- آیا میدانید کلمه Suspect فقط به معنای «مظنون» یا «شک داشتن» نیست؟
- چگونه میتوان با استفاده از کالوکیشن های Suspect سطح مکالمه و نوشتار انگلیسی خود را به طور چشمگیری ارتقا داد؟
- رایجترین و کاربردیترین صفتها، فعلها و اسمهایی که با کلمه Suspect همراه میشوند کدامند؟
- چه تفاوتی بین a prime suspect و a usual suspect وجود دارد و هر کدام در چه موقعیتی به کار میروند؟
در این مقاله، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. بسیاری از زبانآموزان با معنای اولیه کلمه Suspect آشنا هستند، اما قدرت واقعی این کلمه در ترکیب با سایر کلمات یا همان کالوکیشنها نهفته است. یادگیری کالوکیشن های Suspect به شما کمک میکند تا مانند یک انگلیسیزبان بومی (Native) صحبت کنید، منظور خود را دقیقتر بیان نمایید و درک عمیقتری از متون و فیلمهای انگلیسی پیدا کنید. در ادامه، به بررسی جامع و دستهبندی شده این ترکیبات ارزشمند به همراه مثالهای کاربردی و ترجمه روان فارسی میپردازیم تا برای همیشه این مبحث را به حافظه بسپارید.
درک بهتر کلمه Suspect: فراتر از یک معنای ساده
قبل از ورود به دنیای کالوکیشن های Suspect، بهتر است نگاهی دوباره به دو نقش اصلی این کلمه در جمله بیندازیم. کلمه Suspect میتواند هم به عنوان اسم (Noun) و هم به عنوان فعل (Verb) به کار رود و معنای آن در هر نقش کمی متفاوت است.
- Suspect (Noun): به معنای «مظنون» یا «فرد مشکوک» است. شخصی که پلیس یا دیگران فکر میکنند ممکن است جرمی را مرتکب شده باشد.
- Suspect (Verb): به معنای «شک داشتن»، «گمان کردن» یا «مشکوک بودن» به چیزی یا کسی است. در این حالت، شما با اطمینان صددرصد صحبت نمیکنید اما شواهدی برای باور خود دارید.
درک این دو کاربرد، پایه و اساس یادگیری کالوکیشنهای مرتبط با آن است. حال بیایید ببینیم این کلمه در ترکیب با کلمات دیگر چه معانی جدید و جالبی خلق میکند.
کالوکیشنهای رایج با Suspect (به عنوان اسم)
وقتی Suspect در نقش اسم به کار میرود، معمولاً با صفتهایی همراه میشود که اطلاعات بیشتری در مورد مظنون به ما میدهند. این ترکیبات در داستانهای پلیسی، اخبار و مکالمات روزمره بسیار پرکاربرد هستند.
صفت + Suspect
در ادامه لیستی از مهمترین صفتهایی که قبل از اسم Suspect قرار میگیرند را مشاهده میکنید:
-
The prime/main/chief suspect: مظنون اصلی
این کالوکیشن برای اشاره به کسی استفاده میشود که پلیس بیشترین شک را به او دارد و اصلیترین فرد تحت بازجویی است.
Example: The police have arrested the prime suspect in the bank robbery case.
ترجمه: پلیس مظنون اصلی در پرونده سرقت از بانک را دستگیر کرده است. -
A key suspect: مظنون کلیدی
به فردی اطلاق میشود که نقش مهم و کلیدی در تحقیقات دارد، حتی اگر مظنون اصلی نباشد.
Example: He is considered a key suspect because his fingerprints were found at the scene.
ترجمه: او یک مظنون کلیدی محسوب میشود زیرا اثر انگشتش در صحنه جرم پیدا شد. -
A murder suspect: مظنون به قتل
این ترکیب به طور خاص برای اشاره به کسی که گمان میرود مرتکب قتل شده است، به کار میرود.
Example: The murder suspect was last seen leaving the victim’s apartment.
ترجمه: مظنون به قتل آخرین بار در حال خروج از آپارتمان مقتول دیده شد. -
A likely suspect: یک مظنون احتمالی
کسی که به احتمال زیاد در جرم دست داشته است.
Example: Given his criminal record, he is a likely suspect for the theft.
ترجمه: با توجه به سابقه کیفریاش، او یک مظنون احتمالی برای این سرقت است. -
The usual suspects: مظنونین همیشگی
این عبارت که نام یک فیلم معروف نیز هست، به افرادی اشاره دارد که به دلیل سابقه یا شهرتشان، همیشه در هنگام وقوع جرمی در یک منطقه، اولین کسانی هستند که پلیس به آنها شک میکند.
Example: Whenever something goes missing in the office, the IT guys are the usual suspects.
ترجمه: هر وقت چیزی در اداره گم میشود، بچههای بخش آیتی مظنونین همیشگی هستند.
فعل + Suspect
علاوه بر صفتها، افعال خاصی نیز با اسم Suspect به کار میروند که اقدامات مربوط به یک مظنون را توصیف میکنند.
-
To arrest a suspect: دستگیر کردن یک مظنون
Example: The police managed to arrest the suspect after a long chase.
ترجمه: پلیس موفق شد پس از یک تعقیب و گریز طولانی، مظنون را دستگیر کند. -
To question/interrogate a suspect: بازجویی کردن از یک مظنون
Example: Detectives are currently questioning the suspect at the station.
ترجمه: کارآگاهان در حال حاضر در حال بازجویی از مظنون در اداره پلیس هستند. -
To identify a suspect: شناسایی کردن یک مظنون
Example: The witness was able to identify the suspect from a lineup.
ترجمه: شاهد توانست مظنون را از بین افراد حاضر در صف تشخیص هویت، شناسایی کند. -
To release a suspect: آزاد کردن یک مظنون
Example: Due to lack of evidence, they had to release the suspect.
ترجمه: به دلیل کمبود مدرک، آنها مجبور شدند مظنون را آزاد کنند.
کالوکیشنهای رایج با Suspect (به عنوان فعل)
هنگامی که Suspect در نقش فعل ظاهر میشود، به معنای «گمان کردن» یا «شک داشتن» است. در این حالت، معمولاً با قیدها یا عباراتی همراه میشود که شدت و نوع این شک را مشخص میکنند. یادگیری این کالوکیشن های Suspect به شما کمک میکند تا احساس عدم اطمینان خود را با دقت بیشتری بیان کنید.
قید + Suspect
این قیدها قبل از فعل Suspect میآیند و درجه شک شما را نشان میدهند.
-
To strongly/highly suspect: به شدت مشکوک بودن، قویاً گمان کردن
وقتی از این ترکیب استفاده میکنید، یعنی شواهد زیادی دارید و تقریباً مطمئن هستید، هرچند هنوز اثبات نشده است.
Example: I strongly suspect that he is lying about where he was last night.
ترجمه: من قویاً گمان میکنم که او در مورد جایی که دیشب بوده دروغ میگوید. -
To immediately suspect: فوراً شک کردن
این عبارت نشان میدهد که شک شما به محض وقوع یک اتفاق یا دیدن یک نشانه به وجود آمده است.
Example: When I saw the broken window, I immediately suspected a burglary.
ترجمه: وقتی پنجره شکسته را دیدم، فوراً به دزدی شک کردم. -
To secretly suspect: مخفیانه شک داشتن
به این معناست که شما شک خود را به کسی ابراز نکردهاید و آن را پیش خودتان نگه داشتهاید.
Example: She secretly suspected that her friends were planning a surprise party for her.
ترجمه: او مخفیانه شک داشت که دوستانش در حال برنامهریزی یک مهمانی غافلگیرکننده برای او هستند.
Suspect + that + Clause
رایجترین ساختار برای فعل Suspect، استفاده از آن به همراه “that” و یک جمله کامل است. این ساختار برای بیان چیزی که به آن شک دارید به کار میرود.
-
Suspect that someone is doing something: شک داشتن به اینکه کسی در حال انجام کاری است.
Example: The teacher suspected that the student was cheating on the exam.
ترجمه: معلم شک داشت که دانشآموز در حال تقلب کردن در امتحان است. -
Suspect that something is wrong/true: گمان کردن اینکه چیزی اشتباه/درست است.
Example: I suspect that something is wrong with the car’s engine.
ترجمه: من گمان میکنم که مشکلی در موتور ماشین وجود دارد.
عبارات و ساختارهای دیگر
برخی عبارات و ساختارهای خاص نیز وجود دارند که دانستن آنها بسیار مفید است.
-
To be suspected of (doing) something: مظنون به انجام کاری بودن
این ساختار مجهول برای صحبت در مورد جرمی است که فردی متهم به آن است.
Example: He is suspected of stealing the valuable painting.
ترجمه: او مظنون به سرقت نقاشی ارزشمند است. -
I suspect so/not: گمان میکنم اینطور باشد / گمان نمیکنم
این یک پاسخ کوتاه و رایج در مکالمات است.
A: “Will it rain tomorrow?” B: “I suspect so.”
الف: «آیا فردا باران خواهد آمد؟» ب: «گمان میکنم همینطور باشد.»A: “Do you think we’ll finish on time?” B: “I suspect not.”
الف: «فکر میکنی به موقع تمام کنیم؟» ب: «گمان نمیکنم.»
جدول جمعبندی کالوکیشن های Suspect
برای مرور سریع و مقایسه، در جدول زیر مهمترین کالوکیشنها را به صورت دستهبندی شده آوردهایم:
| نوع کالوکیشن | کالوکیشن به انگلیسی | معنی فارسی |
|---|---|---|
| صفت + Suspect (اسم) | prime/main suspect | مظنون اصلی |
| صفت + Suspect (اسم) | key suspect | مظنون کلیدی |
| صفت + Suspect (اسم) | murder suspect | مظنون به قتل |
| صفت + Suspect (اسم) | the usual suspects | مظنونین همیشگی |
| فعل + Suspect (اسم) | arrest a suspect | دستگیر کردن مظنون |
| فعل + Suspect (اسم) | question a suspect | بازجویی از مظنون |
| قید + Suspect (فعل) | strongly suspect | قویاً گمان کردن |
| قید + Suspect (فعل) | immediately suspect | فوراً شک کردن |
| ساختار فعلی | be suspected of… | مظنون بودن به… |
| پاسخ کوتاه | I suspect so/not | گمان میکنم اینطور باشد/نباشد |
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، کلمه Suspect بسیار فراتر از یک لغت ساده است. با یادگیری و به کار بردن کالوکیشن های Suspect، شما نه تنها دایره لغات خود را گسترش میدهید، بلکه میتوانید با ظرافت و دقت بیشتری در مورد شک، گمان و موضوعات جنایی صحبت کنید. این ترکیبات کلید طبیعی و روان صحبت کردن به زبان انگلیسی هستند. توصیه میکنیم این مثالها را بارها مرور کرده و سعی کنید جملات جدیدی با آنها بسازید تا به طور کامل در ذهن شما تثبیت شوند.



