- چگونه میتوانیم معنی فریزال وربهای مختلف با کلمه Back را از هم تشخیص دهیم؟
- پرکاربردترین فریزال ورب با Back در مکالمات روزمره انگلیسی کدام است؟
- آیا فریزال وربهای با Back همیشه به معنای «عقب رفتن» یا «بازگشتن» هستند؟
- چطور میتوانیم این عبارات فعلی را به درستی در جملات خود به کار ببریم؟
- چه تفاوتهای ظریفی بین فریزال وربهایی مانند back down، back away و back off وجود دارد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری فریزال وربها یکی از چالشهای اصلی زبانآموزان است، اما با درک عمیق آنها، سطح انگلیسی شما به شکل چشمگیری ارتقا پیدا میکند. کلمه “Back” به تنهایی معانی مختلفی دارد، اما وقتی به عنوان حرف اضافه در کنار یک فعل قرار میگیرد، عبارات کاملاً جدیدی میسازد. در ادامه، ما ۱۵ مورد از مهمترین و پرکاربردترین انواع فریزال ورب با Back را به همراه معنی دقیق، کاربرد و مثالهای متعدد بررسی خواهیم کرد تا برای همیشه بر آنها مسلط شوید.
۱. Back down – عقبنشینی کردن، کوتاه آمدن
معنی و کاربرد
فریزال ورب back down به معنای عقبنشینی از یک موضع، ادعا یا بحث است، معمولاً به دلیل فشار یا مخالفت دیگران. وقتی کسی back down میکند، در واقع از حرف یا نظر خود کوتاه میآید و دیگر بر آن اصرار نمیورزد. این عبارت اغلب در موقعیتهای مربوط به مشاجره، مذاکره یا اختلاف نظر به کار میرود.
مثالها
- Even though he knew he was right, he had to back down when his boss disagreed.
- با اینکه میدانست حق با اوست، وقتی رئیسش مخالفت کرد مجبور شد کوتاه بیاید.
- The government refused to back down on its new tax policy despite the protests.
- دولت علیرغم اعتراضات، از عقبنشینی در مورد سیاست مالیاتی جدید خود امتناع کرد.
۲. Back up – پشتیبانی کردن، تهیه نسخه پشتیبان
معنی و کاربرد
این فریزال ورب با Back دو معنی اصلی و بسیار رایج دارد. معنی اول آن حمایت کردن یا پشتیبانی کردن از کسی یا چیزی است. برای مثال، وقتی دوستتان در یک بحث از شما حمایت میکند، او شما را back up کرده است. معنی دوم، که در دنیای تکنولوژی بسیار پرکاربرد است، به معنای تهیه نسخه پشتیبان (بکاپ) از دادهها و فایلهای کامپیوتری است.
مثالها
- My friends will back me up if I decide to quit my job.
- دوستانم از من پشتیبانی خواهند کرد اگر تصمیم بگیرم کارم را رها کنم.
- Don’t forget to back up all your important files before reinstalling the operating system.
- فراموش نکن قبل از نصب مجدد سیستمعامل، از تمام فایلهای مهمت نسخه پشتیبان تهیه کنی.
- The data was lost because nobody had backed it up.
- دادهها از بین رفتند چون هیچکس از آن بکاپ نگرفته بود.
۳. Back out – زیر قول زدن، کنار کشیدن
معنی و کاربرد
وقتی کسی از یک توافق، قول یا برنامه back out میکند، یعنی تصمیم میگیرد دیگر در آن شرکت نکند و به تعهد خود عمل نمیکند. این عبارت معمولاً بار معنایی منفی دارد و به معنای «جا زدن» یا «کنار کشیدن» از یک مسئولیت است.
مثالها
- He agreed to help us, but he backed out at the last minute.
- او قبول کرد به ما کمک کند، اما در لحظه آخر کنار کشید (جا زد).
- You can’t back out of the deal now; we’ve already signed the contract.
- الان نمیتوانی از معامله شانه خالی کنی؛ ما قبلاً قرارداد را امضا کردهایم.
۴. Back off – دخالت نکردن، عقب کشیدن
معنی و کاربرد
فریزال ورب back off یک دستور یا درخواست قاطع برای توقف دخالت، فشار آوردن یا نزدیک شدن به کسی است. این عبارت معمولاً در لحنی تند و برای فاصله گرفتن از یک موقعیت تنشزا به کار میرود. به معنای «فاصله بگیر» یا «دخالت نکن» است.
مثالها
- When the police arrived, they told the crowd to back off.
- وقتی پلیس رسید، به جمعیت گفتند که عقب بروند (فاصله بگیرند).
- I wish my parents would back off and let me make my own decisions.
- کاش پدر و مادرم دخالت نمیکردند و اجازه میدادند خودم تصمیم بگیرم.
۵. Back away – با احتیاط عقب رفتن
معنی و کاربرد
این عبارت به معنای عقبعقب رفتن فیزیکی از چیزی یا کسی است، معمولاً به دلیل ترس، احتیاط یا عدم تمایل به درگیری. تفاوت آن با back off در این است که back away بیشتر بر حرکت فیزیکی و با احتیاط تأکید دارد، در حالی که back off بیشتر به معنای توقف دخالت است.
مثالها
- She saw the snake and slowly started to back away.
- او مار را دید و به آرامی شروع به عقب رفتن کرد.
- The robber told everyone to back away from the counter.
- سارق به همه گفت که از پیشخوان فاصله بگیرند (عقب بروند).
۶. Go back – برگشتن
معنی و کاربرد
این یکی از سادهترین و پرکاربردترین فریزال وربهاست و به معنای بازگشتن به یک مکان یا زمان قبلی است. میتوان از آن برای بازگشت فیزیکی به یک جا یا بازگشت به یک موضوع در بحث استفاده کرد.
مثالها
- I have to go back to the office to get my keys.
- باید برگردم دفتر تا کلیدهایم را بردارم.
- Let’s go back to the main topic of our discussion.
- بیایید به موضوع اصلی بحثمان برگردیم.
۷. Get back – برگشتن، پس گرفتن
معنی و کاربرد
Get back شباهت زیادی به go back دارد و به معنای «بازگشتن» است. اما کاربرد دیگر آن «پس گرفتن» چیزی است که قبلاً به کسی دادهاید. همچنین در عبارت “get back to someone” به معنای «بعداً با کسی تماس گرفتن یا پاسخ دادن» به کار میرود.
مثالها
- What time did you get back home last night?
- دیشب ساعت چند به خانه برگشتی؟
- I need to get my book back from Sarah.
- باید کتابم را از سارا پس بگیرم.
- I’m busy right now, can I get back to you later?
- الان سرم شلوغ است، میتوانم بعداً با شما تماس بگیرم (پاسختان را بدهم)؟
۸. Come back – برگشتن (به سمت گوینده)
معنی و کاربرد
Come back نیز به معنای بازگشتن است، اما تفاوت آن با go back در جهت حرکت است. Go back به معنای بازگشتن به جایی دور از گوینده است، در حالی که come back به معنای بازگشتن به سمت گوینده یا مکانی است که گوینده در آن حضور دارد.
مثالها
- Please come back soon! I miss you.
- لطفاً زود برگرد! دلم برایت تنگ شده.
- He left the city but promised to come back one day.
- او شهر را ترک کرد اما قول داد یک روز برگردد.
۹. Hold back – جلوگیری کردن، خودداری کردن
معنی و کاربرد
این فریزال ورب با Back دو معنی مهم دارد. اولی به معنای جلوگیری کردن از پیشرفت یا حرکت کسی یا چیزی است. دومی به معنای خودداری کردن از انجام کاری یا ابراز احساسات است (مثلاً جلوی گریه یا خنده خود را گرفتن).
مثالها
- The police couldn’t hold back the crowd.
- پلیس نتوانست جلوی جمعیت را بگیرد.
- She tried to hold back her tears, but she couldn’t.
- او سعی کرد جلوی اشکهایش را بگیرد، اما نتوانست.
- Fear of failure is holding him back from starting his own business.
- ترس از شکست مانع او برای شروع کسبوکار خودش شده است.
۱۰. Look back – به گذشته نگاه کردن
معنی و کاربرد
Look back به معنای فکر کردن به گذشته و مرور خاطرات یا وقایع گذشته است. این عبارت معمولاً برای تأمل در مورد تجربیات زندگی به کار میرود.
مثالها
- When I look back on my childhood, I have many happy memories.
- وقتی به دوران کودکیام نگاه میکنم، خاطرات شاد زیادی دارم.
- One day, you’ll look back on this and laugh.
- یک روزی به این ماجرا نگاه خواهی کرد و خواهی خندید.
۱۱. Pay back – پس دادن پول، تلافی کردن
معنی و کاربرد
معنی اصلی pay back بازپرداخت پولی است که از کسی قرض گرفتهاید. اما این عبارت یک معنی غیررسمی دیگر هم دارد و آن تلافی کردن یا انتقام گرفتن از کسی به خاطر کار بدی است که در حق شما کرده است.
مثالها
- I promise I will pay you back as soon as I get my salary.
- قول میدهم به محض اینکه حقوقم را بگیرم پولت را پس بدهم.
- She never forgave him and swore she would pay him back for what he did.
- او هرگز او را نبخشید و قسم خورد که کارش را تلافی خواهد کرد.
۱۲. Cut back on – کاهش دادن مصرف چیزی
معنی و کاربرد
این فریزال ورب به معنای کاهش دادن یا کم کردن مصرف چیزی است، به ویژه چیزهایی مانند غذا، هزینهها یا عادات مضر. این عبارت بر کاهش تدریجی تأکید دارد.
مثالها
- The doctor told me to cut back on sugar and salt.
- دکتر به من گفت که مصرف شکر و نمک را کم کنم.
- We need to cut back on our expenses if we want to save money.
- اگر میخواهیم پول پسانداز کنیم باید هزینههایمان را کاهش دهیم.
۱۳. Fall back on – به عنوان آخرین راه حل استفاده کردن
معنی و کاربرد
Fall back on به معنای استفاده از یک برنامه، منبع یا شخص جایگزین است، وقتی که برنامه یا منبع اصلی شما با شکست مواجه میشود. این گزینه پشتیبان شماست که در مواقع ضروری به آن تکیه میکنید.
مثالها
- If my business fails, I can always fall back on my teaching degree.
- اگر کسبوکارم شکست بخورد، همیشه میتوانم به مدرک معلمیام تکیه کنم.
- It’s good to have some savings to fall back on in case of an emergency.
- خوب است که مقداری پسانداز داشته باشی تا در مواقع اضطراری به آن متوسل شوی.
۱۴. Set back – به تأخیر انداختن، هزینه داشتن
معنی و کاربرد
این فریزال ورب به معنای ایجاد تأخیر در پیشرفت یک پروژه یا برنامه است. همچنین در کاربرد غیررسمی، میتواند به معنای «هزینه داشتن» یا «آب خوردن» باشد.
مثالها
- The bad weather set back the construction of the new bridge by several weeks.
- هوای بد ساخت پل جدید را چندین هفته به تأخیر انداخت.
- How much did that new car set you back?
- آن ماشین جدید چقدر برایت هزینه داشت (آب خورد)؟
۱۵. Fight back – مقابله به مثل کردن، مقاومت کردن
معنی و کاربرد
Fight back به معنای دفاع از خود یا مقابله کردن با یک حمله (فیزیکی یا کلامی) است. این عبارت نشاندهنده مقاومت در برابر ظلم یا فشار است.
مثالها
- The army was able to fight back the enemy’s attack.
- ارتش توانست در برابر حمله دشمن مقاومت کند (مقابله به مثل کند).
- It’s important to learn how to fight back against bullies.
- مهم است که یاد بگیری چطور در برابر قلدرها از خودت دفاع کنی.
مقایسه فریزال وربهای مشابه: Back down, Back away, Back off
درک تفاوتهای ظریف بین برخی از این فریزال وربها بسیار مهم است. در جدول زیر، سه مورد از شبیهترینها را با هم مقایسه کردهایم:
| فریزال ورب | معنی اصلی | کاربرد | مثال |
|---|---|---|---|
| Back down | کوتاه آمدن از موضع | در بحث و مشاجره | He refused to back down. |
| Back away | عقبعقب رفتن فیزیکی | از ترس یا خطر | Back away from the fire. |
| Back off | دخالت نکردن، فاصله گرفتن | دستوری و قاطعانه | Back off! It’s none of your business. |
جمعبندی و نکات نهایی
یادگیری فریزال ورب با Back میتواند در ابتدا چالشبرانگیز به نظر برسد، اما با تمرین و توجه به زمینه (context) جمله، به راحتی میتوانید بر آنها مسلط شوید. به یاد داشته باشید که بهترین راه برای یادگیری این عبارات، استفاده از آنها در مکالمات و نوشتههای خودتان است. سعی کنید برای هر کدام از این ۱۵ فریزال ورب، یک جمله شخصی بسازید که به زندگی یا تجربیات خودتان مرتبط باشد. این کار به تثبیت معنای آنها در ذهن شما کمک شایانی خواهد کرد. با مرور منظم این لیست و مثالها، به زودی خواهید دید که درک و استفاده از این عبارات برای شما به امری طبیعی تبدیل شده است.



