مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Rule در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Rule یکی از مؤثرترین راه‌ها برای افزایش تسلط و طبیعی صحبت کردن به زبان انگلیسی است. بسیاری از زبان‌آموزان کلمه «Rule» را تنها به معنای «قانون» می‌شناسند، اما ترکیب این کلمه با افعال، صفات و اسامی دیگر، معانی و کاربردهای بسیار گسترده‌تری ایجاد می‌کند. با ما همراه باشید تا با مهم‌ترین و کاربردی‌ترین کالوکیشن‌های این کلمه آشنا شوید، مثال‌های عملی را ببینید و یک بار برای همیشه نحوه استفاده صحیح از آن‌ها را یاد بگیرید.

📌 توصیه می‌کنیم این را هم ببینید:حرکات “Calisthenics” (بدنسازی خیابانی)

فعل‌هایی که با Rule همراه می‌شوند (Verb + Rule)

یکی از مهم‌ترین بخش‌های یادگیری کالوکیشن های Rule، آشنایی با فعل‌هایی است که قبل یا بعد از این کلمه قرار می‌گیرند. این فعل‌ها به شما کمک می‌کنند تا منظور خود را در مورد قوانین با دقت و به شیوه‌ای طبیعی بیان کنید. در ادامه به پرکاربردترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

1. وضع کردن یا ایجاد کردن قانون (To make / establish / lay down a rule)

این کالوکیشن‌ها برای اشاره به فرآیند ایجاد و معرفی یک قانون جدید به کار می‌روند. هر سه فعل معنای مشابهی دارند، اما lay down a rule کمی رسمی‌تر است.

مثال:

The new manager decided to make a new rule about punctuality.
ترجمه: مدیر جدید تصمیم گرفت قانون جدیدی در مورد وقت‌شناسی وضع کند.

The school has established a strict rule against bullying.
ترجمه: مدرسه قانون سختگیرانه‌ای علیه قلدری برقرار کرده است.

2. پیروی کردن از قانون (To follow / obey / observe a rule)

وقتی می‌خواهید در مورد رعایت کردن و پایبندی به یک قانون صحبت کنید، این افعال بهترین انتخاب هستند. Follow a rule رایج‌ترین عبارت است.

مثال:

All employees are expected to follow the company rules.
ترجمه: از تمام کارمندان انتظار می‌رود که از قوانین شرکت پیروی کنند.

If you don’t obey the rules of the game, you will be disqualified.
ترجمه: اگر از قوانین بازی اطاعت نکنی، حذف خواهی شد.

3. شکستن یا نقض کردن قانون (To break / bend / violate a rule)

در نقطه مقابل پیروی از قانون، نقض کردن آن قرار دارد. Break a rule عبارتی بسیار رایج و عمومی است. Bend a rule به معنای نادیده گرفتن یک قانون به صورت جزئی و برای یک موقعیت خاص است (قانون را دور زدن). Violate a rule بسیار رسمی و جدی است و معمولاً برای قوانین مهم به کار می‌رود.

مثال:

He was punished for repeatedly breaking the rules.
ترجمه: او به خاطر شکستن مکرر قوانین تنبیه شد.

I know we’re not supposed to eat in the library, but can we bend the rule just this once?
ترجمه: می‌دانم که نباید در کتابخانه غذا بخوریم، اما ممکن است فقط همین یک بار این قانون را نادیده بگیریم؟

4. اجرا کردن قانون (To enforce a rule)

این کالوکیشن به معنای اطمینان حاصل کردن از اجرای یک قانون توسط دیگران است. این کار معمولاً توسط یک مقام مسئول (مانند پلیس، معلم یا مدیر) انجام می‌شود.

مثال:

It’s the teacher’s job to enforce the rules in the classroom.
ترجمه: این وظیفه معلم است که قوانین را در کلاس درس اجرا کند.

📌 همراه با این مقاله بخوانید:تفاوت “Noob” و “Newbie” (به همه نگو نوب!)

صفت‌هایی برای توصیف قوانین (Adjective + Rule)

برای توصیف ماهیت و ویژگی‌های یک قانون، از صفت‌های مختلفی استفاده می‌کنیم. آشنایی با این کالوکیشن های Rule به شما کمک می‌کند تا جزئیات بیشتری را در مورد یک قانون بیان کنید.

قوانین سخت و انعطاف‌ناپذیر

مثال:

There is a strict rule about mobile phone usage during work hours.
ترجمه: قانون سختگیرانه‌ای در مورد استفاده از تلفن همراه در ساعات کاری وجود دارد.

There are no hard and fast rules for creativity; you have to find your own way.
ترجمه: هیچ قانون قاطع و مشخصی برای خلاقیت وجود ندارد؛ باید راه خودت را پیدا کنی.

قوانین ساده و اساسی

مثال:

The most basic rule of safety is to always wear a helmet.
ترجمه: اساسی‌ترین قانون ایمنی این است که همیشه کلاه ایمنی بپوشید.

Let’s set some ground rules before we start the discussion.
ترجمه: بیایید قبل از شروع بحث، چند قانون اولیه تعیین کنیم.

قوانین نانوشته

مثال:

It’s an unwritten rule that you don’t talk about politics at the dinner table.
ترجمه: این یک قانون نانوشته است که سر میز شام در مورد سیاست صحبت نمی‌کنید.

📌 نگاهی به این مقاله بیندازید:معنی واقعی “Red Flag” در روابط (چطور بفهمیم پارتنرمون سمیه؟)

عبارات و اصطلاحات رایج با Rule

کلمه «Rule» در بسیاری از اصطلاحات و عبارات ثابت انگلیسی نیز به کار می‌رود. این بخش به شما کمک می‌کند تا با این عبارات پرکاربرد آشنا شوید.

As a rule

این عبارت به معنای «معمولاً» یا «به طور کلی» است و برای بیان چیزی که در اکثر مواقع صادق است، استفاده می‌شود.

مثال:

As a rule, I go to bed around 11 PM.
ترجمه: معمولاً، من حدود ساعت ۱۱ شب به رختخواب می‌روم.

Rule of thumb

این اصطلاح به یک اصل یا روش کلی و عملی اشاره دارد که بر اساس تجربه به دست آمده و نه یک محاسبه علمی دقیق. می‌توان آن را «یک قاعده کلی» یا «حساب سرانگشتی» ترجمه کرد.

مثال:

A good rule of thumb is to add a pinch of salt for every cup of flour.
ترجمه: یک قاعده کلی خوب این است که به ازای هر فنجان آرد، مقدار کمی نمک اضافه کنید.

Rule out (something/someone)

این فعل عبارتی به معنای «رد کردن»، «محتمل ندانستن» یا «حذف کردن یک گزینه» است.

مثال:

The police have ruled out suicide in this case.
ترجمه: پلیس در این پرونده، احتمال خودکشی را رد کرده است.

The exception that proves the rule

این ضرب‌المثل زمانی به کار می‌رود که یک استثنا وجود دارد، اما همین استثنا نشان می‌دهد که آن قانون در حالت کلی صحیح و پابرجاست. به فارسی می‌توان آن را «استثنایی که قاعده را اثبات می‌کند» ترجمه کرد.

مثال:

Most of his movies are comedies, but he made one serious drama. It’s the exception that proves the rule.
ترجمه: بیشتر فیلم‌های او کمدی هستند، اما یک درام جدی هم ساخت. این همان استثنایی است که قاعده را اثبات می‌کند.

📌 مطلب مرتبط و خواندنی:کلمه “Outfit”: اوت‌فیت امروز من!

جدول خلاصه کالوکیشن های Rule

برای مرور سریع و راحت‌تر، در جدول زیر مهم‌ترین کالوکیشن های Rule را به همراه ترجمه آن‌ها دسته‌بندی کرده‌ایم.

نوع کالوکیشن کالوکیشن انگلیسی ترجمه فارسی
فعل (ایجاد کردن) Make / Establish / Lay down a rule قانون وضع کردن / برقرار کردن
فعل (پیروی کردن) Follow / Obey / Observe a rule از قانون پیروی/اطاعت/رعایت کردن
فعل (نقض کردن) Break / Bend / Violate a rule قانون را شکستن / دور زدن / نقض کردن
فعل (اجرا کردن) Enforce a rule قانون را اجرا کردن
صفت (سختگیرانه) A strict / Hard and fast rule یک قانون سخت / قاطع
صفت (اساسی) A basic / Simple rule یک قانون اساسی / ساده
صفت (نانوشته) An unwritten / Unspoken rule یک قانون نانوشته / ناگفته
اصطلاح As a rule معمولاً، به طور کلی
اصطلاح Rule of thumb قاعده کلی، حساب سرانگشتی
اصطلاح (فعل عبارتی) Rule out رد کردن، منتفی دانستن
📌 بیشتر بخوانید:سنت “پشت سر مسافر آب ریختن” (ترجمه شاعرانه)

نتیجه‌گیری

همانطور که مشاهده کردید، یادگیری کالوکیشن های Rule فراتر از حفظ کردن معنی کلمه «قانون» است. با تسلط بر این ترکیبات، شما می‌توانید با دقت و ظرافت بیشتری در مورد ایجاد، پیروی، نقض و توصیف قوانین صحبت کنید. استفاده از این عبارات در مکالمات و نوشته‌هایتان، زبان انگلیسی شما را به سطح یک فرد بومی نزدیک‌تر می‌کند و به شما اعتماد به نفس بیشتری می‌بخشد. پیشنهاد می‌کنیم این کالوکیشن‌ها را در قالب جملات جدید برای خودتان تمرین کنید تا به طور کامل در ذهنتان تثبیت شوند.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رای‌ها: 116

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *