- آیا با تمام فریزال وربهای رایج با فعل Cut آشنا هستید؟
- چگونه میتوان معانی مختلف یک فریزال ورب با Cut را از یکدیگر تشخیص داد؟
- در چه موقعیتهایی باید از Cut off، Cut down یا Cut in استفاده کنیم؟
- آیا میخواهید با مثالهای کاربردی، استفاده از این افعال عبارتی را برای همیشه یاد بگیرید؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری افعال عبارتی یا Phrasal Verbs یکی از مهمترین قدمها برای درک عمیق و صحبت کردن روان به زبان انگلیسی است. فعل “Cut” یکی از پرکاربردترین افعال در این زمینه است که با اضافه شدن حروف اضافه مختلف، معانی کاملاً جدیدی پیدا میکند. تسلط بر فریزال ورب با Cut به شما کمک میکند تا طبیعیتر و شبیه به یک انگلیسیزبان بومی صحبت کنید و مفهوم جملات را در فیلمها، مکالمات و متون انگلیسی بهتر درک کنید. با ما همراه باشید تا به صورت کامل و با مثالهای متعدد، این گروه از افعال عبارتی را بررسی کنیم.
فریزال ورب Cut down
یکی از رایجترین فریزال وربها، Cut down است که چندین معنای مهم و متفاوت دارد. درک هر یک از این معانی به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف از آن به درستی استفاده کنید.
معنی اول: کاهش دادن مقدار چیزی
معمولاً زمانی که میخواهیم مصرف یا انجام کاری را کم کنیم، از Cut down on استفاده میکنیم. این کاربرد بیشتر در مورد عادتها، هزینهها یا مصرف مواد غذایی به کار میرود.
- I’m trying to cut down on coffee. I drink too much of it.
دارم سعی میکنم مصرف قهوهام را کم کنم. خیلی زیاد مینوشم. - The doctor told him to cut down on his drinking.
دکتر به او گفت که مصرف نوشیدنیاش را کم کند. - We need to cut down on our expenses to save money for the trip.
ما باید هزینههایمان را کاهش دهیم تا برای سفر پول پسانداز کنیم.
معنی دوم: قطع کردن درخت
این معنای Cut down بسیار مستقیم و قابل فهم است و به عمل بریدن و انداختن یک درخت اشاره دارد.
- They had to cut down the old tree because it was diseased.
آنها مجبور شدند درخت قدیمی را قطع کنند چون بیمار بود. - Cutting down forests is a major cause of climate change.
قطع کردن جنگلها یکی از دلایل اصلی تغییرات آب و هوایی است.
معنی سوم: کشتن یا زخمی کردن کسی
در زمینههای تاریخی یا داستانی، Cut down میتواند به معنای کشتن یا به شدت زخمی کردن کسی، معمولاً با یک سلاح برنده، استفاده شود.
- Many soldiers were cut down by enemy fire.
سربازان زیادی با آتش دشمن از پای درآمدند (کشته شدند). - The knight cut down his opponent with a single swing of his sword.
شوالیه حریف خود را با یک ضربه شمشیر از پای درآورد.
فریزال ورب Cut off
Cut off نیز یک فریزال ورب با Cut است که معانی متعددی دارد و در مکالمات روزمره بسیار رایج است. درک تفاوتهای ظریف معنایی آن بسیار مهم است.
معنی اول: قطع کردن ارتباط یا تماس
این کاربرد برای قطع شدن ناگهانی یک سرویس مانند برق، آب یا تماس تلفنی استفاده میشود.
- The storm cut off the power supply to the entire town.
طوفان برق کل شهر را قطع کرد. - We were cut off in the middle of our phone conversation.
وسط مکالمه تلفنیمان، تماس قطع شد. - They cut off our water because we didn’t pay the bill.
آنها آب ما را قطع کردند چون قبض را پرداخت نکرده بودیم.
معنی دوم: بریدن و جدا کردن چیزی
این معنای Cut off کاملاً فیزیکی است و به جدا کردن قسمتی از یک چیز بزرگتر با بریدن اشاره دارد.
- He cut off a slice of bread.
او یک تکه نان برید. - She cut the tags off her new jeans.
او اتیکتهای شلوار جین جدیدش را برید.
معنی سوم: قطع رابطه یا منزوی کردن
از این فعل برای توصیف قطع رابطه با یک شخص یا جدا کردن و منزوی کردن یک مکان یا گروهی از افراد استفاده میشود.
- His parents cut him off after he dropped out of college.
والدینش بعد از اینکه از دانشگاه انصراف داد، با او قطع رابطه کردند. - The town was cut off from the rest of the world by the heavy snow.
شهر به دلیل برف سنگین از بقیه دنیا جدا افتاده بود.
معنی چهارم: قطع کردن حرف کسی
اگر کسی در حین صحبت، حرف دیگری را قطع کند، از Cut off استفاده میشود.
- She kept cutting me off while I was trying to explain.
او مدام حرفم را قطع میکرد وقتی داشتم سعی میکردم توضیح بدهم. - Please don’t cut me off; let me finish my sentence.
لطفا حرفم را قطع نکن؛ بگذار جملهام را تمام کنم.
فریزال ورب Cut in
Cut in اغلب به معنای مداخله یا ایجاد وقفه در یک فعالیت یا مکالمه است.
معنی اول: وسط حرف کسی پریدن
این کاربرد بسیار شبیه به “cut someone off” است اما بیشتر بر مداخله ناگهانی در یک گفتگو تأکید دارد.
- I was talking to my boss when my colleague cut in to ask a question.
داشتم با رئیسم صحبت میکردم که همکارم وسط حرفم پرید تا سوالی بپرسد. - “Can I cut in for a moment?” she asked.
او پرسید: «میتوانم یک لحظه حرفتان را قطع کنم؟»
معنی دوم: جلوی ماشین دیگر پیچیدن
در رانندگی، وقتی یک ماشین ناگهان جلوی ماشین دیگری میپیچد، از این فریزال ورب با Cut استفاده میشود.
- A white car cut in on me and I had to brake hard.
یک ماشین سفید جلوی من پیچید و مجبور شدم محکم ترمز کنم.
معنی سوم: سهیم کردن کسی در سود
در موقعیتهای غیررسمی، Cut in میتواند به معنای سهیم کردن کسی در یک معامله یا سود باشد.
- If you let me join the project, I’ll cut you in on the profits.
اگر اجازه بدهی به پروژه ملحق شوم، تو را در سود شریک خواهم کرد.
فریزال ورب Cut out
Cut out یکی دیگر از افعال عبارتی پرکاربرد است که معانی مختلفی از توقف یک کار تا بریدن و جدا کردن چیزی را پوشش میدهد.
معنی اول: بریدن و جدا کردن (مثلاً از کاغذ)
این معنی به عمل بریدن یک شکل یا تصویر از یک سطح بزرگتر مانند مجله یا پارچه اشاره دارد.
- She cut the picture out of the magazine.
او عکس را از مجله برید. - He cut out a heart shape from the red paper.
او یک شکل قلب از کاغذ قرمز برید.
معنی دوم: حذف کردن یا متوقف کردن
این کاربرد برای حذف کردن چیزی از رژیم غذایی یا سبک زندگی به کار میرود.
- I’ve cut out sugar from my diet and I feel much better.
من شکر را از رژیم غذاییام حذف کردهام و خیلی بهترم. - You need to cut out the junk food if you want to be healthy.
اگر میخواهی سالم باشی باید غذاهای هله هوله را کنار بگذاری.
معنی سوم: از کار افتادن (موتور یا دستگاه)
وقتی یک موتور، دستگاه یا وسیله الکترونیکی ناگهان از کار میافتد، از Cut out استفاده میشود.
- The engine cut out just as we were crossing the bridge.
موتور درست وقتی داشتیم از روی پل رد میشدیم، از کار افتاد. - The phone signal cut out again.
آنتن تلفن دوباره قطع شد.
اصطلاح: Be cut out for something
این یک اصطلاح بسیار رایج است و به این معناست که شخصی شخصیت یا مهارتهای لازم برای انجام یک کار یا شغل خاص را دارد (یا ندارد).
- He’s not cut out for teaching; he doesn’t have enough patience.
او برای معلمی ساخته نشده است؛ صبر کافی ندارد. - She is really cut out to be a leader.
او واقعاً برای رهبر بودن ساخته شده است.
سایر فریزال وربهای مهم با Cut
علاوه بر موارد بالا، چند فریزال ورب با Cut دیگر نیز وجود دارند که دانستن آنها مفید است.
Cut back (on)
این فعل عبارتی بسیار شبیه به Cut down on است و به معنای کاهش دادن (مخصوصاً هزینهها یا تولید) میباشد.
- The company had to cut back on hiring due to the recession.
شرکت به دلیل رکود اقتصادی مجبور شد استخدام را کاهش دهد. - We need to cut back our spending this month.
ما باید این ماه هزینههایمان را کم کنیم.
Cut across / Cut through
هر دو به معنای انتخاب یک مسیر کوتاهتر یا میانبر برای رسیدن به مقصدی هستند.
- Let’s cut across the park; it’s quicker.
بیا از وسط پارک برویم؛ سریعتر است. - He cut through the alley to save time.
او برای صرفهجویی در وقت از کوچه میانبر زد.
Cut up
این فعل به معنای بریدن چیزی به قطعات کوچک است.
- She cut up the vegetables for the soup.
او سبزیجات را برای سوپ خرد کرد. - The teacher asked the students to cut the paper up into small squares.
معلم از دانشآموزان خواست که کاغذ را به مربعهای کوچک ببرند.
جمعبندی: جدول مقایسه فریزال ورب با Cut
برای مرور سریع و مقایسه این افعال عبارتی، جدول زیر میتواند بسیار مفید باشد.
| فریزال ورب | معنی اصلی | مثال |
|---|---|---|
| Cut down (on) | کاهش دادن مصرف چیزی | You should cut down on sugar. |
| Cut down | قطع کردن درخت | They cut down the big oak tree. |
| Cut off | قطع کردن سرویس (برق، تلفن) | The electricity was cut off. |
| Cut off | قطع رابطه کردن / منزوی کردن | She cut him off from her life. |
| Cut in | وسط حرف کسی پریدن | He cut in while I was speaking. |
| Cut out | حذف کردن (از رژیم غذایی) | I cut out fast food completely. |
| Cut out | از کار افتادن (موتور) | The car engine cut out. |
| be cut out for | برای کاری ساخته شدن | He’s not cut out for this job. |
| Cut back (on) | کاهش دادن (هزینه، تولید) | We must cut back on spending. |
| Cut across/through | میانبر زدن | Let’s cut through the park. |
امیدواریم این راهنمای کامل به شما در درک و استفاده صحیح از انواع فریزال ورب با Cut کمک کرده باشد. بهترین راه برای تسلط بر این افعال، تمرین و استفاده از آنها در مکالمات و نوشتههای روزمره است.



