- چگونه میتوانیم فراتر از «I need» صحبت کنیم و منظور خود را دقیقتر بیان کنیم؟
- کالوکیشن های Need در زبان انگلیسی کدامند و چطور به طبیعیتر شدن مکالمه ما کمک میکنند؟
- آیا «need» همیشه به معنای نیاز داشتن است یا در ترکیب با کلمات دیگر معانی جدیدی پیدا میکند؟
- چطور از کالوکیشنهای فعل need برای توصیف نیازهای اساسی، فوری یا خاص استفاده کنیم؟
در این مقاله، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و به دنیای شگفتانگیز کالوکیشن های Need در زبان انگلیسی سفر خواهیم کرد. بسیاری از زبانآموزان با فعل «need» آشنا هستند، اما قدرت واقعی این کلمه زمانی آشکار میشود که با کلمات دیگر ترکیب شده و عباراتی طبیعی و رایج میسازد. یادگیری این کالوکیشنها به شما کمک میکند تا مانند یک انگلیسیزبان بومی (Native) صحبت کنید، منظور خود را با دقت بیشتری منتقل کرده و درک عمیقتری از متون و مکالمات انگلیسی پیدا کنید. بیایید با هم این ترکیبات کاربردی را بررسی کنیم.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation)
قبل از پرداختن به کالوکیشن های Need، بهتر است مروری کوتاه بر مفهوم «کالوکیشن» داشته باشیم. کالوکیشن به ترکیبی از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و رایج در کنار یکدیگر به کار میروند. این ترکیبات برای انگلیسیزبانان کاملاً عادی به نظر میرسند، اما برای یک زبانآموز ممکن است منطق خاصی نداشته باشند. برای مثال، در فارسی میگوییم «تصمیم گرفتن» و نه «تصمیم ساختن». در انگلیسی نیز میگویند «make a decision» و نه «do a decision». یادگیری این الگوهای زبانی، کلید اصلی روان و طبیعی صحبت کردن است.
کالوکیشن های Need: ترکیب با اسم (Noun Collocations)
یکی از رایجترین ساختارها، ترکیب فعل need با یک اسم است. این ساختار برای بیان نیاز به یک شیء، یک مفهوم یا یک خدمت به کار میرود. در این حالت، شما به سادگی میگویید به چه چیزی احتیاج دارید.
نیازهای اساسی و روزمره
-
Need help: نیاز به کمک داشتن
Example: I need help with this heavy box.
ترجمه: برای این جعبه سنگین به کمک احتیاج دارم. -
Need a break: نیاز به استراحت داشتن
Example: We’ve been working for five hours; I really need a break.
ترجمه: ما پنج ساعت است که کار میکنیم؛ من واقعاً به یک استراحت نیاز دارم. -
Need some sleep: نیاز به خواب داشتن
Example: After the long flight, all I need is some sleep.
ترجمه: بعد از پرواز طولانی، تنها چیزی که نیاز دارم کمی خواب است. -
Need money: نیاز به پول داشتن
Example: He needs money to pay his rent.
ترجمه: او برای پرداخت اجارهاش به پول نیاز دارد. -
Need advice: نیاز به مشورت/نصیحت داشتن
Example: I’m not sure what to do. I need some advice.
ترجمه: مطمئن نیستم چه کار کنم. به کمی نصیحت احتیاج دارم.
نیازهای مرتبط با کار و تحصیل
-
Need a job: نیاز به شغل داشتن
Example: Since graduating, she desperately needs a job.
ترجمه: او از زمان فارغالتحصیلی، به شدت به یک شغل نیاز دارد. -
Need permission: نیاز به اجازه داشتن
Example: You need permission from the manager to leave early.
ترجمه: برای زود رفتن به اجازه مدیر نیاز دارید. -
Need information: نیاز به اطلاعات داشتن
Example: We need more information before we can make a decision.
ترجمه: قبل از اینکه بتوانیم تصمیم بگیریم به اطلاعات بیشتری نیاز داریم. -
Need a signature: نیاز به امضا داشتن
Example: I just need a signature on this form to complete the process.
ترجمه: برای تکمیل فرآیند فقط به یک امضا روی این فرم نیاز دارم.
کالوکیشن های Need: ترکیب با فعل (Verb Collocations)
ساختار Need to do something یکی از پرکاربردترین ساختارهای گرامری در زبان انگلیسی است. در این ساختار، بعد از need، از to و سپس شکل ساده فعل (infinitive) استفاده میکنیم تا ضرورت انجام یک کار را بیان کنیم.
کارهای ضروری و تکالیف
-
Need to go: باید رفتن
Example: I need to go to the supermarket after work.
ترجمه: بعد از کار باید به سوپرمارکت بروم. -
Need to finish: باید تمام کردن
Example: She needs to finish her report by Friday.
ترجمه: او باید تا جمعه گزارشش را تمام کند. -
Need to study: باید مطالعه کردن
Example: You need to study harder if you want to pass the exam.
ترجمه: اگر میخواهی در امتحان قبول شوی، باید بیشتر مطالعه کنی. -
Need to call: باید تماس گرفتن
Example: I need to call my parents tonight.
ترجمه: امشب باید با والدینم تماس بگیرم. -
Need to focus: باید تمرکز کردن
Example: Please be quiet, I need to focus on my work.
ترجمه: لطفاً ساکت باشید، من باید روی کارم تمرکز کنم.
نیاز به تغییر یا بهبود
-
Need to change: نیاز به تغییر داشتن
Example: The company needs to change its marketing strategy.
ترجمه: شرکت نیاز دارد استراتژی بازاریابی خود را تغییر دهد. -
Need to improve: نیاز به بهبود داشتن
Example: I need to improve my English speaking skills.
ترجمه: من نیاز دارم مهارتهای مکالمه انگلیسیام را بهبود ببخشم. -
Need to learn: نیاز به یادگیری داشتن
Example: To get a better job, he needs to learn new skills.
ترجمه: او برای به دست آوردن شغل بهتر، نیاز دارد مهارتهای جدیدی یاد بگیرد.
توصیف نوع نیاز: ترکیب با صفت (Adjective + Need)
گاهی اوقات میخواهیم شدت یا نوع نیاز خود را دقیقتر بیان کنیم. در این مواقع، از صفتهایی قبل از کلمه need استفاده میکنیم. این یکی از جنبههای پیشرفتهتر کالوکیشن های Need است.
| صفت + Need | معنی | مثال و ترجمه |
|---|---|---|
| Urgent need | نیاز فوری / مبرم | There is an urgent need for blood donors. |
| Desperate need | نیاز شدید / از روی استیصال | The refugees are in desperate need of food and water. |
| Basic need | نیاز اساسی | Shelter is a basic need for all human beings. |
| Real need | نیاز واقعی | Is there a real need for another supermarket in this town? |
| Pressing need | نیاز ضروری و فوری | The government has to address the pressing need for healthcare reform. |
| Growing need | نیاز روزافزون | There is a growing need for skilled IT professionals. |
فعلهایی که با Need ترکیب میشوند (Verb + Need)
علاوه بر ساختارهای بالا، فعلهای دیگری نیز وجود دارند که با کلمه need ترکیب شده و عبارات معناداری میسازند. در این ساختارها، need به عنوان اسم (noun) عمل میکند.
فعلهای رایج در ترکیب با Need
-
Have a need for: احتیاج به چیزی داشتن (رسمیتر از I need)
Example: The company has a need for experienced programmers.
ترجمه: شرکت به برنامهنویسان باتجربه احتیاج دارد. -
Feel the need to: احساس نیاز به انجام کاری کردن
Example: I feel the need to explain myself.
ترجمه: احساس میکنم لازم است خودم را توضیح دهم. -
Meet a need / Fulfill a need: برآورده کردن یک نیاز
Example: This new service is designed to meet the needs of our customers.
ترجمه: این سرویس جدید برای برآورده کردن نیازهای مشتریان ما طراحی شده است. -
Address a need: رسیدگی کردن به یک نیاز
Example: The charity works to address the needs of the homeless.
ترجمه: این موسسه خیریه برای رسیدگی به نیازهای بیخانمانها فعالیت میکند. -
Recognize a need: تشخیص دادن یک نیاز
Example: We recognize the need for better public transportation.
ترجمه: ما نیاز به حمل و نقل عمومی بهتر را تشخیص میدهیم.
عبارات و اصطلاحات خاص با Need
در نهایت، برخی عبارات ثابت و اصطلاحی نیز با کلمه need وجود دارند که یادگیری آنها به درک شما از مکالمات روزمره کمک شایانی میکند.
-
If need be: اگر لازم باشد / در صورت لزوم
Example: We can work over the weekend, if need be.
ترجمه: میتوانیم آخر هفته هم کار کنیم، اگر لازم باشد. -
A friend in need is a friend indeed: دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشانحالی و درماندگی
Example: He stayed with me the whole time I was in the hospital. A friend in need is a friend indeed.
ترجمه: او تمام مدتی که در بیمارستان بودم کنارم ماند. دوست واقعی در سختیها مشخص میشود. -
Need I say more?: آیا لازم است بیشتر توضیح دهم؟ (برای زمانی که منظور کاملاً واضح است)
Example: He arrived late, forgot his wallet, and spilled coffee on the boss. Need I say more?
ترجمه: او دیر رسید، کیف پولش را فراموش کرد و روی رئیس قهوه ریخت. آیا لازم است بیشتر توضیح دهم؟ -
(Someone) is all you need: (فلانی) تمام آن چیزی است که نیاز داری
Example: Don’t worry about the project; a creative mind like Sarah is all you need.
ترجمه: نگران پروژه نباش؛ یک ذهن خلاق مثل سارا تمام چیزی است که نیاز داری.
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، فعل ساده «need» در ترکیب با کلمات دیگر، به ابزاری قدرتمند برای بیان دقیق انواع نیازها تبدیل میشود. یادگیری و تمرین کالوکیشن های Need به شما کمک میکند تا از سطح مکالمات مبتدی فراتر رفته و با اعتماد به نفس و تسلط بیشتری صحبت کنید. سعی کنید این عبارات را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید تا به مرور زمان بخشی از دایره لغات فعال شما شوند. به خاطر داشته باشید که یادگیری زبان یک فرآیند تدریجی است و تسلط بر این ترکیبات طبیعی، گامی بزرگ در این مسیر است.



