- کالوکیشن های Return چه هستند و چرا یادگیری آنها برای صحبت کردن طبیعی به زبان انگلیسی ضروری است؟
- چطور میتوانیم از کلمه Return در ترکیب با اسمهای مختلف مانند call، favor یا visit استفاده کنیم؟
- رایجترین افعالی که قبل از کلمه Return میآیند کدامند و چه معنایی دارند؟
- آیا Return همیشه به معنای «بازگشتن» است یا در کالوکیشنها معانی متفاوتی پیدا میکند؟
- چگونه با استفاده از مثالهای کاربردی، کالوکیشن های Return را یک بار برای همیشه یاد بگیریم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Return یکی از بهترین راهها برای عبور از سطح متوسط و صحبت کردن مانند یک فرد انگلیسیزبان است. بسیاری از زبانآموزان کلمه Return را فقط به معنای «برگشتن» یا «پس دادن» میشناسند، اما قدرت واقعی این کلمه در ترکیب با کلمات دیگر آشکار میشود. ما در این مطلب، شما را با مجموعهای از پرکاربردترین و مهمترین این ترکیبات آشنا میکنیم و با ارائه مثالهای واضح و ترجمه فارسی، به شما کمک میکنیم تا آنها را به طور کامل درک کرده و در مکالمات روزمره خود به کار ببرید.
درک مفهوم کالوکیشن و اهمیت آن
قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن های Return برویم، بیایید یک لحظه مفهوم «کالوکیشن» (Collocation) را مرور کنیم. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و معمول در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این ترکیبات برای انگلیسیزبانان کاملاً طبیعی به نظر میرسند، اما برای زبانآموزان ممکن است عجیب باشند. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «تصمیم گرفتن» و نه «تصمیم ساختن». در انگلیسی هم همینطور است؛ آنها میگویند make a decision و نه do a decision.
یادگیری کالوکیشنها به شما کمک میکند تا:
- انگلیسی را روانتر و طبیعیتر صحبت کنید.
- منظور خود را دقیقتر و واضحتر بیان کنید.
- دایره لغات خود را به شکل موثرتری گسترش دهید.
- در آزمونهای بینالمللی مانند آیلتس و تافل نمره بهتری کسب کنید.
کلمه Return نیز از این قاعده مستثنی نیست و کالوکیشنهای بسیار مهمی دارد که در ادامه به تفصیل آنها را بررسی خواهیم کرد.
کالوکیشنهای کلیدی: Return + Noun
یکی از رایجترین ساختارها برای کالوکیشن های Return، ترکیب آن با یک اسم است. در این ساختار، Return به معنای «پاسخ دادن به»، «جبران کردن» یا «پس دادن» است. در ادامه مهمترین این ترکیبات را با مثال و ترجمه بررسی میکنیم.
Return a call / someone’s call
این کالوکیشن به معنای «پاسخ تماس تلفنی کسی را دادن» یا «به کسی زنگ زدن در جواب تماس او» است. وقتی کسی با شما تماس میگیرد و شما نمیتوانید پاسخ دهید، بعداً با او تماس میگیرید و در واقع تماس او را return میکنید.
- مثال:
I missed a call from my boss. I need to return his call as soon as possible.
- ترجمه:
یک تماس از رئیسم را از دست دادم. باید هر چه سریعتر با او تماس بگیرم (جواب تماسش را بدهم).
- مثال:
She left a message asking me to return her call by the end of the day.
- ترجمه:
او یک پیام گذاشت و از من خواست تا پایان روز با او تماس بگیرم.
Return a favor
این اصطلاح بسیار پرکاربرد به معنای «لطف کسی را جبران کردن» است. وقتی کسی به شما کمکی میکند، شما در آینده فرصتی پیدا میکنید تا آن محبت را جبران کنید.
- مثال:
Thanks for helping me move. I hope I can return the favor someday.
- ترجمه:
ممنون که در اسبابکشی کمکم کردی. امیدوارم یک روز بتوانم لطفت را جبران کنم.
- مثال:
He lent me his car when mine was in the shop, so I returned the favor by buying him dinner.
- ترجمه:
او وقتی ماشینم در تعمیرگاه بود، ماشینش را به من قرض داد، بنابراین من هم با خریدن شام برایش، لطفش را جبران کردم.
Return a visit
وقتی کسی به دیدن شما میآید، ادب حکم میکند که شما هم در فرصتی مناسب به دیدن او بروید. این عمل در انگلیسی return a visit نامیده میشود که به معنای «بازدید پس دادن» است.
- مثال:
Our new neighbors came over to welcome us last week. We should return the visit soon.
- ترجمه:
همسایههای جدیدمان هفته پیش برای خوشامدگویی به اینجا آمدند. ما هم باید به زودی بازدیدشان را پس بدهیم.
Return fire
این کالوکیشن بیشتر در زمینههای نظامی یا درگیری به کار میرود و به معنای «پاسخ آتش دادن» یا «مقابله به مثل کردن» است. البته گاهی به صورت استعاری در بحث و جدل نیز استفاده میشود.
- مثال (نظامی):
The soldiers were ordered not to shoot unless the enemy returned fire.
- ترجمه:
به سربازان دستور داده شد که شلیک نکنند مگر اینکه دشمن پاسخ آتش بدهد.
- مثال (استعاری):
During the debate, the politician skillfully returned fire when his opponent attacked his policies.
- ترجمه:
در طول مناظره، آن سیاستمدار وقتی رقیبش به سیاستهای او حمله کرد، ماهرانه مقابله به مثل کرد.
Return a verdict
این یک اصطلاح حقوقی است و زمانی به کار میرود که هیئت منصفه در دادگاه، رأی نهایی خود را (مبنی بر گناهکار یا بیگناه بودن متهم) اعلام میکند. این عبارت به معنای «اعلام رأی» است.
- مثال:
After three days of deliberation, the jury finally returned a verdict of not guilty.
- ترجمه:
پس از سه روز مشورت، هیئت منصفه سرانجام رأی بر بیگناهی داد.
کالوکیشنهای مهم: Return + Adverb/Prepositional Phrase
دسته دیگری از کالوکیشن های Return، ترکیب این فعل با قیدها یا عبارات حرف اضافهای است که مقصد یا حالت بازگشت را مشخص میکنند. اینها شاید ساده به نظر برسند، اما درک دقیق آنها برای استفاده صحیح ضروری است.
Return home / to work / to school
اینها از پایهایترین و پرکاربردترین ترکیبات هستند و به معنای «بازگشتن به خانه/محل کار/مدرسه» میباشند.
- مثال:
What time do you usually return home from work?
- ترجمه:
معمولاً چه ساعتی از سر کار به خانه برمیگردی؟
- مثال:
She will return to work next Monday after her maternity leave.
- ترجمه:
او دوشنبه آینده پس از مرخصی زایمان به سر کار باز خواهد گشت.
Return safely
این ترکیب برای آرزوی بازگشتی بیخطر برای کسی یا بیان این که کسی به سلامت بازگشته است، استفاده میشود.
- مثال:
We were all relieved when the lost hikers returned safely.
- ترجمه:
وقتی کوهنوردان گمشده به سلامت بازگشتند، همه ما نفس راحتی کشیدیم.
- مثال:
I hope you have a great trip and return safely.
- ترجمه:
امیدوارم سفر عالی داشته باشی و به سلامت برگردی.
Return to power
این کالوکیشن در حوزه سیاست به کار میرود و به معنای «به قدرت بازگشتن» است. این عبارت برای یک حزب سیاسی یا یک رهبر که پس از دورهای غیبت، دوباره کنترل را به دست میگیرد، استفاده میشود.
- مثال:
The opposition party is hoping to return to power in the next election.
- ترجمه:
حزب مخالف امیدوار است در انتخابات بعدی به قدرت بازگردد.
کالوکیشنهای مرتبط با خرید و فروش
در دنیای تجارت و خرید، کلمه Return نقش بسیار مهمی دارد و کالوکیشنهای خاص خود را ایجاد میکند.
Return an item / a product
این عبارت به معنای «پس دادن یک کالا یا محصول» به فروشگاه است، معمولاً به این دلیل که از آن راضی نیستید یا مشکلی دارد.
- مثال:
If the shirt doesn’t fit, you can return it within 30 days.
- ترجمه:
اگر پیراهن اندازهات نبود، میتوانی ظرف ۳۰ روز آن را پس بدهی.
- مثال:
I had to return the laptop because the screen was cracked.
- ترجمه:
مجبور شدم لپتاپ را پس بدهم چون صفحهاش ترک داشت.
Return on investment (ROI)
این یک اصطلاح کاملاً تخصصی در اقتصاد و تجارت است و به معنای «بازده سرمایهگذاری» میباشد. این شاخص نشان میدهد که یک سرمایهگذاری چقدر سودآور بوده است.
- مثال:
Investing in technology stocks can offer a high return on investment, but it’s also risky.
- ترجمه:
سرمایهگذاری در سهام فناوری میتواند بازده سرمایهگذاری بالایی داشته باشد، اما ریسکی هم هست.
جدول خلاصه کالوکیشن های Return
برای مرور و به خاطر سپردن بهتر، در جدول زیر برخی از مهمترین کالوکیشن های Return را به همراه معنی و یک مثال کوتاه خلاصه کردهایم.
| کالوکیشن | ترجمه فارسی | مثال کوتاه |
|---|---|---|
| Return a call | جواب تماس را دادن | Please return my call. |
| Return a favor | لطف را جبران کردن | I need to return the favor. |
| Return a visit | بازدید پس دادن | We must return their visit. |
| Return home | به خانه بازگشتن | He returned home late. |
| Return to normal | به حالت عادی برگشتن | Life is slowly returning to normal. |
| Return an item | یک کالا را پس دادن | You can return the item. |
| Return a verdict | رأی صادر کردن | The jury will return a verdict tomorrow. |
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، کلمه Return بسیار فراتر از معنای ساده «بازگشتن» است. یادگیری کالوکیشن های Return به شما این قدرت را میدهد که در موقعیتهای مختلف، از مکالمات روزمره گرفته تا محیطهای کاری و رسمی، منظورتان را با دقت و به شیوهای طبیعی بیان کنید. سعی کنید این ترکیبات را در قالب جملات کامل یاد بگیرید و در تمرینهای نوشتاری و گفتاری خود از آنها استفاده کنید. با انجام این کار، نه تنها دایره لغات خود را غنیتر میکنید، بلکه یک گام بزرگ به سوی روان صحبت کردن مانند یک انگلیسیزبان بومی برمیدارید.