- چطور میتوانم معنی فریزال ورب با Away را بهتر درک کنم؟
- آیا حرف اضافه Away همیشه به معنای «دور شدن» است؟
- مهمترین و پرکاربردترین فریزال وربها با Away کدامند؟
- چگونه میتوانم از این افعال در مکالمات روزمره خود استفاده کنم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با ۱۵ مورد از مهمترین و پرکاربردترین افعال عبارتی یا همان فریزال ورب با Away آشنا میکنیم. حرف اضافه Away معمولاً حس دوری، جدایی یا ناپدید شدن را به فعل اصلی اضافه میکند، اما همیشه معنای آن به همین سادگی نیست. یادگیری این افعال به شما کمک میکند تا مکالمات انگلیسی را بهتر درک کرده و طبیعیتر صحبت کنید. با بررسی معانی مختلف و مثالهای کاربردی برای هر فعل، شما به راحتی میتوانید آنها را به دایره لغات فعال خود اضافه کنید.
۱. Go Away
این فریزال ورب با Away یکی از رایجترینهاست و چندین معنای مختلف دارد که بسته به موقعیت، مورد استفاده قرار میگیرد.
به معنای ترک کردن یک مکان یا شخص
این کاربرد معمولاً برای درخواست از کسی برای رفتن یا دور شدن استفاده میشود.
- Please go away, I need to be alone. (لطفاً برو، من باید تنها باشم.)
- She told the annoying salesman to go away. (او به فروشنده مزاحم گفت که برود.)
به معنای به سفر رفتن
وقتی برای مدتی، مثلاً برای تعطیلات، خانهتان را ترک میکنید، از این فعل استفاده میشود.
- We’re planning to go away for the weekend. (ما در حال برنامهریزی هستیم تا برای آخر هفته به سفر برویم.)
- He goes away on business trips quite often. (او اغلب به سفرهای کاری میرود.)
به معنای ناپدید شدن یا از بین رفتن (برای درد، مشکل و …)
در این حالت، به معنای تمام شدن یا برطرف شدن یک مشکل یا احساس ناخوشایند است.
- I hope this headache goes away soon. (امیدوارم این سردرد زود از بین برود.)
- The bad smell didn’t go away even after we opened the windows. (بوی بد حتی بعد از باز کردن پنجرهها هم از بین نرفت.)
۲. Get Away
این فعل نیز معانی متنوعی دارد که عمدتاً حول محور فرار کردن یا دور شدن از چیزی میچرخد.
به معنای فرار کردن یا گریختن
این کاربرد به معنای فرار از یک موقعیت خطرناک یا ناخوشایند است.
- The thief managed to get away from the police. (دزد موفق شد از دست پلیس فرار کند.)
- It’s hard to get away from the city traffic. (فرار کردن از ترافیک شهر سخت است.)
به معنای به تعطیلات رفتن (معمولاً برای استراحت)
شبیه به go away، این فعل نیز برای رفتن به یک سفر کوتاه به منظور استراحت و دوری از روزمرگی استفاده میشود.
- I really need to get away for a few days. (من واقعاً نیاز دارم چند روزی به سفر بروم.)
- They went to a small cabin in the mountains to get away from it all. (آنها به یک کلبه کوچک در کوهستان رفتند تا از همه چیز دور شوند.)
۳. Put Away
این فریزال ورب با Away به معنای قرار دادن چیزی در جای خودش یا کنار گذاشتن آن است.
به معنای مرتب کردن و سر جایش گذاشتن
این رایجترین معنای Put away است و به قرار دادن وسایل در جای مخصوصشان اشاره دارد.
- Please put away your toys after you finish playing. (لطفاً بعد از تمام شدن بازی، اسباببازیهایت را سر جایش بگذار.)
- She folded the clothes and put them away in the closet. (او لباسها را تا کرد و آنها را در کمد گذاشت.)
به معنای پسانداز کردن پول
در این کاربرد، به معنای کنار گذاشتن و ذخیره کردن پول برای آینده است.
- I try to put away a little money each month for retirement. (سعی میکنم هر ماه مقداری پول برای بازنشستگی پسانداز کنم.)
به معنای زندانی کردن کسی (در زبان عامیانه)
در انگلیسی غیررسمی، این عبارت میتواند به معنای فرستادن کسی به زندان باشد.
- The judge put him away for ten years. (قاضی او را برای ده سال به زندان انداخت.)
۴. Take Away
این فعل معمولاً به معنای برداشتن، حذف کردن یا کم کردن چیزی است.
به معنای برداشتن یا حذف کردن
این کاربرد به معنای برداشتن چیزی از یک مکان است.
- The waiter came to take away the empty plates. (پیشخدمت آمد تا بشقابهای خالی را بردارد.)
- The police took the man away for questioning. (پلیس آن مرد را برای بازجویی برد.)
به معنای غذای بیرونبر
در انگلیسی بریتانیایی، “takeaway” به غذایی گفته میشود که از رستوران میخرید و جای دیگری میخورید.
- Shall we get a Chinese takeaway tonight? (امشب غذای چینی بیرونبر بگیریم؟)
به معنای کم کردن یا تفریق کردن (در ریاضیات)
در محاسبات ریاضی، به معنای کم کردن یک عدد از عدد دیگر است.
- If you take 4 away from 10, you get 6. (اگر ۴ را از ۱۰ کم کنی، به ۶ میرسی.)
۵. Throw Away
معنای اصلی این فریزال ورب با Away دور انداختن چیزی است که دیگر به آن نیازی ندارید.
به معنای دور انداختن زباله یا وسایل بیمصرف
- Don’t throw away that bottle; we can recycle it. (آن بطری را دور نینداز؛ میتوانیم بازیافتش کنیم.)
- I need to throw away these old magazines. (باید این مجلههای قدیمی را دور بریزم.)
به معنای هدر دادن فرصت یا استعداد
در معنای استعاری، به معنای از دست دادن یا تلف کردن یک فرصت ارزشمند است.
- You’re throwing away a great opportunity if you don’t accept that job. (اگر آن شغل را قبول نکنی، داری یک فرصت عالی را هدر میدهی.)
۶. Give Away
این فعل به معنای بخشیدن چیزی به رایگان یا فاش کردن یک راز است.
به معنای بخشیدن یا اهدا کردن
وقتی چیزی را بدون دریافت پول به کسی میدهید، از این فعل استفاده میکنید.
- She decided to give away her old clothes to charity. (او تصمیم گرفت لباسهای قدیمیاش را به خیریه ببخشد.)
- The store is giving away free samples. (فروشگاه در حال اهدای نمونههای رایگان است.)
به معنای فاش کردن راز یا اطلاعات محرمانه
این کاربرد، معمولاً به صورت غیرعمدی، به معنای لو دادن یک راز است.
- Don’t give away the surprise ending of the movie! (پایان غافلگیرکننده فیلم را لو نده!)
- His smile gave him away, and I knew he was lying. (لبخندش او را لو داد و من فهمیدم که دروغ میگوید.)
۷. Run Away
این فعل به معنای فرار کردن از یک مکان یا موقعیت است، به خصوص به دلیل ترس یا ناراحتی.
- The little boy ran away from home after an argument with his parents. (پسر کوچک بعد از جر و بحث با والدینش از خانه فرار کرد.)
- You can’t just run away from your problems. (تو نمیتوانی از مشکلاتت فرار کنی.)
۸. Look Away
این فعل ساده به معنای برگرداندن نگاه از چیزی یا کسی است.
- The scene was so graphic that I had to look away. (صحنه آنقدر دلخراش بود که مجبور شدم رویم را برگردانم.)
- He was too shy to meet her eyes, so he looked away. (او آنقدر خجالتی بود که نمیتوانست به چشمانش نگاه کند، بنابراین نگاهش را برگرداند.)
۹. Turn Away
این فعل عبارتی به معنای اجازه ورود ندادن به کسی یا نپذیرفتن کمک یا درخواست کسی است.
به معنای راه ندادن یا رد کردن
- The club was full, so they had to turn away many people. (کلوپ پر بود، بنابراین مجبور شدند افراد زیادی را راه ندهند.)
- Hospitals should not turn away patients in need of emergency care. (بیمارستانها نباید بیمارانی را که به مراقبتهای اورژانسی نیاز دارند، نپذیرند.)
به معنای روی برگرداندن
مشابه Look away، میتواند به معنای فیزیکی روی برگرداندن از چیزی باشد.
- She turned away in disgust. (او با انزجار رویش را برگرداند.)
۱۰. Blow Away
این فریزال ورب با Away هم معنای تحتاللفظی دارد و هم مجازی.
به معنای باد بردن چیزی
- My hat blew away in the wind. (کلاهم در باد پرواز کرد و رفت.)
- The storm was strong enough to blow away small trees. (طوفان آنقدر قوی بود که درختان کوچک را از جا میکند.)
به معنای تحت تأثیر قرار دادن شدید (شگفتزده کردن)
این کاربرد عامیانه و بسیار رایج است و به معنای شگفتزده کردن کسی است.
- The singer’s performance completely blew me away. (اجرای خواننده کاملاً من را شگفتزده کرد.)
- I was blown away by how beautiful the city was. (من از زیبایی شهر شگفتزده شدم.)
۱۱. Pass Away
این یک عبارت مؤدبانه و محترمانه برای گفتن “مردن” یا “فوت کردن” است.
- Her grandfather passed away peacefully last year. (پدربزرگش پارسال در آرامش درگذشت.)
- It’s always sad when a loved one passes away. (همیشه غمانگیز است وقتی یک عزیز از دنیا میرود.)
۱۲. Stay Away
این فعل به معنای دوری کردن یا نزدیک نشدن به یک شخص یا مکان است.
- You should stay away from him; he’s a bad influence. (باید از او دوری کنی؛ او تأثیر بدی دارد.)
- The sign says “Danger: Stay Away“. (علامت میگوید “خطر: نزدیک نشوید”.)
۱۳. Keep Away
معنای این فعل بسیار نزدیک به Stay Away است و به معنای دور نگه داشتن یا دوری کردن است.
- Keep away from the edge of the cliff! (از لبه صخره دور بمان!)
- I told the children to keep away from the street. (به بچهها گفتم از خیابان دوری کنند.)
۱۴. Fade Away
این فعل به معنای محو شدن تدریجی، ضعیف شدن یا از بین رفتن آرام است.
- The sunlight started to fade away as evening approached. (با نزدیک شدن به غروب، نور خورشید شروع به محو شدن کرد.)
- His childhood memories slowly faded away. (خاطرات کودکیاش به آرامی محو شدند.)
۱۵. Do Away With
این یک فریزال ورب سه قسمتی است که به معنای خلاص شدن از شر چیزی، از بین بردن یا منسوخ کردن است.
- The school decided to do away with the old uniform policy. (مدرسه تصمیم گرفت سیاست قدیمی یونیفرم را منسوخ کند.)
- Many companies are doing away with traditional office spaces. (بسیاری از شرکتها در حال از بین بردن فضاهای اداری سنتی هستند.)
جمعبندی نهایی
همانطور که مشاهده کردید، فریزال ورب با Away گستره وسیعی از معانی را پوشش میدهد، از حرکت فیزیکی و دور شدن گرفته تا مفاهیم انتزاعی مانند ناپدید شدن، خلاص شدن و فاش کردن. یادگیری این ۱۵ فعل و درک تفاوتهای ظریف بین آنها میتواند تأثیر چشمگیری بر تسلط و روانی شما در زبان انگلیسی داشته باشد. بهترین راه برای به خاطر سپردن این افعال، تمرین آنها در قالب جملات شخصی و مرتبط با زندگی خودتان است. سعی کنید برای هر فعل یک یا دو مثال برای خودتان بسازید و آنها را در مکالمات خود به کار ببرید.



