وربهاست و معمولاً برای لغو کردن رویدادها، جلسات، قرارها یا مسابقات به کار میرود. وقتی چیزی را “call off” میکنید، یعنی تصمیم گرفتهاید که آن اتفاق نیفتد.
- They had to call off the wedding because of the family emergency.
آنها مجبور شدند به دلیل مشکل اضطراری خانوادگی، عروسی را لغو کنند. - The manager called off the meeting at the last minute.
مدیر در لحظه آخر جلسه را لغو کرد. - We might have to call the picnic off if it rains.
اگر باران ببارد، ممکن است مجبور شویم پیکنیک را لغو کنیم.
2. Put Off
معنی: به تعویق انداختن، به بعد موکول کردن.
وقتی کاری را “put off” میکنید، یعنی انجام آن را به زمان دیگری در آینده موکول میکنید. این فریزال ورب معمولاً با تنبلی یا اجتناب از انجام کاری ناخوشایند همراه است. همچنین این عبارت میتواند به معنای ایجاد حس دافعه یا بیمیلی در کسی نیز باشد.
- I always put off doing my taxes until the last possible day.
من همیشه انجام دادن کارهای مالیاتیام را تا آخرین روز ممکن به تعویق میاندازم. - Don’t put it off any longer. You need to make a decision now.
دیگر آن را عقب نینداز. تو باید همین الان یک تصمیم بگیری. - His rude attitude really put me off.
رفتار بیادبانهی او واقعاً مرا دلزده کرد.
3. Take Off
معنی: ۱. بلند شدن هواپیما از زمین ۲. درآوردن لباس یا کفش ۳. به سرعت موفق شدن یا محبوب شدن ۴. مرخصی گرفتن.
این فریزال ورب با Off کاربردهای بسیار متنوعی دارد. بسته به متن، میتواند معانی کاملاً متفاوتی داشته باشد که باید به آن دقت کنید.
- The plane is scheduled to take off at 8:00 AM.
هواپیما قرار است ساعت ۸ صبح از زمین بلند شود. (معنی اول) - Please take off your shoes before entering the house.
لطفاً قبل از ورود به خانه کفشهایتان را در بیاورید. (معنی دوم) - Her career really took off after she won the award.
مسیر شغلی او بعد از بردن جایزه واقعاً اوج گرفت. (معنی سوم) - I’m taking a few days off next week to go on a trip.
من هفته آینده چند روز مرخصی میگیرم تا به سفر بروم. (معنی چهارم)
4. Go Off
معنی: ۱. زنگ زدن (ساعت، آلارم) ۲. منفجر شدن (بمب) ۳. فاسد شدن (غذا) ۴. قطع شدن (برق، آب).
“Go off” یکی دیگر از فریزال وربهای چندمعنایی است. به خصوص در بریتانیایی، برای فاسد شدن مواد غذایی بسیار رایج است.
- My alarm clock went off at 6 AM this morning.
ساعت زنگدار من امروز صبح ساعت ۶ زنگ زد. (معنی اول) - The bomb could go off at any moment.
بمب ممکن است هر لحظه منفجر شود. (معنی دوم) - The milk has gone off; you can’t drink it.
شیر فاسد شده است؛ نمیتوانی آن را بنوشی. (معنی سوم) - The power went off during the storm.
برق در طول طوفان قطع شد. (معنی چهارم)
5. Show Off
معنی: پز دادن، خودنمایی کردن.
این فریزال ورب برای توصیف کسی به کار میرود که تلاش میکند با به نمایش گذاشتن تواناییها، داراییها یا دانش خود، دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
- He’s always showing off his new expensive car.
او همیشه با ماشین گرانقیمت جدیدش پز میدهد. - She loves to show off how well she can speak French.
او دوست دارد خودنمایی کند که چقدر خوب میتواند فرانسوی صحبت کند.
6. Cut Off
معنی: ۱. قطع کردن (ارتباط، مکالمه، برق) ۲. جدا کردن با بریدن ۳. منزوی کردن.
این عبارت نیز کاربردهای زیادی دارد، از قطع کردن یک تماس تلفنی گرفته تا جدا کردن یک تکه پارچه با قیچی.
- We were cut off in the middle of our phone conversation.
وسط مکالمه تلفنیمان، ارتباط ما قطع شد. - He cut off a piece of the cake for me.
او یک تکه از کیک را برای من برید. - After the argument, she felt completely cut off from her family.
بعد از آن مشاجره، او احساس میکرد کاملاً از خانوادهاش جدا افتاده است.
7. Pay Off
معنی: ۱. نتیجه دادن، به ثمر نشستن ۲. تسویه کامل بدهی.
این فریزال ورب با Off مفهومی بسیار مثبت دارد. وقتی تلاشها یا سرمایهگذاری شما “pay off” میشود، یعنی نتیجهی موفقیتآمیز و مطلوبی داشته است.
- All her hard work finally paid off, and she got the promotion.
تمام سختکوشی او بالاخره نتیجه داد و او ترفیع گرفت. - It took them ten years to pay off their mortgage.
ده سال طول کشید تا آنها وام مسکن خود را به طور کامل تسویه کنند.
8. Set Off
معنی: ۱. راهی شدن، سفر را آغاز کردن ۲. باعث شدن، موجب شدن.
“Set off” اغلب در ابتدای یک سفر یا ماجراجویی استفاده میشود. معنی دوم آن کمی رسمیتر است و به معنای آغازگر یک رویداد یا واکنش بودن است.
- We need to set off early to avoid the traffic.
ما باید زود راهی شویم تا به ترافیک نخوریم. - The news of the factory closing set off a wave of protests.
خبر بسته شدن کارخانه موجب موجی از اعتراضات شد.
9. Drop Off
معنی: ۱. کسی یا چیزی را به جایی رساندن و پیاده کردن ۲. کاهش یافتن، کم شدن.
این فریزال ورب در مکالمات روزمره بسیار پرتکرار است، به خصوص وقتی در مورد حمل و نقل صحبت میکنیم.
- Can you drop me off at the station on your way to work?
میتوانی در مسیرت به سمت محل کار، من را در ایستگاه پیاده کنی؟ - Sales have dropped off significantly in the last quarter.
فروش در سه ماهه آخر به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
10. See Off
معنی: کسی را بدرقه کردن (معمولاً در فرودگاه، ایستگاه قطار و …).
وقتی برای خداحافظی با کسی که در حال ترک کردن است به ایستگاه یا فرودگاه میروید، شما در حال “see off” کردن او هستید.
- My entire family came to the airport to see me off.
تمام خانوادهام برای بدرقه کردن من به فرودگاه آمدند. - We went to the station to see off our friends.
ما برای بدرقه کردن دوستانمان به ایستگاه رفتیم.
11. Lay Off
معنی: از کار اخراج کردن (معمولاً به دلیل مشکلات اقتصادی شرکت، نه عملکرد ضعیف کارمند).
این عبارت با “fire” (اخراج کردن) تفاوت دارد. “Lay off” به تعدیل نیرو اشاره دارد، در حالی که “fire” به دلیل خطای کارمند است.
- The company had to lay off 200 workers due to financial problems.
شرکت به دلیل مشکلات مالی مجبور شد ۲۰۰ کارگر را تعدیل کند. - He was laid off from his job last month.
او ماه گذشته از کارش اخراج شد (تعدیل شد).
12. Wear Off
معنی: به تدریج از بین رفتن اثر چیزی (مثل دارو، احساسات).
این فریزال ورب برای توصیف کاهش تدریجی یک اثر یا احساس به کار میرود تا جایی که کاملاً ناپدید شود.
- The effect of the painkiller will start to wear off after a few hours.
اثر داروی مسکن پس از چند ساعت شروع به از بین رفتن خواهد کرد. - The initial excitement of the new job has started to wear off.
هیجان اولیه شغل جدید شروع به کمرنگ شدن کرده است.
13. Rip Off
معنی: کلاهبرداری کردن، پول اضافی و ناعادلانه از کسی گرفتن.
این یک عبارت عامیانه و بسیار پرکاربرد است. اگر احساس میکنید برای چیزی بیش از حد پول پرداخت کردهاید، میتوانید بگویید که “ripped off” شدهاید.
- The mechanic totally ripped me off. He charged me $500 for a simple repair.
مکانیک کاملاً سرم کلاه گذاشت. او برای یک تعمیر ساده ۵۰۰ دلار از من گرفت. - Tourists often complain about being ripped off by taxi drivers.
توریستها اغلب از اینکه رانندگان تاکسی سرشان کلاه میگذارند شکایت دارند.
14. Give Off
معنی: ساطع کردن، منتشر کردن (بو، گرما، نور، دود).
این فریزال ورب برای توصیف چیزی استفاده میشود که به طور طبیعی انرژی، گاز یا رایحهای را از خود به محیط اطراف آزاد میکند.
- The flowers give off a beautiful scent in the evening.
گلها در هنگام عصر عطر زیبایی از خود ساطع میکنند. - That old factory gives off a lot of smoke.
آن کارخانه قدیمی دود زیادی منتشر میکند.
15. Back Off
معنی: عقب کشیدن، دخالت نکردن، دست برداشتن.
این عبارت معمولاً به صورت دستوری و برای گفتن به کسی که از یک موقعیت یا بحث عقبنشینی کند و دخالت را متوقف کند، به کار میرود.
- When he saw the police, the thief started to back off.
وقتی دزد پلیس را دید، شروع به عقبنشینی کرد. - I think you should back off and let her make her own decision.
فکر میکنم بهتر است کنار بکشی و بگذاری او خودش تصمیمش را بگیرد.
چگونه این فریزال وربها را یاد بگیریم و به خاطر بسپاریم؟
یادگیری لیستی از کلمات جدید میتواند چالشبرانگیز باشد. بهترین راه برای تسلط بر فریزال ورب با Off استفاده از آنها در عمل است. در اینجا چند نکته برای شما آورده شده است:
- جملهسازی کنید: برای هر فریزال ورب جدیدی که یاد میگیرید، چند جمله شخصی و مرتبط با زندگی خودتان بسازید. این کار به تثبیت معنا در ذهن شما کمک میکند.
- داستان بسازید: سعی کنید چند فریزال ورب را در یک داستان کوتاه به هم مرتبط کنید. این روش سرگرمکننده و بسیار مؤثر است.
- توجه به متن (Context): همیشه به جملهای که فریزال ورب در آن به کار رفته دقت کنید. همانطور که دیدید، برخی از آنها چندین معنی دارند و تنها راه تشخیص معنای درست، توجه به متن است.
- یادداشتبرداری کنید: یک دفترچه یادداشت برای فریزال وربها داشته باشید و هر مورد جدید را با معنی و مثال در آن بنویسید.
تسلط بر این عبارات دو کلمهای قدرتمند، زبان انگلیسی شما را از سطح متوسط به پیشرفته ارتقا میدهد و به شما کمک میکند تا طبیعیتر و روانتر صحبت کنید. امیدواریم این لیست جامع از فریزال ورب با Off برای شما مفید بوده باشد.



