مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Resist در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و به شما کمک می‌کنیم تا با تسلط کامل بر کالوکیشن های Resist، از این فعل قدرتمند مانند یک انگلیسی‌زبان بومی استفاده کنید. فعل Resist به معنای «مقاومت کردن»، «ایستادگی کردن» یا «خودداری کردن» است، اما قدرت واقعی آن زمانی آشکار می‌شود که با کلمات درست همراه شود. یادگیری این همایندها نه تنها دایره لغات شما را گسترش می‌دهد، بلکه به شما کمک می‌کند تا مفاهیم را با ظرافت و دقت بیشتری بیان کنید. بیایید سفری به دنیای این کالوکیشن‌های پرکاربرد داشته باشیم و ببینیم چطور می‌توانیم انگلیسی خود را یک سطح بالاتر ببریم.

📌 این مقاله را از دست ندهید:دیگه نگو I Agree! 5جایگزین ها که لولت رو بالا میبره

درک عمیق‌تر فعل Resist: فراتر از یک معنای ساده

قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن‌ها برویم، مهم است که دو کاربرد اصلی فعل Resist را درک کنیم. این فعل معمولاً در دو موقعیت کلیدی به کار می‌رود:

  1. مقاومت در برابر یک نیروی خارجی: این کاربرد به معنای مقابله کردن، جنگیدن یا ایستادگی در برابر یک فشار، حمله، تغییر یا قدرت بیرونی است. در این حالت، شما فعالانه در حال دفع یک عامل خارجی هستید.
  2. خودداری از یک میل یا وسوسه درونی: این کاربرد به معنای جلوگیری از انجام کاری است که به آن تمایل دارید اما می‌دانید که نباید انجامش دهید. این یک مبارزه درونی برای کنترل خود است.

درک این دو جنبه به شما کمک می‌کند تا کالوکیشن های Resist را در جایگاه درست خود به کار ببرید و منظور خود را به شفاف‌ترین شکل ممکن منتقل کنید. اکنون، بیایید به سراغ رایج‌ترین همایندها برویم.

📌 موضوع مشابه و کاربردی:تفاوت “AFK” و “BRB” (کجا رفتی؟)

رایج‌ترین کالوکیشن های Resist با اسم (Resist + Noun)

یکی از متداول‌ترین ساختارها، ترکیب فعل Resist با یک اسم است. در این ساختار، شما در حال مقاومت در برابر یک مفهوم، ایده یا شیء خاص هستید. در ادامه به بررسی مهم‌ترین و پرکاربردترین موارد در این دسته می‌پردازیم.

۱. Resist the temptation/urge

این یکی از معروف‌ترین کالوکیشن های Resist است و به معنای «در برابر وسوسه مقاومت کردن» یا «جلوی میل شدید خود را گرفتن» است. این عبارت برای توصیف یک مبارزه درونی برای خودکنترلی عالی است.

مثال:

He resisted the temptation to eat another piece of cake.
او در برابر وسوسه خوردن یک تکه کیک دیگر مقاومت کرد.

I could barely resist the urge to check my phone during the meeting.
به سختی توانستم جلوی میل شدیدم برای چک کردن گوشی در طول جلسه را بگیرم.

۲. Resist pressure

این کالوکیشن به معنای «در برابر فشار مقاومت کردن» است. این فشار می‌تواند از طرف همکاران، دوستان، جامعه یا هر نهاد دیگری باشد که شما را به انجام کاری وادار می‌کند که تمایلی به آن ندارید.

مثال:

The politician resisted pressure from the opposition to resign.
آن سیاستمدار در برابر فشار مخالفان برای استعفا مقاومت کرد.

She was strong enough to resist peer pressure and say no.
او به اندازه کافی قوی بود که در برابر فشار همسالان مقاومت کند و نه بگوید.

۳. Resist change

بسیاری از افراد یا سازمان‌ها به طور طبیعی در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. این کالوکیشن به معنای «مخالفت با تغییر» یا «نپذیرفتن شرایط جدید» است.

مثال:

Many older employees resist change because they are used to the old ways.
بسیاری از کارمندان مسن‌تر در برابر تغییر مقاومت می‌کنند چون به روش‌های قدیمی عادت کرده‌اند.

The company initially resisted the change to a remote work model.
شرکت در ابتدا در برابر تغییر به مدل دورکاری مقاومت می‌کرد.

۴. Resist arrest

این یک اصطلاح حقوقی و پلیسی است و به معنای «مقاومت در برابر دستگیری» است. زمانی به کار می‌رود که یک مظنون از همکاری با پلیس برای دستگیر شدن امتناع می‌کند و به صورت فیزیکی مقابله می‌کند.

مثال:

The suspect was also charged with resisting arrest.
مظنون همچنین به مقاومت در برابر دستگیری متهم شد.

۵. Resist an attack/invasion

این کالوکیشن در زمینه‌های نظامی و فیزیکی کاربرد دارد و به معنای «مقابله با یک حمله یا تهاجم» و «دفاع کردن» است.

مثال:

The soldiers bravely resisted the attack for three days.
سربازان شجاعانه به مدت سه روز در برابر حمله مقاومت کردند.

The small country fought to resist the invasion by its powerful neighbor.
کشور کوچک برای مقاومت در برابر تهاجم همسایه قدرتمند خود جنگید.

جدول خلاصه کالوکیشن‌های Resist + Noun

برای مرور سریع، می‌توانید از جدول زیر استفاده کنید:

کالوکیشن (Resist + Noun) معنی فارسی کاربرد اصلی
Resist the temptation/urge مقاومت در برابر وسوسه/میل شدید خودکنترلی و مبارزه درونی
Resist pressure مقاومت در برابر فشار مقابله با فشارهای اجتماعی یا حرفه‌ای
Resist change مقاومت در برابر تغییر نپذیرفتن شرایط یا روش‌های جدید
Resist arrest مقاومت در برابر دستگیری حقوقی و پلیسی
Resist an attack/infection مقاومت در برابر حمله/عفونت دفاع فیزیکی، نظامی یا بیولوژیکی
📌 نگاهی به این مقاله بیندازید:اصطلاح “V-Taper” (بدن هفتی یا مثلثی) در انگلیسی چیست و چطور از آن استفاده کنیم؟

کالوکیشن های Resist با فعل ing دار (Resist + Gerund)

ساختار گرامری بسیار رایج دیگر، استفاده از فعل Resist به همراه یک فعل در حالت Gerund (فعل + ing) است. این ساختار تقریباً همیشه به معنای خودداری از انجام یک عمل است. در این حالت، شما جلوی خودتان را برای انجام کاری که به آن تمایل دارید، می‌گیرید.

۱. Resist telling someone something

به معنای «خودداری از گفتن چیزی به کسی» است، مخصوصاً زمانی که میل شدیدی به گفتن آن دارید (مثلاً یک راز یا یک خبر هیجان‌انگیز).

مثال:

She couldn’t resist telling everyone her good news.
او نتوانست جلوی خودش را بگیرد و خبر خوبش را به همه گفت.

۲. Resist buying something

این عبارت برای مواقعی که جلوی خودتان را برای خریدن چیزی که به آن نیاز ندارید اما دوستش دارید می‌گیرید، عالی است. به معنای «خودداری از خریدن چیزی» است.

مثال:

I went to the mall but managed to resist buying any new shoes.
من به مرکز خرید رفتم اما موفق شدم در برابر خریدن کفش نو مقاومت کنم.

۳. Resist laughing/smiling

گاهی در موقعیت‌های جدی، اتفاق خنده‌داری می‌افتد. این کالوکیشن به معنای «جلوی خنده/لبخند خود را گرفتن» است.

مثال:

The joke was so funny that I could hardly resist laughing out loud.
جوک آنقدر خنده‌دار بود که به سختی توانستم جلوی بلند خندیدنم را بگیرم.

۴. Resist asking a question

به معنای «خودداری از پرسیدن یک سوال» است، شاید به این دلیل که بی‌ادبانه است یا زمان مناسبی برای آن نیست.

مثال:

I wanted to know her age, but I resisted asking.
می‌خواستم سنش را بدانم، اما جلوی خودم را گرفتم و نپرسیدم.

📌 پیشنهاد ویژه برای شما:حرکات “Calisthenics” (بدنسازی خیابانی)

قیدهایی که با Resist به خوبی همنشین می‌شوند

برای اینکه شدت یا نوع مقاومت را بهتر توصیف کنید، می‌توانید از قیدها (Adverbs) قبل از فعل Resist استفاده کنید. این قیدها به جمله شما عمق و دقت بیشتری می‌بخشند.

مثال‌ها:

The union strongly resisted the new contract proposals.
اتحادیه به شدت در برابر پیشنهادهای قرارداد جدید مقاومت کرد.

She successfully resisted the urge to eat the entire box of chocolates.
او با موفقیت در برابر میل شدیدش برای خوردن کل جعبه شکلات مقاومت کرد.

He initially resisted the idea, but later agreed it was a good plan.
او در ابتدا با ایده مخالفت کرد، اما بعداً پذیرفت که طرح خوبی بود.

📌 مطلب مرتبط و خواندنی:معنی “Gains” (سود بانکی یا عضله؟)

عبارات و اصطلاحات کاربردی با Resist

علاوه بر کالوکیشن‌های مستقیم، چند عبارت رایج نیز وجود دارد که فعل Resist در آن‌ها نقش کلیدی دارد.

Cannot/Could not resist

این عبارت بسیار پرکاربرد است و نشان می‌دهد که فرد توانایی مقاومت در برابر چیزی را نداشته است. این اصطلاح، عدم توانایی در خودداری را به شکلی طبیعی و رایج بیان می‌کند.

مثال:

The dessert looked so delicious, I simply couldn’t resist.
دسر آنقدر خوشمزه به نظر می‌رسید که واقعاً نتوانستم مقاومت کنم.

I know I shouldn’t gossip, but I can’t resist a juicy story.
می‌دانم که نباید غیبت کنم، اما نمی‌توانم در برابر یک داستان آبدار مقاومت کنم.

Hard/Difficult/Impossible to resist

این ساختار برای توصیف چیزی به کار می‌رود که مقاومت در برابر آن بسیار سخت یا غیرممکن است. فاعل جمله در این حالت معمولاً خود آن چیز وسوسه‌انگیز است.

مثال:

His offer was too generous; it was hard to resist.
پیشنهاد او بیش از حد سخاوتمندانه بود؛ مقاومت کردن سخت بود.

The charm of the small coastal town was impossible to resist.
جذابیت آن شهر ساحلی کوچک غیرقابل مقاومت بود.

📌 بیشتر بخوانید:تفاوت خنده‌دار Chips در انگلیس و آمریکا (سیب‌زمینی سرخ کرده؟)

نتیجه‌گیری: چگونه از کالوکیشن های Resist به درستی استفاده کنیم؟

همان‌طور که دیدید، فعل Resist بسیار فراتر از یک معنای ساده است. با یادگیری و تمرین کالوکیشن های Resist، می‌توانید منظور خود را با دقت و شیوایی بیشتری بیان کنید. به طور خلاصه:

اکنون نوبت شماست. سعی کنید با استفاده از این کالوکیشن‌ها جملات جدیدی بسازید و آن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های خود به کار ببرید. هرچه بیشتر تمرین کنید، این ساختارها برای شما طبیعی‌تر خواهند شد و به بخشی جدانشدنی از دایره لغات فعال شما تبدیل می‌شوند.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 4.9 / 5. تعداد رای‌ها: 139

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *