- چگونه میتوان از کلمه Notice در جملات انگلیسی به درستی استفاده کرد؟
- رایجترین کالوکیشن های Notice در انگلیسی کدامند و چه معنایی دارند؟
- چه افعال، صفات و اسمهایی معمولاً با Notice همراه میشوند؟
- تفاوت بین کالوکیشنهایی مانند `give notice` و `take notice` چیست؟
- چطور با یادگیری این کالوکیشنها، انگلیسی خود را طبیعیتر و حرفهایتر جلوه دهیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و به شما کمک میکنیم تا با تسلط بر کالوکیشن های Notice، درک عمیقتری از کاربردهای این کلمه پرکاربرد پیدا کنید و بتوانید مانند یک فرد نیتیو از آنها در مکالمات و نوشتههای خود بهره ببرید. کلمه `notice` هم به عنوان فعل (متوجه شدن) و هم به عنوان اسم (اطلاعیه، توجه) کاربرد دارد و همین ویژگی باعث شده تا کالوکیشنهای متنوع و مهمی با آن ساخته شود که هر زبانآموزی برای رسیدن به سطح پیشرفته باید آنها را بداند.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation)
قبل از پرداختن به کالوکیشنهای specific کلمه `notice`، بهتر است مروری کوتاه بر مفهوم کالوکیشن داشته باشیم. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و معمول در کنار یکدیگر قرار میگیرند. استفاده از این همنشینیها باعث میشود گفتار و نوشتار شما بسیار طبیعیتر و روانتر به نظر برسد. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «مرتکب جرم شدن» و نه «انجام دادن جرم». در انگلیسی نیز همین قانون برقرار است و یادگیری کالوکیشن های Notice به شما کمک میکند تا از ترکیبات صحیح و رایج استفاده کنید.
کالوکیشن های Notice به عنوان اسم (Noun)
کلمه `notice` به عنوان اسم معانی مختلفی مانند «اطلاعیه»، «اخطار»، «توجه» و «مهلت» دارد. کالوکیشنهایی که در این بخش بررسی میشوند، بر اساس همین معانی شکل گرفتهاند.
۱. صفات رایج همراه با Notice
این صفات معمولاً نوع یا میزان «اطلاع» یا «مهلت» را توصیف میکنند.
- Advance/Prior Notice (اطلاع قبلی): به معنای اطلاع دادن قبل از وقوع یک رویداد است.
مثال:
We need advance notice of at least two weeks for any schedule changes.
ترجمه: ما برای هرگونه تغییر در برنامه حداقل به دو هفته اطلاع قبلی نیاز داریم. - Short Notice (اطلاع دیرهنگام / در مدت کوتاه): زمانی استفاده میشود که فرصت کمی برای آماده شدن وجود دارد.
مثال:
I'm sorry for the short notice, but we need the report by tomorrow morning.
ترجمه: بابت اطلاع دیرهنگام متاسفم، اما ما گزارش را تا فردا صبح نیاز داریم. - Sufficient/Adequate/Ample Notice (اطلاع کافی): به این معناست که زمان کافی برای آمادگی داده شده است.
مثال:
The company provided adequate notice to its employees before implementing the new policy.
ترجمه: شرکت قبل از اجرای سیاست جدید، به کارمندان خود اطلاع کافی داد. - Written Notice (اطلاعیه کتبی): هر نوع اطلاع یا اخطاری که به صورت مکتوب ارائه میشود.
مثال:
The director must give written notice of his intention to withdraw.
ترجمه: مدیر باید قصد خود برای کنارهگیری را طی یک اطلاعیه کتبی اعلام کند. - Formal Notice (اطلاعیه رسمی): اطلاعیهای که از طریق کانالهای رسمی و به صورت جدی اعلام میشود.
مثال:
The first is the letter of formal notice, which we have sent out.
ترجمه: اولین مورد، نامه اطلاعیه رسمی است که ما ارسال کردهایم.
۲. افعال رایج همراه با Notice
این افعال نشاندهنده اعمالی هستند که میتوان با «اطلاعیه» یا «توجه» انجام داد.
- Give Notice (اطلاع دادن / استعفا دادن): این یکی از پرکاربردترین کالوکیشن های Notice است. در محیط کار، به معنای اعلام رسمی قصد ترک کار است. همچنین میتواند به معنای اخطار دادن (مثلاً توسط صاحبخانه) باشد.
مثال ۱ (استعفا):
She gave notice yesterday that she is leaving the company.
ترجمه: او دیروز اطلاع داد (استعفایش را اعلام کرد) که شرکت را ترک میکند.
مثال ۲ (اخطار):
The landlord gave the tenant one month's notice to vacate the apartment.
ترجمه: صاحبخانه به مستأجر یک ماه مهلت داد تا آپارتمان را تخلیه کند. - Hand in your Notice (استعفانامه خود را تحویل دادن): این عبارت مترادف `give notice` در محیط کار است و به طور خاص به عمل تحویل دادن نامه استعفا اشاره دارد.
مثال:
I'm planning to hand in my notice next week.
ترجمه: من قصد دارم هفته آینده استعفایم را تحویل دهم. - Take Notice (of something) (توجه کردن / اهمیت دادن): به معنای توجه کردن به چیزی یا کسی و جدی گرفتن آن است.
مثال:
You should take notice of the warning signs.
ترجمه: شما باید به علائم هشداردهنده توجه کنید. - Serve Notice (ابلاغ کردن اخطاریه): یک عبارت رسمی و حقوقی به معنای تحویل دادن یک سند قانونی یا اخطاریه به صورت رسمی است.
مثال:
The tenant was served a notice of eviction due to unpaid rent.
ترجمه: به دلیل عدم پرداخت اجاره، اخطاریه تخلیه به مستأجر ابلاغ شد. - Put up a Notice (نصب کردن اطلاعیه): به معنای قرار دادن یک اطلاعیه در مکانی عمومی (مانند تابلوی اعلانات) است.
مثال:
A notice was put up on the board about the upcoming meeting.
ترجمه: اطلاعیهای در مورد جلسه آینده روی تابلو نصب شد.
۳. عبارات و اصطلاحات رایج با Notice
این اصطلاحات در مکالمات روزمره و رسمی کاربرد فراوانی دارند.
- At a moment’s notice (فوراً / بدون معطلی): انجام کاری بلافاصله پس از درخواست و بدون اطلاع قبلی.
مثال:
He is always ready to travel at a moment's notice for his job.
ترجمه: او همیشه آماده است تا برای کارش فوراً (بدون اطلاع قبلی) سفر کند. - Until further notice (تا اطلاع ثانوی): به این معنا که یک وضعیت تا زمانی که اطلاعات جدیدی اعلام شود، به همین شکل باقی خواهد ماند.
مثال:
The office will be closed until further notice due to the power outage.
ترجمه: دفتر به دلیل قطعی برق تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهد بود. - Come to someone’s notice (متوجه شدن / به اطلاع کسی رسیدن): زمانی که فردی از چیزی آگاه میشود.
مثال:
It has come to my notice that some employees are arriving late.
ترجمه: به اطلاع من رسیده است که برخی از کارمندان دیر سر کار حاضر میشوند. - Bring something to someone’s notice (چیزی را به اطلاع کسی رساندن): آگاه کردن یک فرد از موضوعی خاص.
مثال:
Thank you for bringing this matter to my notice.
ترجمه: از اینکه این موضوع را به اطلاع من رساندید متشکرم.
کالوکیشن های Notice به عنوان فعل (Verb)
وقتی `notice` به عنوان فعل به کار میرود، به معنای «متوجه شدن»، «دیدن» یا «دریافتن» است. کالوکیشنهای این بخش معمولاً شامل قیدهایی هستند که نحوه متوجه شدن را توصیف میکنند.
۱. قیدهای رایج همراه با فعل Notice
این قیدها شدت، سرعت یا نحوه «متوجه شدن» را بیان میکنند.
- Hardly/Scarcely/Barely Notice (به سختی متوجه شدن): یعنی چیزی آنقدر جزئی یا نامحسوس است که به سختی میتوان آن را دید یا درک کرد.
مثال:
The change in color was so slight that I hardly noticed it.
ترجمه: تغییر رنگ آنقدر جزئی بود که به سختی متوجه آن شدم. - Immediately/Instantly Notice (فوراً متوجه شدن): به معنای درک یا دیدن چیزی در همان لحظه است.
مثال:
He immediately noticed that something was wrong.
ترجمه: او فوراً متوجه شد که مشکلی وجود دارد. - Suddenly Notice (ناگهان متوجه شدن): وقتی به طور غیرمنتظره از چیزی آگاه میشوید.
مثال:
I was reading a book when I suddenly noticed the time.
ترجمه: در حال خواندن کتاب بودم که ناگهان متوجه ساعت شدم. - Clearly Notice (به وضوح متوجه شدن): زمانی که چیزی کاملاً مشهود و قابل تشخیص است.
مثال:
You can clearly notice the improvement in his performance.
ترجمه: شما میتوانید به وضوح متوجه پیشرفت در عملکرد او شوید.
۲. عبارات فعلی رایج با Notice
- Couldn’t help noticing (نمیتوانستم متوجه نشوم): عبارتی مودبانه برای اشاره به چیزی که توجه شما را جلب کرده است.
مثال:
I couldn't help noticing that you look worried.
ترجمه: نتوانستم متوجه نشوم که شما نگران به نظر میرسید. - Fail to notice (متوجه نشدن): این عبارت کمی رسمیتر از `didn’t notice` است و بر عدم توانایی در دیدن یا درک چیزی تأکید دارد.
مثال:
He was so focused on his work that he failed to notice her enter the room.
ترجمه: او آنقدر روی کارش متمرکز بود که متوجه ورود او به اتاق نشد.
جدول مقایسهای کالوکیشنهای کلیدی
برای درک بهتر تفاوتهای ظریف بین برخی از کالوکیشن های Notice، جدول زیر میتواند مفید باشد.
| کالوکیشن | معنی اصلی | کاربرد رایج |
|---|---|---|
| Give Notice | اطلاع دادن، استعفا دادن، اخطار دادن | محیط کار (استعفا)، روابط موجر و مستأجر (اخطار تخلیه) |
| Take Notice | توجه کردن، جدی گرفتن | هشدارها، توصیهها، تغییرات مهم |
| Serve Notice | ابلاغ کردن اخطاریه | مسائل حقوقی و رسمی، مانند دادگاه یا اخطارهای قانونی |
| At short notice | با مهلت کم، در مدت کوتاه | درخواستهای فوری، تغییرات ناگهانی در برنامهها |
| Until further notice | تا اطلاع ثانوی | اعلامیههای مربوط به تعطیلیها، تعلیق خدمات یا وضعیتهای نامشخص |
نتیجهگیری: چگونه از این کالوکیشنها استفاده کنیم؟
تسلط بر کالوکیشن های Notice میتواند تأثیر چشمگیری بر سطح زبان انگلیسی شما داشته باشد. برای یادگیری مؤثر این عبارات، نکات زیر را دنبال کنید:
- به مثالها توجه کنید: صرفاً به حفظ کردن لیست کلمات اکتفا نکنید. مثالها به شما نشان میدهند که هر کالوکیشن در چه بافتی استفاده میشود.
- آنها را فعالانه به کار ببرید: سعی کنید در تمرینهای نوشتاری و گفتاری خود از این کالوکیشنها استفاده کنید. یک دفترچه یادداشت برای خود تهیه کرده و جملات جدیدی با آنها بسازید.
- بشنوید و بخوانید: هنگام تماشای فیلم، گوش دادن به پادکست یا خواندن متون انگلیسی، به نحوه استفاده افراد بومی از این عبارات دقت کنید. این کار به شما کمک میکند تا کاربرد طبیعی آنها را بهتر درک کنید.
با تمرین و تکرار، استفاده از این همنشینیهای زبانی برای شما به یک عادت تبدیل خواهد شد و زبان انگلیسی شما بیش از پیش به سطح یک فرد بومی نزدیک میشود.



