- چگونه میتوانم به روشهای مختلف کسی را به یک رویداد یا مهمانی دعوت کنم؟
- کالوکیشن های Invite در زبان انگلیسی کدامند و چه کاربردهایی دارند؟
- تفاوت بین invite someone to، invite someone for و invite someone over چیست؟
- آیا invite فقط به معنای «دعوت کردن» است یا معانی دیگری نیز دارد؟
- چگونه از این کالوکیشنها در مکالمات روزمره و رسمی به درستی استفاده کنیم؟
در این مقاله، به تمام این سوالات به طور کامل پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Invite یکی از مهمترین قدمها برای صحبت کردن به شکل طبیعی و حرفهای مانند یک انگلیسیزبان است. بسیاری از زبانآموزان تنها معنی کلمه invite را میدانند، اما با ترکیبهای رایج و کاربردی آن آشنا نیستند. این ناآگاهی باعث میشود که نتوانند در موقعیتهای مختلف، منظور خود را به درستی و با لحن مناسب بیان کنند. در ادامه این مطلب، شما را با مجموعهای از کاربردیترین کالوکیشنهای فعل invite آشنا میکنیم تا بتوانید با اعتماد به نفس بیشتری در مکالمات خود از آنها استفاده کنید.
درک مفهوم کالوکیشن و اهمیت آن برای فعل Invite
قبل از اینکه به سراغ لیست کالوکیشن های Invite برویم، بهتر است کمی در مورد مفهوم «کالوکیشن» صحبت کنیم. کالوکیشن (Collocation) به معنای همنشینی یا همآیی کلمات است. به عبارت سادهتر، برخی کلمات در زبان انگلیسی به طور طبیعی با کلمات خاص دیگری همراه میشوند. برای مثال، ما در فارسی میگوییم «چای دم کردن» و نه «چای درست کردن». در انگلیسی نیز همین قانون وجود دارد. استفاده از کالوکیشنهای صحیح باعث میشود که کلام شما طبیعیتر، روانتر و حرفهایتر به نظر برسد.
فعل invite به معنای «دعوت کردن» است، اما نحوه استفاده از آن بسته به موقعیت و چیزی که به آن دعوت میکنید، متفاوت است. اینکه بدانید بعد از invite از چه حرف اضافهای (preposition) یا چه نوع اسمی استفاده کنید، سطح زبان شما را به شکل چشمگیری ارتقا میدهد. در ادامه، این همنشینیها را در دستهبندیهای مختلف بررسی میکنیم.
دسته بندی کالوکیشن های Invite بر اساس حرف اضافه
یکی از رایجترین و مهمترین روشها برای یادگیری کالوکیشن های Invite، دستهبندی آنها بر اساس حروف اضافهای است که بعد از آن میآیند. سه حرف اضافه کلیدی در این زمینه to، for و over هستند.
۱. استفاده از Invite + to
این ساختار رایجترین شکل استفاده از فعل invite است. زمانی که میخواهید کسی را به یک مکان، یک رویداد خاص یا یک مراسم دعوت کنید، از حرف اضافه to استفاده میکنید. این ساختار برای دعوتهای رسمی و غیررسمی کاربرد دارد.
- Invite someone to a party: دعوت کردن کسی به یک مهمانی
Example: We decided to invite Sarah to the party on Saturday.
ترجمه: ما تصمیم گرفتیم سارا را به مهمانی روز شنبه دعوت کنیم. - Invite someone to a wedding: دعوت کردن کسی به یک عروسی
Example: They are going to invite all their close relatives to the wedding.
ترجمه: آنها قصد دارند تمام اقوام نزدیک خود را به عروسی دعوت کنند. - Invite someone to a meeting: دعوت کردن کسی به یک جلسه
Example: The manager will invite the new team members to the meeting tomorrow.
ترجمه: مدیر فردا اعضای جدید تیم را به جلسه دعوت خواهد کرد. - Invite someone to dinner/lunch/breakfast: دعوت کردن کسی برای شام/ناهار/صبحانه (به یک مکان خاص مانند رستوران)
Example: He wanted to invite her to dinner at a fancy restaurant.
ترجمه: او میخواست او را برای شام به یک رستوران شیک دعوت کند. - Invite someone to an event/conference/ceremony: دعوت کردن کسی به یک رویداد/کنفرانس/مراسم
Example: As a keynote speaker, she was invited to the conference.
ترجمه: به عنوان سخنران اصلی، او به کنفرانس دعوت شده بود.
۲. استفاده از Invite + for
این ساختار زمانی استفاده میشود که شما کسی را برای یک وعده غذایی یا یک فعالیت خاص دعوت میکنید، اما تمرکز اصلی روی خود آن فعالیت است، نه لزوماً مکان آن. این نوع دعوت معمولاً کمی غیررسمیتر است و اغلب برای دعوت به خانه استفاده میشود.
- Invite someone for a meal (dinner, lunch, etc.): دعوت کردن کسی برای یک وعده غذایی
Example: Why don’t we invite John and Mary for dinner next weekend?
ترجمه: چرا جان و ماری را برای شام آخر هفته آینده دعوت نکنیم؟ - Invite someone for a drink: دعوت کردن کسی برای یک نوشیدنی
Example: After a long week at work, he decided to invite his colleagues for a drink.
ترجمه: بعد از یک هفته طولانی کاری، او تصمیم گرفت همکارانش را برای یک نوشیدنی دعوت کند. - Invite someone for a chat/talk: دعوت کردن کسی برای گپ زدن
Example: I need to invite you for a chat about the new project.
ترجمه: لازم است تو را برای یک گپ در مورد پروژه جدید دعوت کنم. - Invite someone for a weekend/holiday: دعوت کردن کسی برای آخر هفته/تعطیلات (معمولاً برای ماندن در خانه شما)
Example: My parents invited us for the holiday weekend at their lake house.
ترجمه: والدینم ما را برای تعطیلات آخر هفته به خانه ییلاقیشان دعوت کردند.
۳. استفاده از Invite + over
این یک عبارت فعلی (Phrasal Verb) بسیار رایج و غیررسمی است و به معنای دعوت کردن کسی به خانه شما است. وقتی از invite over استفاده میکنید، دیگر نیازی به ذکر کلمه “home” یا “house” نیست، چون این مفهوم در خود عبارت وجود دارد.
- Invite someone over: دعوت کردن کسی به خانه
Example: We should invite our new neighbors over sometime.
ترجمه: باید یک وقتی همسایههای جدیدمان را به خانهمان دعوت کنیم. - Invite someone over for dinner/a game/a movie: دعوت کردن کسی به خانه برای شام/بازی/فیلم
Example: Let’s invite them over for a movie night on Friday.
ترجمه: بیا آنها را برای شب فیلم در روز جمعه به خانهمان دعوت کنیم.
جدول مقایسهای: Invite to vs. Invite for vs. Invite over
برای درک بهتر تفاوتهای این سه ساختار، جدول زیر میتواند بسیار مفید باشد:
| ساختار | کاربرد اصلی | مثال |
|---|---|---|
| Invite to | دعوت به یک مکان یا رویداد خاص (رسمی و غیررسمی) | Invite someone to a wedding/party/conference. |
| Invite for | دعوت برای یک وعده غذایی یا فعالیت (معمولاً غیررسمی) | Invite someone for dinner/a drink/a chat. |
| Invite over | دعوت به خانه (بسیار غیررسمی) | Invite someone over for a movie night. |
کالوکیشن های Invite با اسم: انواع دعوت
فعل invite میتواند با اسمهای مختلفی ترکیب شود تا انواع خاصی از دعوت را توصیف کند. این ترکیبها بیشتر در نوشتار رسمی و اطلاعیهها دیده میشوند.
- A formal invitation: یک دعوت رسمی
Example: We received a formal invitation to the embassy’s annual dinner.
ترجمه: ما یک دعوتنامه رسمی برای شام سالانه سفارت دریافت کردیم. - An open invitation: یک دعوت همگانی (که برای همه معتبر است)
Example: The gallery has an open invitation to its opening night. Anyone can come.
ترجمه: گالری برای شب افتتاحیهاش یک دعوت همگانی دارد. هر کسی میتواند بیاید. - A last-minute invitation: یک دعوت لحظه آخری
Example: It was a last-minute invitation, but we were happy to join them.
ترجمه: یک دعوت لحظه آخری بود، اما خوشحال شدیم که به آنها ملحق شدیم. - To extend an invitation: دعوت کردن (به صورت رسمی و مودبانه)
Example: On behalf of the company, I would like to extend an invitation to you to attend our gala.
ترجمه: از طرف شرکت، مایلم از شما برای شرکت در جشن ما دعوت به عمل آورم. - To accept/decline an invitation: قبول کردن/رد کردن یک دعوت
Example: I had to decline the invitation because I had a prior commitment.
ترجمه: مجبور شدم دعوت را رد کنم چون از قبل قول دیگری داده بودم.
کاربردهای دیگر فعل Invite: فراتر از دعوت کردن
جالب است بدانید که فعل invite همیشه به معنای «دعوت کردن» به یک مهمانی یا رویداد نیست. این فعل میتواند معانی مجازی و گستردهتری نیز داشته باشد که یادگیری آنها برای درک متون پیشرفته ضروری است. اینها نیز نوعی از کالوکیشن های Invite محسوب میشوند.
۱. Invite criticism/comment/suggestions
این ساختار به معنای «استقبال کردن از» یا «درخواست کردن برای» انتقاد، نظر یا پیشنهاد است. در واقع، شما دیگران را تشویق میکنید که نظر خود را بیان کنند.
Example: The author actively invites criticism of his work to improve it.
ترجمه: نویسنده فعالانه از نقد کارش استقبال میکند تا آن را بهبود ببخشد.
Example: After the presentation, the speaker invited comments from the audience.
ترجمه: پس از ارائه، سخنران از حضار درخواست کرد تا نظراتشان را بیان کنند.
۲. Invite trouble/danger/disaster
این کالوکیشن یک بار معنایی منفی دارد و به معنای «باعث شدن»، «به بار آوردن» یا «خود را به دردسر انداختن» است. یعنی یک عمل یا رفتار خاص، نتیجهای منفی را به دنبال دارد.
Example: Driving so fast on a wet road is just inviting disaster.
ترجمه: رانندگی با این سرعت در جاده خیس، مصیبت به بار میآورد.
Example: If you argue with him, you’re just inviting trouble.
ترجمه: اگر با او بحث کنی، فقط برای خودت دردسر درست میکنی.
۳. An inviting smile/aroma
در اینجا، inviting به عنوان صفت (adjective) به کار رفته و به معنای «جذاب»، «دلپذیر»، «وسوسهانگیز» یا «پذیرا» است. چیزی که شما را به سمت خود جذب میکند.
Example: She had an inviting smile that made everyone feel welcome.
ترجمه: او لبخند دلپذیری داشت که باعث میشد همه احساس کنند از آنها استقبال میشود.
Example: The inviting aroma of freshly baked bread filled the kitchen.
ترجمه: عطر وسوسهانگیز نان تازه پخته شده، آشپزخانه را پر کرده بود.
جمعبندی نهایی
همانطور که مشاهده کردید، فعل invite بسیار فراتر از یک معنای ساده است. یادگیری کالوکیشن های Invite به شما کمک میکند تا بتوانید در موقعیتهای مختلف، از دعوتهای غیررسمی به خانه گرفته تا درخواستهای رسمی برای ارائه نظر، به درستی و به شیوهای طبیعی صحبت کنید. به یاد داشته باشید که کلید تسلط بر این کالوکیشنها، تمرین و تکرار است. سعی کنید این عبارات را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید تا به بخشی از دایره لغات فعال شما تبدیل شوند.



