- چه افعالی معمولاً با کلمه Plan همراه میشوند؟
- چگونه میتوانیم یک برنامه را با صفات مختلف توصیف کنیم؟
- رایجترین کالوکیشن های Plan در مکالمات روزمره و محیط کار کدامند؟
- آیا عبارات یا اصطلاحات خاصی با Plan وجود دارد که معنای متفاوتی داشته باشند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Plan یکی از بهترین راهها برای صحبت کردن طبیعیتر و حرفهایتر در زبان انگلیسی است. کالوکیشنها یا کلمات همایند، کلماتی هستند که معمولاً با هم به کار میروند و استفاده صحیح از آنها باعث میشود انگلیسی شما از حالت کتابی و تحتاللفظی خارج شود. به جای اینکه فقط کلمه «plan» را به تنهایی به کار ببرید، با یادگیری این همایندها میتوانید منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید و مانند یک فرد نیتیو به نظر برسید. بیایید با هم دنیای جذاب این کالوکیشنها را کشف کنیم.
فعلهایی که با Plan میآیند (Verb + Plan)
یکی از مهمترین بخشهای یادگیری کالوکیشن های Plan، آشنایی با فعلهایی است که قبل از آن قرار میگیرند. این فعلها به ما کمک میکنند تا مراحل مختلف یک برنامه، از ایدهپردازی تا اجرا و حتی لغو کردن آن را بهدرستی توصیف کنیم. در ادامه به پرکاربردترین این فعلها اشاره میکنیم.
فعلهای مربوط به ایجاد و طراحی برنامه
این گروه از فعلها برای اشاره به فرآیند شکلگیری و طراحی یک برنامه استفاده میشوند.
- Make a plan: این عبارت عمومیترین و رایجترین راه برای گفتن «برنامه ریختن» است.
Example: We need to make a plan for our summer vacation.
ترجمه: ما باید برای تعطیلات تابستان یک برنامه بریزیم. - Devise a plan: این فعل کمی رسمیتر است و به معنای ابداع کردن یا طراحی یک برنامه پیچیده و هوشمندانه است.
Example: The marketing team was asked to devise a plan to increase sales.
ترجمه: از تیم بازاریابی خواسته شد تا برنامهای برای افزایش فروش طراحی کنند. - Formulate a plan: این عبارت نیز رسمی است و به معنای تدوین یک برنامه با جزئیات دقیق و پس از بررسیهای فراوان است.
Example: The government is trying to formulate a plan to tackle unemployment.
ترجمه: دولت در تلاش است تا برنامهای برای مقابله با بیکاری تدوین کند. - Draw up a plan: این کالوکیشن بیشتر برای برنامههای رسمی و مکتوب مانند قراردادها یا پروژههای تجاری به کار میرود و به معنای «تنظیم کردن» یک برنامه است.
Example: The architects will draw up a plan for the new building.
ترجمه: معماران طرح (نقشه) ساختمان جدید را تنظیم خواهند کرد. - Come up with a plan: این عبارت غیررسمیتر است و به معنای پیدا کردن یا ارائه یک ایده یا برنامه است.
Example: Don’t worry, I’m sure we can come up with a plan to solve this.
ترجمه: نگران نباش، مطمئنم میتوانیم برنامهای برای حل این مشکل پیدا کنیم.
فعلهای مربوط به اجرا و پیشبرد برنامه
بعد از طراحی، نوبت به اجرای برنامه میرسد. فعلهای زیر در این مرحله کاربرد دارند.
- Implement a plan: این فعل رسمی به معنای «اجرا کردن» یک برنامه است، مخصوصاً برنامههای بزرگ و سازمانیافته.
Example: It’s time to implement the plan we’ve been discussing for months.
ترجمه: وقت آن است که برنامهای را که ماهها در موردش بحث میکردیم، اجرا کنیم. - Carry out a plan: این عبارت نیز به معنای اجرا کردن است و کاربرد عمومیتری نسبت به implement دارد.
Example: The soldiers were ordered to carry out the plan at dawn.
ترجمه: به سربازان دستور داده شد که برنامه را سحرگاه اجرا کنند. - Stick to the plan: این کالوکیشن به معنای «پایبند بودن به برنامه» و تغییر ندادن آن است.
Example: No matter what happens, we must stick to the plan.
ترجمه: هر اتفاقی که بیفتد، ما باید به برنامه پایبند بمانیم. - Go ahead with a plan: به معنای «پیش بردن» یا ادامه دادن یک برنامه پس از کسب موافقت یا رفع موانع است.
Example: Despite the objections, the company decided to go ahead with the plan.
ترجمه: علیرغم مخالفتها، شرکت تصمیم گرفت برنامه را پیش ببرد.
فعلهای مربوط به لغو یا تغییر برنامه
گاهی اوقات برنامهها طبق انتظار پیش نمیروند و نیاز به تغییر یا لغو دارند.
- Abandon a plan: به معنای «رها کردن» یا منصرف شدن کامل از یک برنامه است، معمولاً به دلیل مشکلات بزرگ یا غیرممکن بودن اجرا.
Example: They had to abandon the plan due to a lack of funding.
ترجمه: آنها مجبور شدند به دلیل کمبود بودجه، برنامه را رها کنند. - Scrap a plan: این عبارت غیررسمیتر از abandon است و معنای مشابهی دارد؛ یعنی کنار گذاشتن کامل یک برنامه.
Example: The city council decided to scrap the plan for a new highway.
ترجمه: شورای شهر تصمیم گرفت برنامه ساخت بزرگراه جدید را کنار بگذارد. - Shelve a plan: به معنای «به تعویق انداختن» یک برنامه برای مدتی نامشخص است، اما با این احتمال که در آینده دوباره به آن پرداخته شود.
Example: The project was promising, but they had to shelve the plan for now.
ترجمه: پروژه امیدوارکننده بود، اما آنها مجبور شدند فعلاً برنامه را به تعویق بیندازند.
صفتهایی برای توصیف یک برنامه (Adjective + Plan)
برای اینکه بتوانیم ماهیت یک برنامه را بهتر توصیف کنیم، از صفتهای مختلفی استفاده میکنیم. این صفتها به شنونده یا خواننده کمک میکنند تا درک بهتری از مقیاس، هوشمندی، یا عملی بودن برنامه داشته باشد. این بخش از کالوکیشن های Plan بسیار پرکاربرد است.
صفات مربوط به مقیاس و اهمیت برنامه
- Ambitious / Grand / Grandoise plan: این صفات برای توصیف برنامههای بسیار بزرگ، جاهطلبانه و گاهی غیرواقعی به کار میروند.
Example: He has an ambitious plan to travel to every country in the world.
ترجمه: او یک برنامه جاهطلبانه برای سفر به تمام کشورهای جهان دارد. - Detailed plan: به معنای برنامهای با جزئیات کامل و دقیق است.
Example: Before starting the project, we need a detailed plan of action.
ترجمه: قبل از شروع پروژه، به یک برنامه عملیاتی با جزئیات کامل نیاز داریم. - Long-term / Short-term plan: برای اشاره به افق زمانی برنامه (بلندمدت یا کوتاهمدت) استفاده میشود.
Example: Investing in stocks is part of my long-term financial plan.
ترجمه: سرمایهگذاری در سهام بخشی از برنامه مالی بلندمدت من است.
صفات مربوط به کیفیت و هوشمندی برنامه
- Brilliant / Clever / Ingenious plan: برای توصیف یک برنامه بسیار هوشمندانه، خلاقانه و مبتکرانه به کار میرود.
Example: It was an ingenious plan to escape from the prison.
ترجمه: آن یک نقشه مبتکرانه برای فرار از زندان بود. - Feasible / Realistic plan: به برنامهای اشاره دارد که عملی، امکانپذیر و واقعبینانه است.
Example: The manager asked for a realistic plan that we can achieve within the budget.
ترجمه: مدیر یک برنامه واقعبینانه خواست که بتوانیم با بودجه موجود به آن دست پیدا کنیم. - Contingency plan: به معنای «برنامه اضطراری» یا جایگزین است که برای مواجهه با مشکلات احتمالی طراحی میشود.
Example: Every good business should have a contingency plan for emergencies.
ترجمه: هر کسبوکار خوبی باید یک برنامه اضطراری برای مواقع ضروری داشته باشد. - Secret plan: به یک برنامه یا نقشه مخفی اشاره دارد.
Example: The spies discussed their secret plan in a secure location.
ترجمه: جاسوسها برنامه مخفی خود را در یک مکان امن مورد بحث قرار دادند.
جدول مقایسهای کالوکیشنهای کلیدی
برای درک بهتر تفاوتهای ظریف بین برخی از کالوکیشن های Plan، جدول زیر میتواند بسیار مفید باشد. این جدول به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، دقیقترین عبارت را انتخاب کنید.
| کالوکیشن | معنی و کاربرد | مثال |
|---|---|---|
| Devise a plan | طراحی یک برنامه هوشمندانه و پیچیده، اغلب برای حل یک مشکل. | They devised a clever plan to catch the thief. (آنها نقشه هوشمندانهای برای دستگیری دزد طراحی کردند.) |
| Draw up a plan | تنظیم کردن یک برنامه رسمی و مکتوب، مانند یک نقشه یا قرارداد. | The lawyers will draw up the business plan next week. (وکلا هفته آینده برنامه تجاری را تنظیم خواهند کرد.) |
| Abandon a plan | رها کردن کامل یک برنامه، معمولاً به دلیل مشکلات بزرگ و غیرقابل حل. | We had to abandon the plan to build a new office. (مجبور شدیم برنامه ساخت دفتر جدید را رها کنیم.) |
| Shelve a plan | به تعویق انداختن یک برنامه برای آینده، با امکان از سرگیری آن. | Let’s shelve this plan for now and revisit it next year. (بیایید فعلاً این برنامه را به تعویق بیندازیم و سال آینده دوباره بررسیاش کنیم.) |
عبارات و اصطلاحات رایج با Plan
علاوه بر کالوکیشنهای فعل و صفت، عبارات و اصطلاحات خاصی نیز با کلمه Plan وجود دارند که دانستن آنها برای درک مکالمات طبیعی ضروری است. در اینجا به چند مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
عبارات اسمی (Noun Phrases with Plan)
- A plan of action: به معنای یک برنامه مشخص و مرحله به مرحله برای انجام کاری است.
Example: The first step is to agree on a plan of action.
ترجمه: قدم اول این است که روی یک برنامه عملیاتی به توافق برسیم. - Game plan: این عبارت که از ورزش گرفته شده، به معنای استراتژی یا برنامه کلی برای دستیابی به یک هدف است.
Example: What’s our game plan for the meeting tomorrow?
ترجمه: برنامه (استراتژی) ما برای جلسه فردا چیست؟ - Business plan: یک سند رسمی که اهداف، استراتژیها و پیشبینیهای مالی یک کسبوکار را مشخص میکند.
Example: You need a solid business plan to get a loan from the bank.
ترجمه: برای گرفتن وام از بانک به یک برنامه تجاری منسجم نیاز دارید.
اصطلاحات (Idioms with Plan)
- Go according to plan: این اصطلاح یعنی همه چیز طبق برنامه پیش برود.
Example: Luckily, everything went according to plan and the event was a success.
ترجمه: خوشبختانه، همه چیز طبق برنامه پیش رفت و رویداد موفقیتآمیز بود. - Back to the drawing board: زمانی استفاده میشود که یک برنامه شکست خورده و باید از اول شروع کرد.
Example: Our initial design was rejected, so it’s back to the drawing board for us.
ترجمه: طرح اولیه ما رد شد، بنابراین باید از اول شروع کنیم. - A fly in the ointment: این اصطلاح به یک مشکل یا نقص کوچک اشاره دارد که یک برنامه خوب را خراب میکند.
Example: The plan was perfect, but the sudden rain was a fly in the ointment.
ترجمه: برنامه عالی بود، اما باران ناگهانی یک مشکل غیرمنتظره بود (که برنامه را خراب کرد).
نتیجهگیری
تسلط بر کالوکیشن های Plan یک گام بزرگ در جهت روانتر و طبیعیتر صحبت کردن به زبان انگلیسی است. همانطور که در این مقاله دیدید، با استفاده از ترکیبات مختلف فعل، صفت و عبارات اصطلاحی، میتوانید مفاهیم بسیار دقیقتری را منتقل کنید. به جای استفاده مکرر از عبارات ساده، سعی کنید این کالوکیشنها را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. به یاد داشته باشید که بهترین راه برای یادگیری این همایندها، تمرین و استفاده فعال از آنها در موقعیتهای واقعی است. لیستی از موارد مورد علاقه خود تهیه کنید و تلاش کنید هر روز حداقل یکی از آنها را به کار ببرید.



