- فعل pick در زبان انگلیسی چه معانی مختلفی دارد و چگونه میتوان از آن در جملات استفاده کرد؟
- رایجترین و کاربردیترین کالوکیشن های Pick کدامند و هر یک چه مفهومی را منتقل میکنند؟
- چگونه میتوان با استفاده از کالوکیشنهای pick، انگلیسی را طبیعیتر و روانتر صحبت کرد؟
- آیا عبارات اصطلاحی (Idioms) خاصی با فعل pick وجود دارد که دانستن آنها ضروری باشد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. فعل “pick” یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است که در نگاه اول ساده به نظر میرسد، اما وقتی با کلمات دیگر ترکیب میشود، معانی و کاربردهای شگفتانگیزی پیدا میکند. یادگیری کالوکیشن های Pick به شما کمک میکند تا از سطح ترجمه کلمهبهکلمه فراتر رفته و مانند یک فرد انگلیسیزبان، منظور خود را دقیق، طبیعی و حرفهای بیان کنید. با ما همراه باشید تا دنیای وسیع این ترکیبات را به همراه مثالهای کاربردی و ترجمه روان فارسی کشف کنیم.
درک مفهوم اصلی فعل Pick
قبل از ورود به دنیای کالوکیشن های Pick، بهتر است با معانی اصلی این فعل آشنا شویم. فعل pick در سادهترین حالت به معنای «انتخاب کردن» و «چیدن یا برداشتن» است. این دو مفهوم پایه و اساس بسیاری از ترکیبات دیگر را تشکیل میدهند. به مثالهای زیر دقت کنید:
- انتخاب کردن (To Choose/Select):
Please pick a card, any card.
لطفاً یک کارت انتخاب کن، هر کارتی. - چیدن/برداشتن (To Gather/Take):
We went to the farm to pick fresh strawberries.
ما برای چیدن توتفرنگی تازه به مزرعه رفتیم. - بلند کردن (To Lift):
She picked up the book from the floor.
او کتاب را از روی زمین برداشت.
همانطور که میبینید، حتی در کاربردهای اولیه نیز تفاوتهای ظریفی وجود دارد. اما قدرت واقعی این فعل زمانی آشکار میشود که با حروف اضافه و کلمات دیگر همراه شود.
کالوکیشن های Pick با محوریت انتخاب و گزینش
یکی از اصلیترین کاربردهای این فعل، در زمینه انتخاب کردن است. این کالوکیشنها به شما کمک میکنند تا به شکلهای مختلف در مورد فرآیند انتخاب صحبت کنید.
عبارات رایج برای انتخاب کردن
-
pick a date/time/place: انتخاب تاریخ/زمان/مکان مشخص
We need to pick a date for the next meeting.
باید برای جلسه بعدی یک تاریخ انتخاب کنیم. -
pick a name: انتخاب کردن یک اسم
They finally picked a name for their new baby.
آنها بالاخره برای نوزاد جدیدشان یک اسم انتخاب کردند. -
pick a winner: انتخاب کردن برنده یا یک گزینه بسیار خوب
It’s hard to pick a winner; all the contestants are so talented.
انتخاب برنده سخت است؛ همه شرکتکنندگان خیلی بااستعداد هستند. -
pick and choose: با وسواس و دقت زیاد انتخاب کردن (گاهی با بار معنایی منفی)
You can’t pick and choose which rules to follow. You must obey all of them.
شما نمیتوانید انتخاب کنید که از کدام قوانین پیروی کنید. باید از همه آنها اطاعت کنید. -
take your pick: انتخاب با توست، هر کدام را میخواهی انتخاب کن
We have vanilla, chocolate, and strawberry ice cream. Take your pick!
ما بستنی وانیلی، شکلاتی و توتفرنگی داریم. هر کدام را دوست داری انتخاب کن! -
get first pick: اولین نفر بودن در انتخاب
Since it’s your birthday, you get first pick of the desserts.
چون تولدت است، تو اولین نفر در انتخاب دسر هستی.
کالوکیشن های Pick در معنای شروع کردن و تحریک کردن
فعل pick میتواند معنای کاملاً متفاوتی به خود بگیرد و برای شروع کردن یک مشاجره یا درگیری به کار رود. این دسته از کالوکیشنها بسیار رایج و کاربردی هستند.
-
pick a fight/argument: دعوا راه انداختن، شروع کردن یک مشاجره
He had too much to drink and was trying to pick a fight with everyone.
او بیش از حد نوشیده بود و سعی داشت با همه دعوا راه بیندازد. -
pick a quarrel: (مشابه pick a fight) جروبحث راه انداختن
I don’t want to pick a quarrel with you over something so trivial.
نمیخواهم سر یک موضوع به این بیاهمیتی با تو جروبحث راه بیندازم.
افعال عبارتی (Phrasal Verbs) مهم با Pick
افعال عبارتی بخش جداییناپذیر کالوکیشن های Pick هستند. ترکیب این فعل با حروف اضافه مختلف، معانی کاملاً جدیدی خلق میکند که دانستن آنها برای درک مکالمات روزمره ضروری است.
۱. Pick up
این فعل عبارتی یکی از پرکاربردترینهاست و معانی متعددی دارد:
-
بلند کردن چیزی از روی زمین:
Could you pick up that pen for me?
ممکن است آن خودکار را برای من برداری؟ -
دنبال کسی رفتن و سوار کردن (با ماشین):
I have to pick up my kids from school at 3 PM.
باید ساعت ۳ بعدازظهر بچههایم را از مدرسه بیاورم. -
یاد گرفتن (معمولاً سریع و غیررسمی):
She picked up Spanish very quickly while living in Madrid.
او زمانی که در مادرید زندگی میکرد، خیلی سریع اسپانیایی یاد گرفت. -
بهتر شدن، رونق گرفتن (وضعیت، کسبوکار، هوا):
The economy is finally starting to pick up.
اقتصاد بالاخره دارد رونق میگیرد. -
خریدن چیزی:
Can you pick up some milk on your way home?
میتوانی سر راهت به خانه کمی شیر بخری؟ -
ادامه دادن چیزی از جایی که متوقف شده:
Let’s pick up where we left off yesterday.
بیا از جایی که دیروز متوقف شدیم، ادامه دهیم.
۲. Pick out
این فعل عبارتی بر انتخاب یک چیز از میان یک گروه تأکید دارد.
-
انتخاب کردن یا تشخیص دادن از میان یک گروه:
She picked out a beautiful dress for the party.
او یک لباس زیبا برای مهمانی انتخاب کرد.I could pick out my friend in the crowd easily because of his bright red hat.
بهخاطر کلاه قرمز روشنش، توانستم دوستم را بهراحتی در میان جمعیت تشخیص دهم.
۳. Pick on
این عبارت معنای منفی دارد و به معنای اذیت کردن، سر به سر گذاشتن یا گیر دادن به کسی است، معمولاً به شکلی ناعادلانه.
-
اذیت کردن یا هدف قرار دادن ناعادلانه:
The older kids used to pick on him because he was small.
بچههای بزرگتر او را بهخاطر جثه کوچکش اذیت میکردند.Why do you always pick on me?
چرا همیشه به من گیر میدهی؟
۴. Pick at
این فعل عبارتی نیز دو معنی رایج اما متفاوت دارد:
-
با بیمیلی غذا خوردن، نوک زدن به غذا:
She was too nervous to eat and just picked at her food.
او آنقدر مضطرب بود که نمیتوانست غذا بخورد و فقط به غذایش نوک میزد. -
کندن یا ور رفتن با چیزی (مانند زخم یا پوست):
Stop picking at that scab, or it will never heal.
دست از کندن آن زخم بردار، وگرنه هیچوقت خوب نمیشود.
اصطلاحات و عبارات کاربردی با Pick
علاوه بر کالوکیشنها و افعال عبارتی، اصطلاحات (Idioms) زیادی نیز با فعل pick ساخته شدهاند که معنای آنها کاملاً مجازی است. یادگیری این اصطلاحات به درک عمیقتر شما از زبان انگلیسی کمک میکند.
| اصطلاح (Idiom) | معنی و کاربرد | مثال و ترجمه |
|---|---|---|
| To pick someone’s brain | از دانش یا نظر کسی استفاده کردن، مشورت گرفتن | I need to pick your brain about this new project. You’re the expert. باید در مورد این پروژه جدید ازت مشورت بگیرم. تو متخصص هستی. |
| To have a bone to pick with someone | از کسی گله و شکایت داشتن، حرفی برای گفتن به کسی داشتن (معمولاً برای ابراز ناراحتی) | I have a bone to pick with you about what you said at the meeting. در مورد حرفی که در جلسه زدی، از تو گله دارم. |
| To pick a lock | باز کردن قفل (بدون کلید و معمولاً به صورت غیرقانونی) | The burglar managed to pick the lock and get inside the house. سارق موفق شد قفل را باز کند و وارد خانه شود. |
| To pick someone’s pocket | جیببری کردن | Be careful in crowded areas; someone might try to pick your pocket. در مناطق شلوغ مراقب باش؛ ممکن است کسی سعی کند جیبت را بزند. |
| To pick up the pieces | سر و سامان دادن به اوضاع بعد از یک شکست یا فاجعه | After his business failed, it took him years to pick up the pieces of his life. بعد از شکست کسبوکارش، سالها طول کشید تا به زندگیاش سر و سامان بدهد. |
| To cherry-pick | فقط بهترینها را برای خود گلچین کردن (معمولاً به شکلی ناعادلانه) | The company was accused of cherry-picking the most profitable clients and ignoring the others. شرکت متهم شد که سودآورترین مشتریان را گلچین کرده و بقیه را نادیده گرفته است. |
جمعبندی: چگونه از کالوکیشن های Pick استفاده کنیم؟
همانطور که در این مقاله مشاهده کردید، فعل pick بسیار فراتر از «چیدن» و «انتخاب کردن» است. یادگیری و استفاده از کالوکیشن های Pick به شما این قدرت را میدهد که:
- دقیقتر صحبت کنید: به جای استفاده از کلمات ساده، میتوانید با انتخاب کالوکیشن مناسب، منظور خود را با جزئیات بیشتری بیان کنید. برای مثال، تفاوت ظریفی بین `pick out a dress` و `choose a dress` وجود دارد.
- طبیعیتر به نظر برسید: استفاده از این ترکیبات، کلام شما را به زبان یک فرد بومی نزدیکتر میکند و از حالت خشک و کتابی خارج میسازد.
- درک مطلب خود را افزایش دهید: با شناخت این عبارات، درک شما از فیلمها، پادکستها و مکالمات روزمره انگلیسیزبانان به مراتب بهتر خواهد شد.
بهترین راه برای تسلط بر این کالوکیشنها، تمرین و تکرار است. سعی کنید آنها را در جملات خود به کار ببرید، به نحوه استفاده آنها در متون مختلف دقت کنید و هر بار که با یکی از آنها مواجه میشوید، به معنای دقیق آن فکر کنید. با این کار، به زودی این ترکیبات به بخشی طبیعی از دایره لغات فعال شما تبدیل خواهند شد.



