- چگونه از فعل leave مانند یک نیتیو اسپیکر در جملات خود استفاده کنیم؟
- رایجترین کالوکیشن های Leave در مکالمات روزمره و محیط کار کدامند؟
- تفاوت بین leave something behind و leave something out چیست؟
- آیا leave همیشه به معنای «ترک کردن» است یا معانی دیگری نیز دارد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با دنیای گسترده و کاربردی کالوکیشن های Leave در زبان انگلیسی آشنا خواهیم کرد. فعل leave یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است، اما قدرت واقعی آن زمانی آشکار میشود که با کلمات دیگر ترکیب شده و عباراتی طبیعی و اصطلاحی میسازد. یادگیری این همایندها به شما کمک میکند تا از سطح ترجمه کلمه به کلمه فراتر رفته و منظور خود را با دقت و شیوایی بیشتری بیان کنید. با ما همراه باشید تا با مثالهای متعدد و ترجمه فارسی، تسلط خود را بر این فعل کلیدی افزایش دهید.
ترک کردن یک مکان (Leaving a Place)
یکی از اصلیترین کاربردهای فعل leave، اشاره به ترک کردن یک مکان فیزیکی است. این دسته از کالوکیشنها در زندگی روزمره بسیار پرتکرار هستند. به خاطر سپردن این ترکیبات به شما کمک میکند تا به شکلی طبیعیتر درباره رفتوآمدهای خود صحبت کنید.
کالوکیشنهای رایج برای ترک مکان
-
Leave home: خانه را ترک کردن (معمولاً برای شروع زندگی مستقل)
مثال: Many young people leave home to go to university.
ترجمه: بسیاری از جوانان برای رفتن به دانشگاه، خانه را ترک میکنند.
-
Leave the country: کشور را ترک کردن، مهاجرت کردن
مثال: They decided to leave the country in search of better job opportunities.
ترجمه: آنها تصمیم گرفتند برای یافتن فرصتهای شغلی بهتر، کشور را ترک کنند.
-
Leave the office/work: محل کار را ترک کردن، رفتن از اداره
مثال: I usually leave the office around 6 PM every day.
ترجمه: من معمولاً هر روز حدود ساعت ۶ عصر اداره را ترک میکنم.
-
Leave school/university: ترک تحصیل کردن، فارغالتحصیل شدن
مثال: He had to leave school early to support his family.
ترجمه: او مجبور شد برای حمایت از خانوادهاش، زود مدرسه را ترک کند.
-
Leave in a hurry: با عجله ترک کردن
مثال: She received an urgent call and left in a hurry without saying goodbye.
ترجمه: او یک تماس فوری دریافت کرد و با عجله بدون خداحافظی آنجا را ترک کرد.
جا گذاشتن یا رها کردن چیزی/کسی (Leaving Something/Someone Behind)
این دسته از کالوکیشن های Leave به معنای جا گذاشتن عمدی یا سهوی یک شیء یا رها کردن یک فرد است. درک تفاوتهای ظریف این عبارات برای انتقال صحیح معنا بسیار مهم است.
عبارات کلیدی در این دسته
-
Leave something behind: چیزی را جا گذاشتن
مثال: Oh no, I think I left my wallet behind in the restaurant.
ترجمه: وای نه، فکر کنم کیف پولم را در رستوران جا گذاشتم.
-
Leave someone alone: کسی را تنها گذاشتن، مزاحم نشدن
مثال: Please leave me alone, I need some time to think.
ترجمه: لطفاً مرا تنها بگذار، برای فکر کردن به کمی زمان نیاز دارم.
-
Leave a message: پیام گذاشتن
مثال: He’s not here right now. Would you like to leave a message?
ترجمه: او در حال حاضر اینجا نیست. آیا مایلید پیامی بگذارید؟
-
Leave a note: یادداشت گذاشتن
مثال: I left a note on the fridge to remind you to buy milk.
ترجمه: من یک یادداشت روی یخچال گذاشتم تا به تو یادآوری کنم شیر بخری.
-
Leave the door open: در را باز گذاشتن (هم به معنای واقعی و هم مجازی برای باقی گذاشتن یک فرصت)
مثال: While we rejected their offer, we decided to leave the door open for future negotiations.
ترجمه: با اینکه پیشنهادشان را رد کردیم، تصمیم گرفتیم در را برای مذاکرات آینده باز بگذاریم.
کالوکیشن های Leave در محیط کار و موقعیتهای رسمی
در محیطهای حرفهای و کاری، فعل leave با کلمات خاصی ترکیب میشود تا مفاهیمی مانند استعفا دادن، گرفتن مرخصی یا واگذار کردن مسئولیت را بیان کند. آشنایی با این عبارات برای هر زبانآموزی که قصد کار در یک محیط بینالمللی را دارد، ضروری است.
ترک شغل و موقعیت
-
Leave a job/company: استعفا دادن، ترک کردن یک شرکت
مثال: After ten years, she decided it was time to leave her job and start her own business.
ترجمه: بعد از ده سال، او تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که شغلش را ترک کرده و کسبوکار خود را راهاندازی کند.
-
Leave a position: ترک یک سِمَت یا موقعیت شغلی
مثال: The CEO will leave his position at the end of the year.
ترجمه: مدیرعامل در پایان سال سِمَت خود را ترک خواهد کرد.
-
Leave someone in charge: کسی را مسئول کاری گذاشتن
مثال: When the manager goes on vacation, he always leaves his assistant in charge.
ترجمه: وقتی مدیر به مرخصی میرود، همیشه دستیارش را مسئول کارها میگذارد.
Leave به عنوان اسم (مرخصی)
جالب است بدانید که کلمه “leave” به عنوان اسم نیز به کار میرود و به معنای «مرخصی» است. این یکی از مهمترین کاربردهای غیرفعلی این کلمه است که اغلب زبانآموزان از آن غافل میشوند.
| نوع مرخصی (کالوکیشن) | معنی فارسی | مثال انگلیسی |
|---|---|---|
| Sick leave | مرخصی استعلاجی | John is on sick leave this week due to the flu. |
| Maternity/Paternity leave | مرخصی زایمان (مادر/پدر) | She will be on maternity leave for the next six months. |
| Annual leave | مرخصی سالانه (استحقاقی) | How much annual leave do you get in your company? |
| Unpaid leave | مرخصی بدون حقوق | He had to take two weeks of unpaid leave for personal reasons. |
| Take leave | مرخصی گرفتن | I need to take leave next Monday for a doctor’s appointment. |
عبارات و اصطلاحات انتزاعی با Leave
فراتر از معانی فیزیکی، کالوکیشن های Leave برای بیان مفاهیم انتزاعی و احساسی نیز به کار میروند. این عبارات نشاندهنده سطح پیشرفتهتری از تسلط بر زبان انگلیسی هستند.
-
Leave a mark/impression: تأثیر گذاشتن، اثری از خود به جای گذاشتن
مثال: Her passionate speech left a lasting impression on the audience.
ترجمه: سخنرانی پرشور او تأثیری ماندگار بر حضار گذاشت.
-
Leave something to chance/fate: چیزی را به شانس/سرنوشت واگذار کردن
مثال: When planning a big event, it’s not a good idea to leave anything to chance.
ترجمه: هنگام برنامهریزی یک رویداد بزرگ، ایده خوبی نیست که چیزی را به شانس واگذار کنید.
-
Leave something unsaid: حرفی را ناگفته گذاشتن
مثال: Sometimes, the wisest thing to do is to leave some things unsaid.
ترجمه: گاهی اوقات، عاقلانهترین کار این است که برخی حرفها را ناگفته بگذاریم.
-
Leave someone with a choice: کسی را در موقعیت انتخاب قرار دادن
مثال: His ultimatum left me with no choice but to accept the offer.
ترجمه: اولتیماتوم او مرا در موقعیتی قرار داد که چارهای جز پذیرش پیشنهاد نداشته باشم.
-
Leave no stone unturned: از هیچ تلاشی فروگذار نکردن، سنگ تمام گذاشتن
مثال: The detectives promised to leave no stone unturned in their search for the missing child.
ترجمه: کارآگاهان قول دادند که در جستجوی کودک گمشده از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.
-
Leave it to me: بسپارش به من
مثال: Don’t worry about organizing the party. Just leave it to me!
ترجمه: نگران برگزاری مهمانی نباش. فقط بسپارش به من!
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، فعل leave بسیار فراتر از معنای ساده «ترک کردن» است. با یادگیری و تمرین کالوکیشن های Leave که در این مقاله به آنها پرداختیم، میتوانید دایره لغات خود را غنیتر کرده و در مکالمات خود بسیار طبیعیتر و حرفهایتر به نظر برسید. این همایندها در تمامی جنبههای زبان، از مکالمات روزمره گرفته تا نامهنگاریهای رسمی و محیط کار، کاربرد فراوان دارند. پیشنهاد میکنیم این عبارات را در قالب جملات جدید تمرین کنید و سعی کنید آنها را در مکالمات انگلیسی خود به کار ببرید تا به طور کامل در ذهن شما تثبیت شوند.



