- کالوکیشن (Collocation) چیست و چرا یادگیری آن برای فعل sit اهمیت دارد؟
- چگونه میتوان از کالوکیشن های Sit برای طبیعیتر و روانتر صحبت کردن استفاده کرد؟
- رایجترین ترکیبات فعل sit با قیدها و حروف اضافه کدامند؟
- معروفترین عبارات و اصطلاحات فعلی (Phrasal Verbs) با sit چه معنایی دارند و چگونه در جمله به کار میروند؟
در این مقاله، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با دنیای گسترده و کاربردی کالوکیشن های Sit در زبان انگلیسی آشنا خواهیم کرد. یادگیری این همایندهای زبانی به شما کمک میکند تا از سطح مکالمات کتابی فراتر رفته و مانند یک فرد انگلیسیزبان، مفاهیم را به شکلی دقیق و طبیعی منتقل کنید. فعل “sit” که در نگاه اول ساده به نظر میرسد، در ترکیب با کلمات دیگر معانی و کاربردهای بسیار متنوعی پیدا میکند که دانستن آنها برای هر زبانآموزی ضروری است.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation)
قبل از اینکه به طور خاص به سراغ کالوکیشن های Sit برویم، بهتر است کمی با مفهوم «کالوکیشن» آشنا شویم. کالوکیشن یا «همایند» به ترکیب دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و متداول در کنار یکدیگر به کار میروند. این کلمات آنقدر با هم استفاده شدهاند که شنیدن یکی از آنها، دیگری را در ذهن یک فرد بومیزبان تداعی میکند. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «چای دم کردن» و نه «چای درست کردن». هر دو عبارت از نظر دستوری صحیح هستند، اما اولی طبیعیتر و رایجتر است. در انگلیسی نیز همین قانون وجود دارد؛ مثلاً از فعل “make” برای “bed” (make the bed) و از فعل “do” برای “homework” (do homework) استفاده میشود. یادگیری این ترکیبات به جای حفظ کردن لغات به صورت مجزا، به شما کمک میکند تا روانتر، طبیعیتر و دقیقتر صحبت کنید.
کالوکیشن های Sit با قیدها (Adverbs)
یکی از رایجترین انواع کالوکیشن، ترکیب فعل با قید است. قیدها حالت و چگونگی انجام فعل را توصیف میکنند و معنای آن را دقیقتر میسازند. در ادامه به مهمترین قیدهایی که با فعل sit همراه میشوند، اشاره میکنیم.
Sit Still
این عبارت به معنای «بیحرکت نشستن» یا «آرام نشستن» است و معمولاً برای کودکان یا افراد بیقرار به کار میرود.
Example: “The photographer asked the children to sit still for just one minute to take the picture.”
ترجمه: «عکاس از بچهها خواست فقط برای یک دقیقه بیحرکت بنشینند تا عکس بگیرد.»
Sit Quietly
این کالوکیشن به معنای «بیسر و صدا نشستن» یا «ساکت نشستن» است و بر عدم تولید صدا تأکید دارد.
Example: “During the exam, all students must sit quietly and focus on their papers.”
ترجمه: «در طول امتحان، همه دانشآموزان باید ساکت بنشینند و روی برگههای خود تمرکز کنند.»
Sit Comfortably
این عبارت به معنای «راحت نشستن» است و به حالتی اشاره دارد که فرد در وضعیت آسوده و بدون احساس ناراحتی قرار دارد.
Example: “Please make sure you are sitting comfortably before the movie begins.”
ترجمه: «لطفاً قبل از شروع فیلم، مطمئن شوید که راحت نشستهاید.»
Sit Upright / Sit Straight
این دو عبارت هر دو به معنای «صاف نشستن» یا «قائم نشستن» هستند و به وضعیت صحیح ستون فقرات هنگام نشستن اشاره دارند.
Example: “The doctor told him to sit upright at his desk to avoid back pain.”
ترجمه: «دکتر به او گفت که پشت میزش صاف بنشیند تا از کمردرد جلوگیری کند.»
Sit Cross-legged
این کالوکیشن به حالت «چهارزانو نشستن» اشاره دارد که یک روش رایج برای نشستن روی زمین است.
Example: “The children gathered in a circle on the floor and sat cross-legged, listening to the story.”
ترجمه: «بچهها روی زمین دایره زدند و چهارزانو نشستند و به داستان گوش دادند.»
کالوکیشن های Sit با حروف اضافه (Prepositions) و عبارات فعلی
ترکیب فعل sit با حروف اضافه مختلف، عبارات فعلی یا Phrasal Verbs را میسازد که هر کدام معنای کاملاً متفاوتی دارند. این بخش یکی از مهمترین بخشهای یادگیری کالوکیشن های Sit است، زیرا این عبارات در مکالمات روزمره بسیار پرکاربرد هستند.
Sit down
سادهترین و رایجترین عبارت، sit down به معنای «نشستن» است که معمولاً برای تغییر حالت از ایستاده به نشسته به کار میرود. این عبارت بسیار رایج و مودبانه است.
Example: “Welcome! Please come in and sit down.”
ترجمه: «خوش آمدید! لطفاً داخل بیایید و بنشینید.»
Sit back
این عبارت دو معنای اصلی دارد:
- تکیه دادن و راحت نشستن: به معنای لم دادن و قرار گرفتن در حالت آرامش است.
- دست روی دست گذاشتن و کاری نکردن: به معنای منتظر ماندن برای وقوع اتفاقی بدون انجام هیچ تلاشی.
Example 1: “Just sit back, relax, and enjoy the show.”
ترجمه: «فقط راحت بنشینید، آرام باشید و از نمایش لذت ببرید.»
Example 2: “We can’t just sit back and watch the company fail. We have to do something.”
ترجمه: «ما نمیتوانیم فقط دست روی دست بگذاریم و شکست شرکت را تماشا کنیم. باید کاری انجام دهیم.»
Sit by
این عبارت نیز به معنای «شاهد بودن و کاری نکردن» است، به خصوص در شرایطی که اتفاق بدی در حال رخ دادن است و فرد هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نمیدهد.
Example: “How can you sit by and let them treat her so unfairly?”
ترجمه: «چطور میتوانی بیتفاوت بایستی و اجازه دهی آنها اینقدر ناعادلانه با او رفتار کنند؟»
Sit through
این عبارت به معنای «تحمل کردن و تا آخر چیزی ماندن» است، مخصوصاً برای رویدادهای خستهکننده یا طولانی مانند یک جلسه یا سخنرانی کسلکننده.
Example: “I had to sit through a three-hour meeting that could have been an email.”
ترجمه: «مجبور شدم یک جلسه سه ساعته را تحمل کنم که میتوانست در قالب یک ایمیل باشد.»
Sit for
این عبارت دو کاربرد مهم و متفاوت دارد:
- در امتحان شرکت کردن: این کاربرد بیشتر در انگلیسی بریتانیایی رایج است.
- مدل نقاشی یا عکاسی شدن: زمانی که فردی برای کشیده شدن پرتره یا گرفته شدن عکس، برای مدتی مینشیند.
Example 1: “Next week, I have to sit for my final exams.”
ترجمه: «هفته آینده، باید در امتحانات نهاییام شرکت کنم.»
Example 2: “The queen sat for the famous artist for a new royal portrait.”
ترجمه: «ملکه برای یک پرتره سلطنتی جدید، مدلِ نقاش معروف شد.»
Sit in on
به معنای «به عنوان ناظر در جلسه یا کلاسی شرکت کردن» است، بدون اینکه مشارکت فعالی داشته باشید.
Example: “The new trainee was invited to sit in on the weekly team meeting.”
ترجمه: «کارآموز جدید دعوت شد تا به عنوان ناظر در جلسه هفتگی تیم شرکت کند.»
Sit on
این عبارت نیز چند معنی متفاوت دارد:
- عضو کمیته یا هیئت بودن: (To sit on a committee/jury)
- به تأخیر انداختن یا اقدامی نکردن در مورد چیزی: معمولاً در مورد اطلاعات یا یک تصمیم.
Example 1: “She sits on the board of several major charities.”
ترجمه: «او عضو هیئت مدیره چندین موسسه خیریه بزرگ است.»
Example 2: “The manager has been sitting on my proposal for weeks without making a decision.”
ترجمه: «مدیر هفتههاست که پیشنهاد من را معطل گذاشته و تصمیمی نگرفته است.»
جدول کالوکیشنهای کاربردی Sit
برای مرور و یادگیری بهتر، در جدول زیر برخی از مهمترین کالوکیشن های Sit به همراه ترجمه و کاربرد آنها خلاصه شده است.
| کالوکیشن (Collocation) | معنی فارسی | مثال کاربردی |
|---|---|---|
| Sit an exam | در امتحان شرکت کردن | You need to be well-prepared to sit this exam. |
| Sit at a desk/table | پشت میز نشستن | He sits at his desk all day working. |
| Sit on a committee | عضو کمیته بودن | She was asked to sit on the hiring committee. |
| Sit around | بیکار نشستن، وقت تلف کردن | Don’t just sit around; go and find something to do! |
| Sit up | صاف نشستن، توجه کردن، از حالت درازکش به نشسته درآمدن | The news made everyone sit up and pay attention. |
| Sit tight | صبر کردن، منتظر ماندن (معمولاً با شکیبایی) | Just sit tight, the bus will be here in five minutes. |
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، فعل ساده “sit” در ترکیب با کلمات دیگر، معانی و کاربردهای بسیار گستردهای پیدا میکند. یادگیری کالوکیشن های Sit به شما کمک میکند تا از تکرار کلمات ساده پرهیز کرده و دایره واژگان فعال خود را افزایش دهید. به جای حفظ کردن لیستی از کلمات، سعی کنید این ترکیبات را در قالب جمله و در بافتهای مختلف یاد بگیرید. به مکالمات فیلمها و پادکستها دقت کنید و هر بار که با یکی از این همایندها مواجه شدید، آن را یادداشت کرده و سعی کنید خودتان با آن جمله بسازید. این روش نه تنها به درک عمیقتر شما کمک میکند، بلکه باعث میشود زبان انگلیسی شما طبیعیتر و حرفهایتر به نظر برسد.



