تاحالا شده یه فرصت طلایی رو از دست بدی و بعدش هی با خودت بگی “ای کااااش…”؟ بذارید روراست باشیم، این حس و حال برای همهمون آشناست. اما آیا میدونستید که این اشتباه رایج توی انگلیسی، یه اصطلاح خیلی باحال و تصویری هم داره؟
داستان نوشدارو و سهراب؛ از شاهنامه تا کوچهپسکوچههای تیکتاک!
همهی ما داستان غمانگیز رستم و سهراب رو شنیدیم. پدری که نوشدارو رو زمانی به پسرش میرسونه که دیگه کار از کار گذشته. این داستان، قرنهاست که توی فرهنگ ما نماد یه کاره که “خیلی دیر” و “خیلی بیفایده” انجام شده. اما سوال اینجاست: یه تینیجر آمریکایی که اصلاً نمیدونه شاهنامه چی هست، چطوری این مفهوم رو بیان میکنه؟

معادل شماره یک: ساده، مستقیم و کوبنده!
خب، میرسیم به جواب اصلی. رایجترین و سرراستترین معادل برای “نوشدارو بعد از مرگ سهراب” این اصطلاح ساده است:
Too little, too late
یعنی “خیلی کم، خیلی دیر”. این اصطلاح دقیقاً همون حسرت و بیفایده بودن رو منتقل میکنه. وقتی یه کاری انجام میشه، اما اونقدر دیره یا اونقدر ناچیزه که دیگه هیچ دردی رو دوا نمیکنه.
- کاربردش کجاست؟ تقریباً همهجا! از مکالمات روزمره و دوستانه گرفته تا اخبار و حتی بحثهای سیاسی.
- لحنش چطوره؟ معمولاً برای نشون دادن نارضایتی یا انتقاد از یه اقدامه.
بزن بریم چندتا مثال ببینیم:
The company offered me a small raise, but honestly, it was too little, too late. I had already accepted another job.شرکت بهم یکم افزایش حقوق پیشنهاد داد، ولی راستش دیگه نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود. من уже یه کار دیگه رو قبول کرده بودم.
His apology doesn’t mean anything now. It’s just too little, too late.عذرخواهیش الان دیگه هیچ ارزشی نداره. فایدهای نداره، کار از کار گذشته.

معادل شماره دو: ورژن سینمایی و باحال!
اگر میخواید مثل خودِ نیتیوها (Natives) صحبت کنید و همه رو تحت تأثیر قرار بدید، این اصطلاح تصویری و فوقالعاده رو یاد بگیرید. آمادهاید؟
Closing the barn door after the horse has bolted
معنی کلمهبهکلمهاش میشه: “بستن در طویله بعد از اینکه اسب فرار کرده”. خیلی تصویری و باحاله، نه؟ دقیقاً مثل اینه که اسب شما که کل سرمایهتون بوده فرار کرده و رفته، حالا شما تازه یادت افتاده در طویله رو ببندی! چه فایدهای داره؟ هیچی!
- کی از این استفاده کنیم؟ وقتی میخوایم روی “بیاحتیاطی” و “اقدام دیرهنگام” تأکید کنیم. یعنی اول یه اتفاق بدی افتاده، بعد ما تازه یادمون افتاده که جلوی اون رو بگیریم.
- این یکی رسمیه یا خودمونی؟ بیشتر توی موقعیتهای غیررسمی و داستانی استفاده میشه، ولی اونقدر رایجه که ممکنه توی اخبار هم بشنوید.
بریم سراغ مثالهاش:
He started studying hard a day before the exam, but it was like closing the barn door after the horse has bolted.یه روز مونده به امتحان شروع کرد به خرخونی، ولی خب دیگه کار از کار گذشته بود و فایده نداشت (مثل بستن در طویله بعد از فرار اسب بود).
The government is trying to control the data leak now, but they’re just closing the barn door after the horse has bolted.دولت الان داره سعی میکنه جلوی درز اطلاعات رو بگیره، ولی این دیگه نوشدارو بعد از مرگ سهرابه.
حالا کدوم رو استفاده کنیم؟ 🤔
انتخاب بین این دوتا به حس و حال شما بستگی داره:
- ✅ برای یه مکالمه سریع و روزمره، “Too little, too late” عالیه.
- ✅ اگر میخواید داستان تعریف کنید یا حرفتون رو با یه تصویر قوی و بهیادموندنی بزنید، از “Closing the barn door…” استفاده کنید و همه رو شگفتزده کنید!
وقتش رسیده که شما به ما بگید! تاحالا شده کاری رو اونقدر دیر انجام بدید که مصداق همین اصطلاحها باشه؟ خجالت نکشید و داستانتون رو توی کامنتها برامون تعریف کنید! 😉
سوالات متداول (FAQ)
۱. آیا “A day late and a dollar short” هم همین معنی رو میده؟
بله! این یه اصطلاح آمریکایی و خیلی نزدیک به “Too little, too late” هست و دقیقاً همون مفهوم رو میرسونه که یه چیزی هم دیره و هم کافی نیست.
۲. آیا “Closing the barn door…” خیلی قدیمیه و دیگه استفاده نمیشه؟
نه اصلاً! با اینکه ریشهی قدیمیای داره، اما هنوز هم کاملاً رایجه و توی فیلمها، سریالها و مکالمات روزمره زیاد شنیده میشه. استفاده ازش نشون میده که شما دایره لغات خوبی دارید.
۳. جایگزین سادهتری برای این اصطلاحات وجود داره؟
بله، میتونید از جملات سادهتری مثل “It’s too late now” یا “The damage is already done” (کار از کار گذشته) استفاده کنید. اما یادگیری این اصطلاحات سطح انگلیسی شما رو چند پله بالاتر میبره.



