مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Track در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری زبان انگلیسی تنها به حفظ کردن لغات مجزا خلاصه نمی‌شود؛ بلکه درک ارتباط واژگان با یکدیگر یا همان کالوکیشن‌ها، کلید اصلی روان و طبیعی صحبت کردن است. کلمه “track” یکی از آن کلمات پرکاربرد با معانی متعدد است که وقتی در کنار کلمات دیگر قرار می‌گیرد، عبارات و اصطلاحات قدرتمندی می‌سازد. با مطالعه این مقاله، شما با مهم‌ترین کالوکیشن های Track آشنا می‌شوید، کاربرد هر یک را با مثال‌های واضح و ترجمه فارسی درک می‌کنید و در نهایت می‌توانید از آن‌ها در مکالمات روزمره و نوشتار خود به شکلی موثر بهره‌مند شوید.

📌 مطلب مرتبط و خواندنی:تفاوت “Bro Split” و “PPL” (دعوای همیشگی در باشگاه)

۱. عبارت حیاتی Keep Track of و Lose Track of

دو مورد از پرکاربردترین کالوکیشن های Track، عبارات Keep track of و Lose track of هستند. این دو عبارت متضاد یکدیگر بوده و در زندگی روزمره بسیار استفاده می‌شوند. درک صحیح تفاوت و کاربرد آن‌ها برای هر زبان‌آموزی ضروری است.

Keep Track of: حساب چیزی را داشتن / پیگیری کردن

این عبارت به معنای مطلع ماندن، پیگیری کردن اطلاعات، یا دانستن وضعیت چیزی یا کسی است. وقتی شما از چیزی “keep track of” می‌کنید، یعنی حواستان به آن هست و اطلاعات مربوط به آن را دنبال می‌کنید.

Lose Track of: حساب چیزی از دست در رفتن / گم کردن رد

این عبارت دقیقاً نقطه مقابل “keep track of” است. زمانی که شما کنترل، اطلاعات یا آگاهی خود را نسبت به چیزی از دست می‌دهید، از این کالوکیشن استفاده می‌کنید. این اتفاق معمولاً به دلیل حواس‌پرتی، گذشت زمان یا پیچیدگی موضوع رخ می‌دهد.

📌 نگاهی به این مقاله بیندازید:ایمیل زدن به استاد خارجی: اگه بگی “Hi Teacher” ریجکت میشی!

۲. در مسیر درست بودن با On the Right/Wrong Track

یکی دیگر از کالوکیشن های Track که به صورت استعاری به کار می‌رود، عبارت “on the track” است. این عبارت معمولاً با صفات “right” یا “wrong” همراه می‌شود تا نشان دهد آیا روش یا مسیر فکری یک فرد درست و به سمت موفقیت است یا خیر.

On the Right Track: در مسیر درست بودن

وقتی می‌گوییم کسی “on the right track” است، منظورمان این است که او به درستی فکر می‌کند یا عمل می‌کند و به احتمال زیاد به نتیجه مطلوب خواهد رسید. این عبارت برای تشویق و تأیید دیگران بسیار کاربرد دارد.

On the Wrong Track: در مسیر اشتباه بودن

برعکس عبارت بالا، “on the wrong track” نشان می‌دهد که رویکرد یا تفکر یک فرد اشتباه است و به نتیجه دلخواه منجر نخواهد شد. این عبارت معمولاً برای هشدار یا اصلاح یک مسیر به کار می‌رود.

📌 شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد:آسمون ریسمون بافتن: Weaving sky and string

۳. سابقه و عملکرد با Track Record

عبارت Track Record یکی از مهم‌ترین کالوکیشن های Track در محیط‌های حرفه‌ای و کاری است. این اصطلاح به سابقه، پیشینه و تاریخچه عملکرد یک فرد، شرکت یا حتی یک محصول در گذشته اشاره دارد. یک “track record” می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

Good/Strong/Proven Track Record: سابقه درخشان

این عبارت نشان‌دهنده موفقیت‌ها و دستاوردهای گذشته است و اغلب برای ایجاد اعتماد به کار می‌رود.

Poor/Bad Track Record: سابقه ضعیف

این عبارت به عملکرد ضعیف و شکست‌های گذشته اشاره دارد.

📌 پیشنهاد ویژه برای شما:دیگه نگو I Agree! 5جایگزین ها که لولت رو بالا میبره

۴. کالوکیشن‌های خاص و اصطلاحی Track

علاوه بر موارد بالا، چندین کالوکیشن و اصطلاح دیگر نیز با کلمه “track” وجود دارند که دانستن آن‌ها به غنی‌تر شدن دایره واژگان شما کمک شایانی می‌کند. در ادامه به چند مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

Off the Beaten Track: دورافتاده / بکر و دست‌نخورده

این اصطلاح برای توصیف مکانی به کار می‌رود که دور از مسیرهای اصلی و مناطق توریستی شلوغ قرار دارد. این مکان‌ها معمولاً بکر، خلوت و کمتر شناخته‌شده هستند.

Stop Someone/Something in Their/Its Tracks: میخکوب کردن / متوقف کردن ناگهانی

این اصطلاح به معنای متوقف کردن ناگهانی یک فرد یا یک فرآیند است، معمولاً به دلیل یک اتفاق غیرمنتظره یا شوکه‌کننده.

Make Tracks: راه افتادن / رفتن

این یک عبارت غیررسمی و عامیانه است به معنای ترک کردن یک مکان و راهی شدن به مقصدی دیگر.

📌 همراه با این مقاله بخوانید:اصطلاح “Isometric”: عضله‌سازی بدون تکان خوردن

جدول خلاصه کالوکیشن های Track

برای مرور و یادآوری بهتر، در جدول زیر مهم‌ترین کالوکیشن های Track را به همراه معنی و یک مثال کوتاه خلاصه کرده‌ایم.

کالوکیشن (Collocation) معنی فارسی مثال (Example)
Keep track of حساب چیزی را داشتن، پیگیری کردن Please keep track of the time.
Lose track of حساب از دست در رفتن، گم کردن I lost track of my keys.
On the right track در مسیر درست You’re on the right track to success.
On the wrong track در مسیر اشتباه He realized he was on the wrong track.
Track record سابقه عملکرد، کارنامه She has an excellent track record.
Off the beaten track دورافتاده، بکر They live off the beaten track.
Stop in one’s tracks میخکوب شدن، ناگهان ایستادن The loud noise stopped him in his tracks.
📌 این مقاله را از دست ندهید:اصطلاحات استارتاپی: Pitch Deck و Unicorn یعنی چی؟

نتیجه‌گیری

همانطور که مشاهده کردید، کلمه “track” بسیار فراتر از معانی ساده و اولیه خود عمل می‌کند. یادگیری کالوکیشن های Track به شما این قدرت را می‌دهد که مفاهیم پیچیده‌تری مانند پیگیری، پیشرفت، سابقه عملکرد و حتی توصیف مکان‌های دورافتاده را به شکلی طبیعی و روان بیان کنید. این عبارات نه تنها در مکالمات روزمره، بلکه در محیط‌های آکادمیک و حرفه‌ای نیز بسیار رایج هستند. توصیه می‌کنیم این کالوکیشن‌ها را به طور فعال در تمرینات اسپیکینگ و رایتینگ خود به کار ببرید تا به بخشی جدایی‌ناپذیر از دایره واژگان فعال شما تبدیل شوند.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 4.9 / 5. تعداد رای‌ها: 144

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *