- چگونه از کلمه Transfer در جمله استفاده کنیم؟
- رایجترین کالوکیشن های Transfer کدامند و چه معنایی دارند؟
- آیا Transfer فقط به معنای «انتقال دادن پول» است؟
- چطور میتوان با استفاده از این کالوکیشنها طبیعیتر و حرفهایتر انگلیسی صحبت کرد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با دنیای گسترده و پرکاربرد کالوکیشن های Transfer آشنا خواهیم کرد. یادگیری این همایندهای زبانی به شما کمک میکند تا از سطح ترجمه کلمهبهکلمه فراتر رفته و مانند یک فرد نیتیو، مفاهیم را به شکل دقیق و طبیعی منتقل کنید. کلمه Transfer چه در قالب فعل (انتقال دادن) و چه در قالب اسم (انتقال)، نقش مهمی در مکالمات روزمره، محیط کار و مباحث تخصصی ایفا میکند. با تسلط بر کالوکیشنهای آن، دایره واژگان شما غنیتر شده و درک مطلب و مهارت نوشتاریتان به شکل چشمگیری بهبود مییابد.
درک عمیق کالوکیشن (Collocation) و اهمیت آن
قبل از ورود به مبحث اصلی، بیایید یک بار دیگر مرور کنیم که کالوکیشن چیست. کالوکیشن یا «همایند» به ترکیب دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و رایج در کنار یکدیگر به کار میروند. این ترکیبها برای انگلیسیزبانان کاملاً طبیعی به نظر میرسند. برای مثال، ما در فارسی میگوییم «چای دم کردن» و نه «چای درست کردن». در انگلیسی هم میگویند make a mistake (اشتباه کردن) و نه do a mistake. یادگیری این ترکیبهای رایج، کلید اصلی برای روان و طبیعی صحبت کردن است. تمرکز ما در این مطلب بر روی کالوکیشن های Transfer خواهد بود تا بتوانید از این کلمه پرکاربرد به درستی استفاده کنید.
کالوکیشن های Transfer: فعل (To Transfer)
فعل to transfer یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است و بسته به کلماتی که با آن همراه میشود، معانی و کاربردهای متفاوتی پیدا میکند. در ادامه، مهمترین و رایجترین کالوکیشنها را در دستهبندیهای مختلف بررسی میکنیم.
۱. انتقال پول و دارایی (Transferring Money and Assets)
این دسته از کالوکیشنها احتمالاً آشناترین کاربرد فعل transfer هستند و در امور مالی و بانکی بسیار رایجاند.
-
Transfer money (to an account): انتقال پول (به یک حساب)
مثال: Could you please transfer the money to my savings account?
ترجمه: ممکن است لطفاً پول را به حساب پسانداز من منتقل کنید؟
-
Transfer funds: انتقال وجوه (معمولاً در مقیاس بزرگتر یا بین سازمانها)
مثال: The company will transfer the funds for the project by the end of the week.
ترجمه: شرکت وجوه مربوط به پروژه را تا پایان هفته منتقل خواهد کرد.
-
Transfer ownership/property (to someone): واگذاری مالکیت/ملک (به کسی)
مثال: He decided to transfer ownership of the house to his eldest son.
ترجمه: او تصمیم گرفت مالکیت خانه را به پسر بزرگش واگذار کند.
-
Transfer assets: انتقال داراییها
مثال: Many wealthy individuals transfer assets abroad to reduce their tax liabilities.
ترجمه: بسیاری از افراد ثروتمند برای کاهش بدهیهای مالیاتی خود، داراییها را به خارج از کشور منتقل میکنند.
۲. انتقال دادهها و اطلاعات (Transferring Data and Information)
در دنیای دیجیتال امروز، این دسته از کالوکیشن های Transfer اهمیت ویژهای دارند.
-
Transfer data/files: انتقال دادهها/فایلها
مثال: You can transfer data from your old phone to the new one in just a few minutes.
ترجمه: شما میتوانید دادهها را تنها در چند دقیقه از گوشی قدیمی خود به گوشی جدیدتان منتقل کنید.
-
Transfer information: انتقال اطلاعات
مثال: The system is designed to securely transfer information between departments.
ترجمه: این سیستم برای انتقال امن اطلاعات بین بخشها طراحی شده است.
-
Transfer knowledge/skills: انتقال دانش/مهارتها
مثال: A good mentor can effectively transfer his knowledge to the trainees.
ترجمه: یک مربی خوب میتواند به طور مؤثر دانش خود را به کارآموزان منتقل کند.
۳. انتقال افراد و مسئولیتها (Transferring People and Responsibilities)
این کالوکیشنها بیشتر در محیطهای کاری، ورزشی و سازمانی کاربرد دارند.
-
Transfer someone (to a new department/branch): منتقل کردن کسی (به یک بخش/شعبه جدید)
مثال: My manager decided to transfer me to the London branch.
ترجمه: مدیرم تصمیم گرفت مرا به شعبه لندن منتقل کند.
-
Transfer power/responsibility: انتقال قدرت/مسئولیت
مثال: After the election, there was a peaceful transfer of power to the new government.
ترجمه: پس از انتخابات، انتقال قدرت به دولت جدید به صورت مسالمتآمیز انجام شد. (در اینجا از حالت اسمی استفاده شده که بسیار رایج است)
-
Transfer a patient (to another hospital): انتقال بیمار (به بیمارستانی دیگر)
مثال: The patient was too critical to be transferred to another hospital.
ترجمه: حال بیمار وخیمتر از آن بود که به بیمارستان دیگری منتقل شود.
-
Transfer a player (in sports): انتقال یک بازیکن (در ورزش)
مثال: The football club is planning to transfer the player for a record fee.
ترجمه: باشگاه فوتبال قصد دارد آن بازیکن را با مبلغی بیسابقه منتقل کند.
کالوکیشن های Transfer: اسم (A Transfer)
کلمه transfer در نقش اسم نیز کاربردهای فراوانی دارد و با صفات و افعال مختلفی همراه میشود. این ترکیبها به شما کمک میکنند تا جملات دقیقتر و غنیتری بسازید.
۱. صفاتی که با Transfer میآیند (Adjective + Transfer)
این صفات، نوع و ماهیت «انتقال» را توصیف میکنند.
-
A direct transfer: انتقال مستقیم
مثال: We were paid by direct transfer into our bank accounts.
ترجمه: حقوق ما از طریق انتقال مستقیم به حسابهای بانکیمان پرداخت شد.
-
An electronic/online transfer: انتقال الکترونیکی/آنلاین
مثال: Making an electronic transfer is much faster than writing a check.
ترجمه: انجام یک انتقال الکترونیکی بسیار سریعتر از نوشتن چک است.
-
A smooth transfer (of power/responsibility): انتقال آرام و بیدردسر (قدرت/مسئولیت)
مثال: The team ensured a smooth transfer of responsibilities to the new project manager.
ترجمه: تیم از یک انتقال آرام مسئولیتها به مدیر پروژه جدید اطمینان حاصل کرد.
-
A permanent/temporary transfer: انتقال دائمی/موقت
مثال: He accepted a permanent transfer to the company’s head office.
ترجمه: او یک انتقال دائمی به دفتر مرکزی شرکت را پذیرفت.
-
A massive transfer (of population/wealth): انتقال گسترده (جمعیت/ثروت)
مثال: The industrial revolution led to a massive transfer of population from rural areas to cities.
ترجمه: انقلاب صنعتی منجر به انتقال گسترده جمعیت از مناطق روستایی به شهرها شد.
-
A free transfer (in sports): انتقال آزاد (در ورزش، بدون پرداخت هزینه)
مثال: The striker joined the new club on a free transfer after his contract expired.
ترجمه: مهاجم پس از پایان قراردادش، با یک انتقال آزاد به باشگاه جدید پیوست.
۲. افعالی که با Transfer میآیند (Verb + Transfer)
چه کارهایی میتوان با یک «انتقال» انجام داد؟ این افعال پاسخ میدهند.
-
Make a transfer: انجام دادن یک انتقال (عمومیترین کاربرد)
مثال: I need to go to the bank to make a transfer.
ترجمه: باید برای انجام یک انتقال به بانک بروم.
-
Arrange a transfer: ترتیب دادن یک انتقال
مثال: Can you arrange an airport transfer for our guests?
ترجمه: آیا میتوانید برای مهمانان ما یک ترانسفر فرودگاهی ترتیب دهید؟
-
Complete a transfer: تکمیل کردن یک انتقال
مثال: The player will complete his transfer to the new team after the medical tests.
ترجمه: بازیکن پس از آزمایشهای پزشکی، انتقال خود به تیم جدید را تکمیل خواهد کرد.
-
Request a transfer: درخواست انتقال دادن
مثال: She decided to request a transfer to an office closer to her home.
ترجمه: او تصمیم گرفت درخواست انتقال به دفتری نزدیکتر به خانهاش را بدهد.
-
A transfer takes place: انتقالی صورت میگیرد/انجام میشود
مثال: The official transfer of ownership will take place next Monday.
ترجمه: انتقال رسمی مالکیت دوشنبه آینده صورت خواهد گرفت.
۳. اسمهایی که با Transfer میآیند (Transfer + Noun)
در این حالت، Transfer به عنوان یک صفت برای اسم بعدی عمل میکند و یک مفهوم جدید میسازد.
-
Transfer fee (in sports): هزینه انتقال
مثال: The club paid a record-breaking transfer fee for the midfielder.
ترجمه: باشگاه هزینهی انتقال بیسابقهای برای آن هافبک پرداخت کرد.
-
Transfer window (in sports): پنجره نقل و انتقالات
مثال: Teams are very active during the summer transfer window.
ترجمه: تیمها در طول پنجره نقل و انتقالات تابستانی بسیار فعال هستند.
-
Transfer list (in sports): لیست فروش (بازیکنان)
مثال: The player was placed on the transfer list after a disagreement with the coach.
ترجمه: بازیکن پس از اختلاف نظر با مربی در لیست فروش قرار گرفت.
-
Transfer rate/speed (for data): نرخ/سرعت انتقال
مثال: This new internet connection has a much higher transfer rate.
ترجمه: این اتصال اینترنت جدید نرخ انتقال بسیار بالاتری دارد.
جمعبندی و نکات نهایی
همانطور که مشاهده کردید، کالوکیشن های Transfer بسیار متنوع و گسترده هستند. یادگیری این ترکیبها به جای حفظ کردن کلمات به صورت جداگانه، به شما کمک میکند تا:
- طبیعی و روان صحبت کنید: استفاده از این همایندها زبان شما را به زبان یک فرد بومی نزدیکتر میکند.
- دقیق و شفاف باشید: با انتخاب کالوکیشن مناسب، میتوانید منظور خود را بدون ابهام بیان کنید.
- درک مطلب بهتری داشته باشید: با شنیدن یا خواندن این ترکیبها، فوراً مفهوم جمله را درک خواهید کرد.
بهترین راه برای یادگیری این کالوکیشنها، توجه به آنها در متون و فیلمهای انگلیسی و همچنین تمرین فعال آنها در مکالمه و نوشتار است. سعی کنید هر بار که کلمه Transfer را میشنوید یا میخوانید، به کلماتی که قبل و بعد از آن آمدهاند دقت کنید. با این روش، به تدریج این الگوها در ذهن شما ثبت میشوند و به بخشی از دایره واژگان فعال شما تبدیل خواهند شد.



