- آیا فعل “Shoot” در زبان انگلیسی فقط به معنای «شلیک کردن» است؟
- چگونه میتوان از فعل Shoot برای صحبت در مورد عکاسی، ورزش یا حتی یک نگاه سریع استفاده کرد؟
- مهمترین و پرکاربردترین کالوکیشن های Shoot که هر زبانآموزی باید بداند کدامند؟
- اصطلاحاتی مانند “shoot the breeze” یا “shoot for the stars” چه معنایی دارند و کجا به کار میروند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. بسیاری از زبانآموزان فعل “Shoot” را تنها با مفهوم شلیک با اسلحه میشناسند، اما این فعل یکی از پویاترین و پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است که در موقعیتهای کاملاً متفاوتی به کار میرود. یادگیری کالوکیشن های Shoot نه تنها دایره لغات شما را به شکل چشمگیری افزایش میدهد، بلکه به شما کمک میکند تا مانند یک انگلیسیزبان بومی، طبیعیتر و روانتر صحبت کنید. از دنیای ورزش و سینما گرفته تا مکالمات روزمره و اصطلاحات غیررسمی، این مقاله شما را با کاربردهای شگفتانگیز این فعل آشنا میکند.
فعل Shoot فراتر از شلیک کردن: درک مفهوم اصلی
قبل از پرداختن به کالوکیشنها، بیایید نگاهی عمیقتر به معنای اصلی فعل Shoot بیندازیم. در هسته خود، این فعل به معنای «حرکت دادن یا پرتاب کردن چیزی با سرعت بالا» است. این مفهوم کلیدی به ما کمک میکند تا بفهمیم چرا این فعل در زمینههای مختلفی مانند ورزش (شوت کردن توپ)، عکاسی (ثبت سریع یک تصویر) یا حتی رشد سریع گیاهان (shoot up) به کار میرود. وقتی یک بازیکن بسکتبال توپ را شوت میکند، آن را با سرعت به سمت سبد پرتاب میکند. وقتی یک عکاس عکسی میگیرد (shoots a photo)، در یک لحظه کوتاه نوری را روی سنسور ثبت میکند. با درک این مفهوم محوری، یادگیری کالوکیشن های Shoot بسیار سادهتر و منطقیتر خواهد شد.
مهمترین کالوکیشن های Shoot در دستهبندیهای مختلف
برای سادگی در یادگیری، ما پرکاربردترین کالوکیشنها را در دستهبندیهای موضوعی مختلف قرار دادهایم. برای هر مورد، مثالهای کاربردی به همراه ترجمه فارسی ارائه شده است تا مفهوم آن به طور کامل برای شما جا بیفتد.
۱. کالوکیشنهای مرتبط با عکاسی و فیلمبرداری
یکی از رایجترین کاربردهای غیرنظامی فعل Shoot در حوزه سینما و عکاسی است. در این زمینه، Shoot به معنای ضبط کردن تصویر یا فیلم است.
Shoot a film / a movie / a video
این کالوکیشن به معنای «فیلمبرداری کردن یک فیلم یا ویدیو» است.
- English Example: The director decided to shoot the entire movie in black and white.
- ترجمه فارسی: کارگردان تصمیم گرفت تمام فیلم را به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری کند.
- English Example: We need to shoot a short video for our social media campaign.
- ترجمه فارسی: ما باید یک ویدیوی کوتاه برای کمپین شبکههای اجتماعی خود فیلمبرداری کنیم.
Shoot a scene
به معنای فیلمبرداری یک صحنه یا سکانس مشخص از یک فیلم است.
- English Example: They spent the whole day trying to shoot one difficult scene.
- ترجمه فارسی: آنها تمام روز را صرف تلاش برای فیلمبرداری یک صحنه دشوار کردند.
Shoot photos / pictures
این عبارت به معنای «عکس گرفتن» است و جایگزین رایجی برای “take photos” محسوب میشود.
- English Example: She loves to travel and shoot photos of landscapes.
- ترجمه فارسی: او عاشق سفر کردن و عکس گرفتن از مناظر است.
۲. کالوکیشنهای مرتبط با ورزش
در دنیای ورزش، Shoot تقریباً همیشه به معنای پرتاب کردن توپ یا شیء دیگری به سمت یک هدف مشخص است.
Shoot a basketball / shoot hoops
به معنای پرتاب توپ بسکتبال به سمت سبد است. “Shoot hoops” یک عبارت غیررسمی برای بازی بسکتبال است.
- English Example: He can shoot a basketball accurately from the three-point line.
- ترجمه فارسی: او میتواند توپ بسکتبال را با دقت از خط سه امتیازی پرتاب کند.
- English Example: Let’s go to the park and shoot some hoops this afternoon.
- ترجمه فارسی: بیا بعد از ظهر به پارک برویم و کمی بسکتبال بازی کنیم.
Shoot a penalty / a free kick
در فوتبال، به معنای «زدن ضربه پنالتی» یا «ضربه آزاد» است.
- English Example: The striker stepped up to shoot the penalty in the final minute.
- ترجمه فارسی: مهاجم در دقیقه پایانی برای زدن ضربه پنالتی جلو آمد.
Shoot a goal
این عبارت که بیشتر در ورزشهایی مانند هاکی یا فوتبال استفاده میشود، به معنای «گل زدن» است، اما معمولاً بر خود عمل شوتزنی تأکید دارد.
- English Example: He managed to shoot a goal from the halfway line.
- ترجمه فارسی: او موفق شد از خط نیمه زمین یک گل بزند (یک شوت منجر به گل بزند).
۳. کالوکیشنهای مرتبط با نگاه و تعاملات اجتماعی
فعل Shoot میتواند برای توصیف حرکات سریع چشم یا بیان احساسات و کلمات نیز به کار رود. این کاربردها بسیار رایج و طبیعی هستند.
Shoot someone a look / a glance
به معنای «نگاهی سریع و معنادار به کسی انداختن» است. این نگاه میتواند حاکی از عصبانیت، تعجب، هشدار یا هر احساس دیگری باشد.
- English Example: When I mentioned the broken vase, my mother shot me a sharp look.
- ترجمه فارسی: وقتی به گلدان شکسته اشاره کردم، مادرم نگاه تندی به من انداخت.
- English Example: He shot a quick glance at his watch to check the time.
- ترجمه فارسی: او برای چک کردن زمان، نگاهی سریع به ساعتش انداخت.
Shoot someone a smile
به معنای «لبخندی سریع و ناگهانی به کسی زدن» است و معمولاً حسی از صمیمیت و انرژی را منتقل میکند.
- English Example: She shot me a friendly smile from across the room.
- ترجمه فارسی: او از آن طرف اتاق لبخند دوستانهای به من زد.
Shoot a question at someone
به معنای «سؤال پرسیدن از کسی به صورت ناگهانی و غیرمنتظره» است.
- English Example: As soon as the presentation was over, the journalists started to shoot questions at the CEO.
- ترجمه فارسی: به محض تمام شدن ارائه، خبرنگاران شروع به پرسیدن سوالات ناگهانی از مدیرعامل کردند.
۴. کالوکیشنهای مرتبط با حرکت سریع و رشد
همانطور که گفتیم، مفهوم اصلی Shoot حرکت سریع است. این دسته از کالوکیشنها به خوبی این معنا را نشان میدهند.
Shoot up
این فعل عبارتی (Phrasal Verb) دو معنای اصلی دارد: اول، «به سرعت افزایش یافتن» (برای قیمتها، دما و …) و دوم، «قد کشیدن سریع» (برای کودکان و گیاهان).
- English Example (Prices): The price of gasoline shot up overnight.
- ترجمه فارسی (قیمتها): قیمت بنزین یک شبه به شدت بالا رفت.
- English Example (Growth): My nephew has really shot up since the last time I saw him.
- ترجمه فارسی (رشد): برادرزادهام از آخرین باری که دیدمش واقعاً قد کشیده است.
Shoot past someone/something
به معنای «به سرعت از کنار کسی یا چیزی عبور کردن» است.
- English Example: The new sports car shot past us on the highway.
- ترجمه فارسی: ماشین اسپرت جدید در بزرگراه به سرعت از کنار ما گذشت.
Shoot out
به معنای «بیرون زدن یا خارج شدن با سرعت» است.
- English Example: A hand shot out from the darkness and grabbed my arm.
- ترجمه فارسی: دستی از تاریکی بیرون جهید و بازوی مرا گرفت.
۵. کالوکیشنهای اصطلاحی و غیررسمی (Idiomatic Collocations)
در نهایت، برخی از جالبترین کالوکیشن های Shoot اصطلاحاتی هستند که معنای کاملاً متفاوتی از اجزای خود دارند. یادگیری اینها برای درک مکالمات غیررسمی ضروری است.
Shoot the breeze
یک اصطلاح کاملاً غیررسمی به معنای «گپ زدن» یا «صحبت کردن در مورد موضوعات بیاهمیت و خودمانی» است.
- English Example: We spent the whole afternoon just sitting on the porch, shooting the breeze.
- ترجمه فارسی: ما تمام بعد از ظهر را فقط در ایوان نشستیم و گپ زدیم.
Shoot from the hip
این اصطلاح به معنای «بدون فکر و نسنجیده صحبت کردن یا عمل کردن» است.
- English Example: He has a tendency to shoot from the hip during meetings, which sometimes causes problems.
- ترجمه فارسی: او تمایل دارد در جلسات نسنجیده صحبت کند، که گاهی باعث ایجاد مشکل میشود.
Shoot for the stars / Shoot for the moon
به معنای «اهداف بسیار بلندپروازانه و بزرگی داشتن» است. این یک عبارت تشویقآمیز است.
- English Example: My parents always taught me to shoot for the stars and never give up on my dreams.
- ترجمه فارسی: والدینم همیشه به من یاد دادند که اهداف بزرگی داشته باشم و هرگز از رویاهایم دست نکشم.
Shoot yourself in the foot
به معنای «انجام کاری احمقانه که به خودتان آسیب میزند و موقعیتتان را خراب میکند» است. معادل فارسی آن میتواند «تبر به ریشه خود زدن» باشد.
- English Example: By criticizing his boss in public, he really shot himself in the foot.
- ترجمه فارسی: او با انتقاد از رئیسش در جمع، واقعاً به خودش ضرر زد (تبر به ریشه خودش زد).
جدول خلاصه کالوکیشنهای کلیدی Shoot
برای مرور سریع و به خاطر سپردن بهتر، در جدول زیر مهمترین کالوکیشنها را به همراه معنای فارسی آنها آوردهایم.
| کالوکیشن (Collocation) | معنای فارسی |
|---|---|
| Shoot a film/movie | فیلمبرداری کردن |
| Shoot a basketball | شوت کردن توپ بسکتبال |
| Shoot someone a look | نگاهی سریع و معنادار به کسی انداختن |
| Shoot up | به سرعت بالا رفتن، قد کشیدن |
| Shoot the breeze | گپ زدن، صحبت خودمانی |
| Shoot for the stars | اهداف بزرگ داشتن، بلندپرواز بودن |
| Shoot from the hip | نسنجیده حرف زدن یا عمل کردن |
نتیجهگیری: چگونه از این کالوکیشنها استفاده کنیم؟
اکنون که با مجموعه گستردهای از کالوکیشن های Shoot آشنا شدید، قدم بعدی استفاده فعال از آنهاست. صرفاً خواندن و حفظ کردن کافی نیست. سعی کنید این عبارات را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. یک دفترچه یادداشت برای کالوکیشنهای جدید خود درست کنید و سعی کنید برای هر کدام یک یا دو جمله شخصی بسازید که به زندگی روزمره شما مرتبط باشد. به یاد داشته باشید که یادگیری کالوکیشنها کلید صحبت کردن به شکل طبیعی و روان است و به شما کمک میکند تا از سطح یک زبانآموز متوسط فراتر بروید و به سطح پیشرفته نزدیکتر شوید.



