- چگونه میتوانیم سوالات خود را به شکل طبیعیتری در انگلیسی مطرح کنیم؟
- چه افعال و صفاتی معمولاً با کلمه “Question” همراه میشوند؟
- آیا میدانید کالوکیشن های Question چه نقشی در روان صحبت کردن شما دارند؟
- چطور از تکرار عبارت “ask a question” پرهیز کنیم و دایره لغات خود را گسترش دهیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Question یکی از مهمترین قدمها برای عبور از سطح مبتدی و دستیابی به تسلطی طبیعی در زبان انگلیسی است. بسیاری از زبانآموزان تنها با فعل “ask” برای طرح سوال آشنا هستند، در حالی که انگلیسیزبانان از ترکیبات متنوعی برای بیان مفاهیم مختلف مرتبط با «سوال» استفاده میکنند. با مطالعه این مطلب، شما با مجموعهای از کاربردیترین افعال، صفات و عباراتی که با کلمه Question همراه میشوند، آشنا خواهید شد و میتوانید مکالمات و نوشتههای خود را به سطح بالاتری ارتقا دهید.
کالوکیشن (Collocation) چیست و چرا اهمیت دارد؟
قبل از اینکه به طور خاص به سراغ کالوکیشن های Question برویم، بهتر است مروری کوتاه بر مفهوم «کالوکیشن» داشته باشیم. کالوکیشن به معنای همنشینی یا همآیی کلمات است. به عبارت سادهتر، برخی کلمات به طور طبیعی و معمول در کنار یکدیگر استفاده میشوند. برای مثال، در فارسی میگوییم «چای دم کردن» و نه «چای درست کردن». این ترکیب برای یک فارسیزبان کاملاً طبیعی به نظر میرسد. در انگلیسی نیز همین قانون وجود دارد. یادگیری این ترکیبات به شما کمک میکند تا:
- طبیعیتر صحبت کنید: استفاده از کالوکیشنها باعث میشود گفتار شما شبیه به یک انگلیسیزبان بومی (Native) به نظر برسد.
- منظور خود را دقیقتر بیان کنید: هر کالوکیشن بار معنایی خاصی دارد و به شما اجازه میدهد تا تفاوتهای ظریف معنایی را منتقل کنید.
- سرعت پردازش و صحبت کردنتان افزایش یابد: وقتی مغز شما کلمات را به صورت گروهی و ترکیبی یاد میگیرد، سریعتر میتواند آنها را به یاد آورده و استفاده کند.
افعال رایج همراه با Question (Verbs + Question)
مهمترین و پرکاربردترین دسته از کالوکیشنها، ترکیب فعل با کلمه Question است. این افعال به ما نشان میدهند که با یک سوال چه کاری انجام میدهیم. در ادامه به بررسی دستههای مختلف این افعال میپردازیم.
افعال برای پرسیدن یا مطرح کردن سوال
همه ما با ask a question آشنا هستیم، اما افعال بسیار متنوع دیگری نیز برای این منظور وجود دارند که هرکدام در موقعیت خاصی به کار میروند.
-
Raise a question: این عبارت به معنی مطرح کردن یک سوال یا یک موضوع برای بحث است، معمولاً در یک موقعیت رسمی یا گروهی.
مثال: During the meeting, she raised an important question about the project’s budget.
ترجمه: در طول جلسه، او سوال مهمی را در مورد بودجه پروژه مطرح کرد. -
Pose a question: این عبارت نیز مشابه Raise a question است اما کمی رسمیتر بوده و اغلب برای سوالات چالشبرانگیز یا فلسفی به کار میرود.
مثال: The interviewer posed a difficult question to the candidate.
ترجمه: مصاحبهکننده سوال دشواری را برای داوطلب مطرح کرد. -
Put a question to someone: به معنی پرسیدن سوالی به طور مستقیم از یک شخص خاص است.
مثال: I need to put a question to the manager about our deadlines.
ترجمه: من باید در مورد مهلتهایمان سوالی از مدیر بپرسم. -
Fire questions at someone: به معنی سوال پیچ کردن کسی و پرسیدن سوالات زیاد و سریع پشت سر هم است.
مثال: The journalists started to fire questions at the politician as soon as he appeared.
ترجمه: روزنامهنگاران به محض ظاهر شدن سیاستمدار، شروع به سوال پیچ کردن او کردند.
افعال برای پاسخ دادن یا رسیدگی به سوال
پس از مطرح شدن سوال، نوبت به پاسخ دادن یا بررسی آن میرسد. در این بخش با کالوکیشنهای مربوط به این مرحله آشنا میشویم.
-
Answer a question: رایجترین عبارت برای پاسخ دادن به یک سوال.
مثال: Can you please answer my question?
ترجمه: ممکن است لطفاً به سوال من پاسخ دهید؟ -
Address a question: به معنی پرداختن به یک سوال یا رسیدگی به آن است. این عبارت کمی رسمیتر از Answer است و نشان میدهد که شما موضوع را جدی گرفته و به آن توجه میکنید.
مثال: In his speech, the CEO promised to address the question of employee salaries.
ترجمه: مدیرعامل در سخنرانی خود قول داد که به مسئله حقوق کارمندان بپردازد. -
Deal with a question: به معنی رسیدگی کردن به یک سوال یا حل و فصل کردن آن است، خصوصاً اگر سوال پیچیده یا مشکلساز باشد.
مثال: We need to deal with this question before moving on.
ترجمه: ما باید قبل از ادامه دادن، به این سوال رسیدگی کنیم. -
Field questions: معمولاً در مورد افراد مشهور یا سخنرانان به کار میرود و به معنی پاسخ دادن به سوالات متعدد از سوی جمعیت (مثلاً خبرنگاران) است.
مثال: After her presentation, she stayed to field questions from the audience.
ترجمه: پس از ارائه، او ماند تا به سوالات حضار پاسخ دهد.
افعال برای اجتناب یا نادیده گرفتن سوال
گاهی اوقات افراد نمیخواهند یا نمیتوانند به یک سوال پاسخ دهند. در این مواقع از افعال زیر استفاده میشود.
-
Dodge a question: به معنی طفره رفتن از پاسخ به یک سوال و جواب سر بالا دادن است.
مثال: The politician skillfully dodged the question about his past mistakes.
ترجمه: آن سیاستمدار ماهرانه از پاسخ به سوال مربوط به اشتباهات گذشتهاش طفره رفت. -
Evade a question: معنایی بسیار نزدیک به Dodge a question دارد و به معنی فرار کردن از پاسخ دادن است.
مثال: He kept evading my question about where he had been.
ترجمه: او مدام از پاسخ به سوال من در مورد اینکه کجا بوده فرار میکرد. -
Ignore a question: نادیده گرفتن سوال و رفتار کردن به گونهای که انگار آن را نشنیدهاید.
مثال: She chose to ignore his question and changed the subject.
ترجمه: او ترجیح داد سوالش را نادیده بگیرد و موضوع را عوض کرد.
صفات رایج همراه با Question (Adjectives + Question)
صفات به ما کمک میکنند تا ماهیت و نوع یک سوال را توصیف کنیم. استفاده درست از این صفات، به کلام شما دقت و ظرافت بیشتری میبخشد. در ادامه مهمترین کالوکیشن های Question با صفات را بررسی میکنیم.
صفات برای توصیف نوع سوال
این صفات مشخص میکنند که سوال از چه جنسی است: سخت، آسان، شخصی و غیره.
| کالوکیشن (صفت + Question) | ترجمه فارسی | مثال و توضیح |
|---|---|---|
| A tough/difficult question | یک سوال سخت/دشوار | That’s a tough question; I need some time to think. (این سوال سختی است، برای فکر کردن به زمان نیاز دارم.) |
| A tricky question | یک سوال انحرافی/فریبنده | Be careful, it’s a tricky question designed to confuse you. (مراقب باش، این یک سوال فریبنده است که برای گیج کردن تو طراحی شده.) |
| A leading question | یک سوال جهتدار/القا کننده | The lawyer was warned not to ask leading questions. (به وکیل هشدار داده شد که سوالات جهتدار نپرسد.) – این نوع سوال پاسخ خاصی را به مخاطب القا میکند. |
| A rhetorical question | یک سوال retorik/معنایی | “You don’t expect me to believe that, do you?” is a rhetorical question. («انتظار نداری که این را باور کنم، داری؟» یک سوال معنوی است.) – سوالی که برای تاکید پرسیده میشود و نیازی به پاسخ ندارد. |
| A personal question | یک سوال شخصی | I hope you don’t mind me asking a personal question. (امیدوارم از پرسیدن یک سوال شخصی ناراحت نشوید.) |
| A direct question | یک سوال مستقیم | I’ll ask you a direct question: Are you happy with your job? (یک سوال مستقیم از تو میپرسم: آیا از شغلت راضی هستی؟) |
عبارات و اصطلاحات مرتبط با Question
علاوه بر ترکیب فعل و صفت، عبارات و اصطلاحات خاصی نیز با کلمه Question وجود دارند که دانستن آنها بسیار مفید است.
-
The question arises: به معنی «این سوال پیش میآید» یا «این سوال مطرح میشود».
مثال: If we invest all our money, the question arises: what will we do in an emergency?
ترجمه: اگر تمام پولمان را سرمایهگذاری کنیم، این سوال پیش میآید: در مواقع اضطراری چه کار خواهیم کرد؟ -
There is no question that…: به معنی «شکی نیست که…» یا «بدون شک».
مثال: There is no question that she is the best candidate for the job.
ترجمه: شکی نیست که او بهترین نامزد برای این شغل است. -
To be in question: به معنی «مورد شک و تردید بودن» یا «در هالهای از ابهام بودن».
مثال: The future of the company is in question after the recent scandal.
ترجمه: آینده شرکت پس از رسوایی اخیر در هالهای از ابهام است. -
To be out of the question: به معنی «غیرممکن بودن»، «اصلاً مطرح نبودن».
مثال: Asking my dad for more money is out of the question.
ترجمه: درخواست پول بیشتر از پدرم اصلاً امکانپذیر نیست. -
It’s just a question of…: به معنی «مسئله فقط… است» یا «تنها به … بستگی دارد».
مثال: We can finish the project on time. It’s just a question of getting enough resources.
ترجمه: ما میتوانیم پروژه را به موقع تمام کنیم. مسئله فقط تأمین منابع کافی است.
جمعبندی: چگونه از کالوکیشن های Question استفاده کنیم؟
اکنون که با مجموعهای غنی از کالوکیشن های Question آشنا شدید، زمان آن رسیده که از آنها در مکالمات و نوشتههای روزمره خود استفاده کنید. بهترین راه برای به خاطر سپردن این ترکیبات، تمرین و تکرار است. سعی کنید:
- به مکالمات انگلیسیزبانان گوش دهید: در فیلمها، سریالها و پادکستها به نحوه استفاده آنها از کلمه Question دقت کنید.
- برای خودتان جمله بسازید: هر کالوکیشن جدیدی را که یاد میگیرید، در چند جمله مختلف به کار ببرید تا در ذهنتان تثبیت شود.
- از تکرار بپرهیزید: به جای اینکه همیشه بگویید “I want to ask a question”، از گزینههایی مانند “I’d like to raise a question” یا “May I put a question to you?” استفاده کنید تا کلامتان حرفهایتر و متنوعتر به نظر برسد.
تسلط بر کالوکیشن های Question یک گام بزرگ در مسیر روان صحبت کردن است. این ترکیبات به شما ابزارهای لازم برای بیان دقیقتر و طبیعیتر افکارتان را میدهند و به شما کمک میکنند تا از سطح یک زبانآموز معمولی فراتر روید.



