- چطور میتوانم ظاهر یک فرد را به انگلیسی با جزئیات کامل توصیف کنم؟
- پرکاربردترین صفت های انگلیسی برای توصیف ویژگیهای شخصیتی مثبت و منفی کدامند؟
- آیا لیستی کامل از صفت های توصیف افراد به انگلیسی همراه با ترجمه و مثال وجود دارد؟
- چگونه میتوانم از این صفتها در جملات طبیعی و روان استفاده کنم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری صفت های توصیف افراد به انگلیسی یکی از مهارتهای کلیدی برای افزایش تسلط و روان صحبت کردن است. چه بخواهید دوست جدیدی را توصیف کنید، چه در مورد شخصیتهای یک داستان صحبت کنید یا حتی در یک مصاحبه شغلی به معرفی خود بپردازید، داشتن دایره واژگان غنی از صفتها به شما کمک شایانی خواهد کرد. ما در ادامه، مجموعهای کامل از این صفات را در دستهبندیهای مختلف از جمله ظاهر، شخصیت، و احساسات، همراه با ترجمه فارسی و مثالهای کاربردی ارائه میدهemos تا به شما در توصیف دقیق و کامل افراد کمک کنیم.
چرا یادگیری صفات توصیفی اهمیت دارد؟
قبل از اینکه به لیست بلند بالای صفتها بپردازیم، بهتر است بدانیم چرا اینقدر روی یادگیری آنها تاکید میشود. استفاده از صفتهای درست و بهجا، مکالمات شما را از یک سطح مبتدی و ساده به سطحی پیشرفته و طبیعی ارتقا میدهد. به جای گفتن جملات سادهای مثل “He is nice”، میتوانید با استفاده از صفات دقیقتر، تصویر بسیار واضحتری از شخصیت او ارائه دهید؛ برای مثال: “He is a generous and thoughtful person”. این کار نه تنها درک بهتری به مخاطب شما میدهد، بلکه نشاندهنده تسلط شما بر زبان انگلیسی است.
دستهبندی صفت های توصیف افراد به انگلیسی
برای سادگی و یادگیری بهتر، ما صفتها را به سه دسته اصلی تقسیم کردهایم:
- صفات مربوط به ظاهر (Physical Appearance)
- صفات مربوط به شخصیت (Personality Traits)
- صفات مربوط به احساسات و حالات روحی (Feelings and Moods)
در هر بخش، لیستی از کلمات پرکاربرد همراه با ترجمه و مثال ارائه خواهد شد تا بتوانید کاربرد هر صفت را در جمله به خوبی درک کنید.
۱. صفات مربوط به ظاهر (Physical Appearance)
اولین چیزی که در برخورد با یک فرد متوجه میشویم، ظاهر اوست. یادگیری کلمات مرتبط با ظاهر به شما کمک میکند تا بتوانید افراد را به خوبی توصیف کنید. این بخش شامل صفاتی برای توصیف قد، وزن، مو، چشم و ظاهر کلی است.
توصیف ظاهر کلی (General Appearance)
این صفات یک تصویر کلی از جذابیت و ظاهر یک فرد ارائه میدهند.
- Attractive: جذاب (برای خانمها و آقایان)
- Beautiful: زیبا (معمولاً برای خانمها)
- Handsome: خوشتیپ، خوشچهره (معمولاً برای آقایان)
- Cute: بامزه، دوستداشتنی (معمولاً برای کودکان یا افراد جوان)
- Elegant: باوقار، شیک
- Good-looking: خوشقیافه (برای خانمها و آقایان)
- Ugly: زشت (کلمهای قوی و نسبتاً بیادبانه است، با احتیاط استفاده شود)
- Plain: معمولی، بدون ویژگی خاص
توصیف قد و وزن (Height and Build)
برای توصیف قد و اندام یک فرد، میتوانید از صفات زیر استفاده کنید:
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | مثال کاربردی |
|---|---|---|
| Tall | قد بلند | My brother is very tall. |
| Short | قد کوتاه | She is a bit short for her age. |
| Average/Medium height | قد متوسط | I’m of average height. |
| Slim / Slender | لاغر و خوشاندام | The model was tall and slim. |
| Thin / Skinny | لاغر (گاهی با بار معنایی منفی) | He looks too skinny; maybe he is sick. |
| Overweight / Fat | چاق، دارای اضافه وزن | The doctor told him he was overweight. |
| Well-built / Muscular | خوشهیکل، عضلانی | He goes to the gym, so he is quite well-built. |
| Plump | تپل، گوشتالو (معمولاً به شکلی مثبت) | She has a friendly face and a plump figure. |
توصیف مو (Hair)
برای توصیف مو، معمولاً از ترتیب (طول + حالت + رنگ) استفاده میکنیم. برای مثال: “She has long, curly, red hair.”
- طول (Length): Long (بلند), Short (کوتاه), Medium-length (متوسط), Shoulder-length (تا سرشانه)
- حالت (Style): Straight (صاف), Wavy (موجدار), Curly (فرفری), Bald (کچل)
- رنگ (Color): Black (مشکی), Brown (قهوهای), Blonde (بور), Red (قرمز), Grey/White (خاکستری/سفید)
توصیف چهره و چشم (Face and Eyes)
- Round face: صورت گرد
- Oval face: صورت بیضی
- Square face: صورت مربعی
- Blue eyes: چشمان آبی
- Brown eyes: چشمان قهوهای
- Green eyes: چشمان سبز
- Big / Small eyes: چشمان درشت / ریز
۲. صفات مربوط به شخصیت (Personality Traits)
این دسته از صفت های توصیف افراد به انگلیسی شاید مهمترین بخش باشد. شخصیت افراد جنبههای مختلفی دارد و برای توصیف دقیق آن، نیاز به دایره واژگان گستردهای داریم. در ادامه صفات شخصیتی را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کردهایم.
صفات شخصیتی مثبت (Positive Personality Traits)
این صفات برای توصیف ویژگیهای خوب و پسندیده افراد به کار میروند.
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | مثال کاربردی |
|---|---|---|
| Honest | صادق | She is a very honest person; she never tells a lie. |
| Kind | مهربان | It was very kind of you to help me. |
| Generous | بخشنده، دست و دلباز | My father is a generous man who loves to help others. |
| Loyal | وفادار | A dog is a very loyal pet. |
| Ambitious | بلندپرواز، جاهطلب | He is an ambitious young man who wants to be a CEO. |
| Brave | شجاع | The firefighter was very brave. |
| Confident | با اعتماد به نفس | She feels confident about her presentation. |
| Easy-going | آسانگیر، بیخیال | He has an easy-going attitude and never gets stressed. |
| Funny / Humorous | بامزه، شوخطبع | My friend is very funny and always makes me laugh. |
| Hard-working | سختکوش | She is a hard-working student who gets top grades. |
| Intelligent / Smart | باهوش | He is intelligent enough to solve this complex problem. |
| Patient | صبور | A good teacher must be patient with students. |
| Polite | مؤدب | It is important to be polite to elderly people. |
| Reliable / Trustworthy | قابل اعتماد | He is a reliable colleague; you can always count on him. |
| Sociable / Outgoing | اجتماعی، معاشرتی | Sara is very sociable and has a lot of friends. |
صفات شخصیتی منفی (Negative Personality Traits)
این صفات ویژگیهای ناخوشایند افراد را توصیف میکنند. در استفاده از آنها محتاط باشید تا باعث ناراحتی دیگران نشوید.
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | مثال کاربردی |
|---|---|---|
| Arrogant | متکبر، مغرور | He is so arrogant that he thinks he is better than everyone. |
| Rude / Impolite | بیادب، گستاخ | It was rude of him to interrupt me. |
| Selfish | خودخواه | A selfish person only cares about themselves. |
| Lazy | تنبل | He is too lazy to get out of bed. |
| Dishonest | نادرست، متقلب | The dishonest salesman lied about the car’s condition. |
| Mean | بدجنس، خسیس | Don’t be so mean to your little sister. |
| Stubborn | لجباز، یکدنده | She is too stubborn to admit her mistake. |
| Pessimistic | بدبین | A pessimistic person always expects the worst. |
| Moody | دمدمی مزاج | He is very moody; you never know if he’ll be happy or sad. |
| Jealous | حسود | She was jealous of her friend’s success. |
۳. صفات مربوط به احساسات و حالات روحی (Feelings and Moods)
علاوه بر ویژگیهای ثابت شخصیتی، افراد حالات روحی و احساسات متغیری را نیز تجربه میکنند. این صفات برای توصیف این حالات موقتی به کار میروند.
- Happy: خوشحال
- Sad: غمگین
- Angry: عصبانی
- Tired: خسته
- Surprised: متعجب
- Scared / Afraid: ترسیده
- Excited: هیجانزده
- Worried / Anxious: نگران، مضطرب
- Calm: آرام
- Proud: مفتخر، سربلند
- Embarrassed: خجالتزده
- Confused: گیج، سردرگم
مثال: “I was so tired after the long journey that I went straight to bed.”
مثال: “She felt proud of herself for finishing the marathon.”
نکات تکمیلی برای استفاده از صفات
ترتیب قرارگیری صفات
وقتی میخواهید از چند صفت پشت سر هم برای توصیف یک اسم استفاده کنید، ترتیب خاصی وجود دارد. اگرچه این قانون همیشه کاملاً سفت و سخت نیست، اما ترتیب معمول به این صورت است:
نظر کلی (Opinion) -> اندازه (Size) -> سن (Age) -> شکل (Shape) -> رنگ (Color) -> ملیت (Origin) -> جنس (Material) -> هدف (Purpose)
برای مثال:
- A beautiful, small, old, round, brown, Italian, wooden coffee table.
البته به ندرت پیش میآید که این همه صفت را با هم به کار ببرید، اما دانستن این ترتیب به طبیعیتر شدن جملات شما کمک میکند.
استفاده از قیدها برای تشدید صفات
برای قویتر کردن معنای یک صفت، میتوانید از قیدهایی مانند very, really, extremely, quite, so قبل از آن استفاده کنید.
- She is very intelligent. (او بسیار باهوش است.)
- It was an extremely difficult exam. (امتحان فوقالعاده سختی بود.)
- I’m so tired today. (امروز خیلی خستهام.)
جمعبندی
یادگیری و استفاده صحیح از صفت های توصیف افراد به انگلیسی، یک گام بزرگ در مسیر تسلط بر این زبان است. با استفاده از لیستهای ارائه شده در این مقاله، میتوانید دایره واژگان خود را به شکل چشمگیری گسترش دهید و توصیفات دقیق، زنده و طبیعیتری از افراد ارائه دهید. توصیه میکنیم این صفات را به تدریج یاد بگیرید و سعی کنید هر روز تعدادی از آنها را در مکالمات یا نوشتههای خود به کار ببرید. با تمرین مستمر، این کلمات به بخشی طبیعی از دایره لغات فعال شما تبدیل خواهند شد و به شما کمک میکنند تا مانند یک فرد بومی (Native Speaker) صحبت کنید.


