مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Resolve در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. فعل Resolve یکی از کلمات پرکاربرد در زبان انگلیسی است که اغلب به معنای «حل کردن» یا «برطرف کردن» یک مشکل یا اختلاف به کار می‌رود. اما برای اینکه بتوانید مانند یک فرد نیتیو از این کلمه استفاده کنید، باید با همایندهای آن آشنا شوید. یادگیری کالوکیشن های Resolve به شما کمک می‌کند تا جملات طبیعی‌تر و دقیق‌تری بسازید و درک عمیق‌تری از کاربردهای این فعل پیدا کنید. با ما همراه باشید تا دنیای این همایندها را با هم کشف کنیم.

📌 همراه با این مقاله بخوانید:چطور در دانشگاه‌های خارجی “نتورکینگ” کنیم؟ (دوست پیدا کن)

درک معنای دقیق فعل Resolve

قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن های Resolve برویم، بهتر است معنای اصلی این فعل را مرور کنیم. Resolve به معنای پیدا کردن یک راه حل قطعی و رضایت‌بخش برای یک مشکل، اختلاف یا موقعیت دشوار است. این فعل بر فرآیند تصمیم‌گیری قاطعانه و پایان دادن به یک وضعیت نامشخص تأکید دارد. برخلاف Solve که بیشتر برای مسائل ریاضی یا معماها به کار می‌رود، Resolve اغلب برای موقعیت‌هایی با ابعاد انسانی و احساسی استفاده می‌شود، مانند اختلافات بین افراد، بحران‌ها یا تردیدهای درونی.

تفاوت Resolve با Solve و Settle

درک تفاوت‌های ظریف بین کلمات مشابه، کلید تسلط بر زبان انگلیسی است. در اینجا به طور خلاصه تفاوت Resolve با دو فعل مشابه دیگر را بررسی می‌کنیم:

📌 این مقاله را از دست ندهید:اصطلاح “Gaslighting” که ایلان ماسک زیاد استفاده میکنه یعنی چی؟

مهم‌ترین کالوکیشن های Resolve با اسم (Noun Collocations)

یکی از رایج‌ترین ساختارها، ترکیب فعل Resolve با اسم است. در این حالت، Resolve به معنای پیدا کردن راه حلی برای آن اسم است. در ادامه لیستی از پرکاربردترین کالوکیشن های Resolve با اسم به همراه مثال و ترجمه فارسی آورده شده است.

Resolve a Conflict / Dispute / Disagreement

این گروه از همایندها به معنای حل و فصل کردن یک درگیری، اختلاف نظر یا مشاجره به شیوه‌ای است که طرفین به توافق برسند.

Resolve an Issue / a Problem

این کالوکیشن برای اشاره به برطرف کردن یک مسئله یا مشکل مشخص به کار می‌رود. این مشکل می‌تواند شخصی، فنی یا اجتماعی باشد.

Resolve a Crisis / a Situation

وقتی با یک بحران یا موقعیت پیچیده و فوری روبرو هستیم، از این همایند استفاده می‌کنیم. این کالوکیشن بر مدیریت و پایان دادن به یک وضعیت اضطراری دلالت دارد.

Resolve Doubts / Ambiguity

این کالوکیشن به معنای برطرف کردن شک و تردیدها یا رفع ابهام است. وقتی چیزی نامشخص یا گیج‌کننده است، تلاش برای شفاف‌سازی آن را با این همایند بیان می‌کنند.

📌 پیشنهاد ویژه برای شما:سنت “پشت سر مسافر آب ریختن” (ترجمه شاعرانه)

کالوکیشن با صفت و قید (Adjective & Adverb Collocations)

فعل Resolve می‌تواند با قیدها نیز همراه شود تا نحوه حل شدن مشکل را توصیف کند. همچنین، اسم resolve (به معنای اراده و قاطعیت) با صفت‌های خاصی به کار می‌رود.

قید + Resolve

قیدها به ما می‌گویند که یک عمل چگونه انجام می‌شود. در اینجا چند قید رایج که با فعل Resolve می‌آیند را می‌بینید:

Example: They were able to peacefully resolve their differences without going to court.

ترجمه: آن‌ها توانستند اختلافات خود را بدون مراجعه به دادگاه به صورت مسالمت‌آمیز حل کنند.

Example: We hope to quickly resolve this matter for you.

ترجمه: امیدواریم این موضوع را به سرعت برای شما حل کنیم.

صفت + Resolve (اسم)

کلمه Resolve می‌تواند به عنوان اسم نیز به کار رود و به معنای «اراده، عزم راسخ، قاطعیت» است. در این حالت، با صفت‌هایی همراه می‌شود تا قدرت این اراده را توصیف کند.

Example: She showed strong resolve in the face of adversity.

ترجمه: او در مواجهه با سختی‌ها اراده‌ای قوی از خود نشان داد.

Example: Despite the setbacks, he continued with grim resolve.

ترجمه: علی‌رغم شکست‌ها، او با اراده‌ای جدی و مصمم به کارش ادامه داد.

📌 موضوع مشابه و کاربردی:دیگه نگو I Agree! 5جایگزین ها که لولت رو بالا میبره

جدول مقایسه‌ای: Resolve در برابر افعال مشابه

برای درک بهتر کاربرد کالوکیشن های Resolve، مقایسه آن‌ها با عبارات مشابه می‌تواند بسیار مفید باشد. در جدول زیر، سه عبارت نزدیک به هم را با تفاوت‌های کلیدی‌شان بررسی می‌کنیم.

عبارت (Collocation) معنای ضمنی و کاربرد مثال
Resolve a conflict پیدا کردن یک راه حل دائمی و رضایت‌بخش برای هر دو طرف. تمرکز بر ریشه‌یابی و حل کامل اختلاف است. The mediator helped the couple resolve their marital conflict.
Settle a dispute پایان دادن به یک اختلاف، که ممکن است شامل مصالحه یا کوتاه آمدن یکی از طرفین باشد. لزوماً بهترین راه حل نیست. They decided to settle the dispute out of court to avoid legal fees.
End an argument متوقف کردن یک جر و بحث، اغلب بدون رسیدن به نتیجه یا توافق. تمرکز صرفاً بر تمام کردن مشاجره است. He walked away to end the argument because it was going nowhere.
📌 انتخاب هوشمند برای شما:اصطلاحات استارتاپی: Pitch Deck و Unicorn یعنی چی؟

ساختارهای دیگر با Resolve

علاوه بر کالوکیشن‌های ذکر شده، Resolve می‌تواند در ساختارهای دیگری نیز به کار رود که دانستن آن‌ها بسیار مفید است.

Resolve to do something

این ساختار به معنای «تصمیم قاطع گرفتن برای انجام کاری» یا «عزم خود را جزم کردن» است. این کاربرد با معنای اسم Resolve (اراده) ارتباط نزدیکی دارد.

Resolve that…

این ساختار رسمی‌تر است و معمولاً برای بیان یک تصمیم یا رأی رسمی توسط یک گروه یا کمیته به کار می‌رود. معنای آن «رسماً تصویب کردن» یا «به این نتیجه رسیدن» است.

📌 مطلب مرتبط و خواندنی:دعوا کردن به انگلیسی: چطور بدون فحش طرف رو بشونیم سر جاش؟

جمع‌بندی نهایی

تسلط بر کالوکیشن های Resolve یک گام مهم در مسیر روان صحبت کردن به زبان انگلیسی است. با استفاده صحیح از این همایندها، شما نه تنها دایره لغات خود را گسترش می‌دهید، بلکه می‌توانید منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید. به یاد داشته باشید که Resolve فراتر از «حل کردن» ساده است و بر قاطعیت، تصمیم‌گیری و رسیدن به یک راه حل پایدار تأکید دارد. سعی کنید این کالوکیشن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های خود به کار ببرید تا به مرور زمان به بخشی از دایره واژگان فعال شما تبدیل شوند.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رای‌ها: 135

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *