- فریزال ورب جداشدنی (Separable Phrasal Verb) چیست و چه تفاوتی با نوع جدا نشدنی دارد؟
- چطور بفهمیم یک فریزال ورب جداشدنی است یا نه؟
- قانون استفاده از ضمیر مفعولی (it, them, her, him) با این افعال چیست؟
- پرکاربردترین فریزال وربهای جداشدنی در مکالمات روزمره کدامند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات کلیدی پاسخ خواهیم داد و یک لیست فریزال ورب های جداشدنی را به شما ارائه میدهیم که برای روانتر شدن مکالمات انگلیسی شما ضروری هستند. یادگیری این افعال عبارتی و نحوه استفاده صحیح از آنها، به شما کمک میکند تا مانند یک فرد نیتیو صحبت کنید و درک بهتری از فیلمها، آهنگها و مکالمات روزمره داشته باشید. پس با ما همراه باشید تا این مفهوم گرامری مهم را یک بار برای همیشه به شکلی ساده و کاربردی یاد بگیرید.
فریزال ورب جداشدنی (Separable Phrasal Verb) چیست؟
فریزال وربها (Phrasal Verbs) افعالی هستند که از ترکیب یک فعل اصلی با یک یا چند حرف اضافه یا قید (particle) ساخته میشوند و معنایی کاملاً جدید و متفاوت از فعل اصلی پیدا میکنند. برای مثال، فعل `give` به معنای «دادن» است، اما فریزال ورب `give up` به معنای «تسلیم شدن» یا «ترک کردن» است. فریزال وربها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: جداشدنی (Separable) و جدا نشدنی (Inseparable).
یک فریزال ورب جداشدنی، همانطور که از نامش پیداست، به ما این امکان را میدهد که مفعول (object) جمله را بین فعل اصلی و جزء دوم (حرف اضافه/قید) قرار دهیم. این ویژگی به ما در ساختار جمله انعطافپذیری بیشتری میدهد. البته میتوانیم مفعول را بعد از کل عبارت فعلی هم بیاوریم.
یک قانون طلایی: استفاده از ضمایر مفعولی
مهمترین قانونی که باید در مورد فریزال وربهای جداشدنی بدانید، مربوط به زمانی است که مفعول جمله یک ضمیر باشد (مانند me, you, him, her, it, us, them). در این حالت، شما حتماً باید ضمیر را بین دو بخش فعل قرار دهید. قرار دادن ضمیر بعد از کل عبارت، از نظر گرامری اشتباه است.
- جمله درست: Please turn it off. (لطفاً آن را خاموش کن.)
- جمله غلط: Please turn off it.
این قانون ساده اما حیاتی، تفاوت اصلی در استفاده صحیح از این نوع افعال را رقم میزند. در ادامه، با بررسی لیست فریزال ورب های جداشدنی، این مفهوم را با مثالهای متعدد تمرین خواهیم کرد.
لیست ۲۰ فریزال ورب جداشدنی ضروری
در این بخش، به سراغ لیستی از ۲۰ فریزال ورب جداشدنی پرکاربرد میرویم که دانستن آنها برای هر زبانآموزی ضروری است. برای هر مورد، معنی فارسی، توضیح و دو مثال (یک بار با مفعول معمولی و یک بار با ضمیر) ارائه شده است.
۱. Turn on / Turn off
معنی: روشن کردن / خاموش کردن (دستگاههای الکتریکی)
این دو فریزال ورب از پایهایترین و پرکاربردترینها هستند. تقریباً برای هر دستگاهی که با برق کار میکند، از آنها استفاده میشود.
- Can you turn the lights on? / Can you turn on the lights?
- It’s late. Please turn them off before you go to bed.
۲. Pick up
معنی: برداشتن چیزی از روی زمین؛ سوار کردن کسی
این فعل عبارتی دو کاربرد بسیار رایج دارد: یکی به معنای فیزیکی برداشتن چیزی و دیگری به معنای رفتن به دنبال کسی و سوار کردن او با ماشین.
- She picked up the book from the floor. / She picked the book up from the floor.
- I need to go to the airport to pick her up.
۳. Put on
معنی: پوشیدن (لباس، کفش، عینک و …)
برای عمل پوشیدن هر نوع لباسی از این فریزال ورب استفاده میشود.
- He put on his jacket and left. / He put his jacket on and left.
- It’s cold outside. Make sure you put it on.
۴. Take off
معنی: درآوردن (لباس، کفش و …)
این فعل دقیقاً متضاد `put on` است و برای درآوردن لباس به کار میرود.
- Please take off your shoes at the door. / Please take your shoes off at the door.
- The hat was too warm, so I took it off.
۵. Give up
معنی: تسلیم شدن؛ دست کشیدن از کاری؛ ترک کردن (یک عادت)
این فریزال ورب بسیار مهم برای نشان دادن توقف تلاش یا ترک یک عادت بد (مثل سیگار کشیدن) استفاده میشود.
- The problem was too difficult, so I gave up the attempt. / I gave the attempt up.
- Smoking is bad for you. You should give it up.
۶. Throw away / Throw out
معنی: دور انداختن
برای خلاص شدن از شر چیزی که دیگر به آن نیاز ندارید، از این دو فریزال ورب که معنای یکسانی دارند استفاده کنید.
- Don’t throw away those old magazines. / Don’t throw those old magazines away.
- This food is spoiled. Just throw it out.
۷. Turn down
معنی: کم کردن (صدا، حرارت)؛ رد کردن (یک پیشنهاد)
این فعل دو معنی متفاوت اما رایج دارد. یکی برای کاهش شدت چیزی مثل صدا و دیگری برای نپذیرفتن یک درخواست یا پیشنهاد.
- The music is too loud. Can you turn down the volume? / Can you turn the volume down?
- She received a great job offer, but she turned it down.
۸. Turn up
معنی: زیاد کردن (صدا، حرارت)
این فعل متضاد `turn down` است و برای افزایش شدت صدا، گرما و غیره به کار میرود.
- I can’t hear the news. Could you turn up the TV? / Could you turn the TV up?
- I love this song! Turn it up!
۹. Look up
معنی: جستجو کردن اطلاعات (در کتاب، دیکشنری، اینترنت)
وقتی نیاز دارید معنی یک کلمه یا اطلاعاتی را پیدا کنید، از `look up` استفاده میکنید.
- If you don’t know the word, look up its meaning in a dictionary. / …look its meaning up in a dictionary.
- I didn’t know the capital of Brazil, so I had to look it up online.
۱۰. Fill out / Fill in
معنی: پر کردن (فرم، پرسشنامه)
هر دو فعل برای تکمیل کردن فرمها و جاهای خالی استفاده میشوند و تفاوت معنایی چندانی ندارند.
- You need to fill out this application form. / You need to fill this application form out.
- Here is the form. Please fill it in carefully.
۱۱. Put away
معنی: سر جایش گذاشتن؛ مرتب کردن
این فعل به معنای قرار دادن وسایل در جای مخصوص خودشان بعد از استفاده است.
- Please put away your toys before dinner. / Please put your toys away before dinner.
- Your clothes are on the bed. Go and put them away.
۱۲. Call off
معنی: لغو کردن (یک رویداد، قرار ملاقات)
برای کنسل کردن یک برنامه یا رویداد از پیش تعیین شده، از `call off` استفاده میشود.
- They had to call off the meeting due to the storm. / They had to call the meeting off due to the storm.
- The wedding was planned for June, but they called it off.
۱۳. Figure out
معنی: فهمیدن؛ سر درآوردن از چیزی؛ پیدا کردن راه حل
این فریزال ورب زمانی به کار میرود که شما بعد از کمی فکر و تلاش، به درک یا راه حلی برای یک مسئله میرسید.
- I can’t figure out this math problem. / I can’t figure this math problem out.
- Don’t worry, we will figure it out together.
۱۴. Let down
معنی: ناامید کردن کسی
وقتی کسی را که به شما اعتماد کرده، مأیوس میکنید، از این فعل استفاده میشود.
- I promised to help him, and I don’t want to let my friend down.
- You were counting on me, and I’m sorry I let you down.
۱۵. Bring up
معنی: مطرح کردن یک موضوع؛ بزرگ کردن (فرزند)
این فعل دو معنای کاملاً متفاوت دارد. یکی به معنای شروع به صحبت درباره یک موضوع و دیگری به معنای پرورش و بزرگ کردن یک کودک است.
- Don’t bring up that topic at dinner. / Don’t bring that topic up at dinner.
- Her grandparents brought her up after her parents passed away. (در این معنی معمولاً جدا نمیشود)
۱۶. Pay back
معنی: پس دادن پول قرض گرفته شده
برای بازپرداخت بدهی یا پولی که از کسی قرض کردهاید، از این فعل استفاده کنید.
- I need to pay back the money I borrowed from you. / I need to pay the money back I borrowed from you.
- Thanks for the loan! I will pay you back next week.
۱۷. Try on
معنی: پرو کردن، امتحان کردن (لباس)
قبل از خرید لباس، معمولاً آن را `try on` میکنید تا از اندازهاش مطمئن شوید.
- I’m going to try on these jeans. / I’m going to try these jeans on.
- Do you like this shirt? Why don’t you try it on?
۱۸. Write down
معنی: یادداشت کردن
برای نوشتن اطلاعات روی کاغذ تا فراموش نشود، از این فعل استفاده میشود.
- Please write down my phone number. / Please write my phone number down.
- It’s an important detail. Write it down so you don’t forget.
۱۹. Clean up
معنی: تمیز کردن، مرتب کردن
این فعل به معنای تمیز کردن کامل یک مکان یا جمع و جور کردن به هم ریختگی است.
- We need to clean up the kitchen after cooking. / We need to clean the kitchen up after cooking.
- The party made a huge mess. Let’s clean it up.
۲۰. Drop off
معنی: پیاده کردن کسی؛ رساندن چیزی به جایی
این فعل دو کاربرد دارد: پیاده کردن یک مسافر از ماشین، یا تحویل دادن یک بسته یا وسیله در یک مکان مشخص.
- I can drop off the package on my way to work. / I can drop the package off on my way to work.
- Can you drop me off at the next corner?
چگونه فریزال ورب های جداشدنی را یاد بگیریم؟
یادگیری لیست فریزال ورب های جداشدنی ممکن است در ابتدا چالشبرانگیز به نظر برسد، اما با چند راهکار ساده میتوانید این فرآیند را برای خود آسانتر کنید.
- یادگیری در متن (Context): سعی نکنید این افعال را به صورت لیستی و جدا از هم حفظ کنید. بهترین راه، دیدن آنها در جملات و مثالهای واقعی است. فیلم ببینید، کتاب بخوانید و به مکالمات انگلیسی گوش دهید تا با کاربرد طبیعی آنها آشنا شوید.
- دفترچه یادداشت شخصی: یک دفترچه برای فریزال وربها اختصاص دهید. هر فعل جدیدی که یاد میگیرید را با معنی و دو مثال (یکی با اسم و یکی با ضمیر) در آن بنویسید.
- تمرین و تکرار: سعی کنید در مکالمات و نوشتههای خود از این افعال استفاده کنید. ساختن جمله با آنها به تثبیت شدنشان در ذهن شما کمک زیادی میکند.
- استفاده از دیکشنری مناسب: یک دیکشنری خوب (مانند Longman یا Cambridge) همیشه مشخص میکند که یک فریزال ورب جداشدنی (separable) است یا نه. این بهترین و مطمئنترین راه برای تشخیص نوع آنهاست.
با به کار بستن این نکات و مرور مداوم لیست فریزال ورب های جداشدنی که در این مقاله ارائه شد، به زودی تسلط کاملی بر این بخش مهم از گرامر زبان انگلیسی پیدا خواهید کرد و مکالمات شما طبیعیتر و روانتر خواهد شد.



