مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir
کالوکیشن های Hit

در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. فعل «hit» یکی از آن فعل‌های پرکاربرد و همه‌فن‌حریف در زبان انگلیسی است که معنای آن فراتر از یک «ضربه فیزیکی» ساده است. یادگیری کالوکیشن های Hit به شما کمک می‌کند تا دایره واژگان خود را به شکل چشمگیری گسترش دهید و در مکالمات روزمره، موقعیت‌های کاری و حتی درک فیلم و موسیقی، مانند یک فرد نیتیو به نظر برسید. با ما همراه باشید تا دنیای متنوع و جذاب این همایندهای زبانی را کشف کنیم.

📌 همراه با این مقاله بخوانید:اصطلاح “V-Taper” (بدن هفتی یا مثلثی) در انگلیسی چیست و چطور از آن استفاده کنیم؟

درک عمیق‌تر معنای فعل Hit: فراتر از یک ضربه

قبل از آنکه به سراغ لیست بلندبالای کالوکیشن های Hit برویم، بهتر است درک خود را از این فعل کلیدی عمیق‌تر کنیم. در حالت پایه، «hit» به معنای برخورد فیزیکی یا ضربه زدن است. اما این فعل در ترکیب با کلمات دیگر، معانی مجازی و اصطلاحی بسیار متنوعی پیدا می‌کند. این معانی می‌توانند شامل رسیدن به یک نقطه، مواجه شدن با یک مشکل، دستیابی به موفقیت یا تحت تأثیر قرار گرفتن باشند. به همین دلیل است که یادگیری همایندها یا کالوکیشن‌های آن اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا به شما اجازه می‌دهد تا منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید.

ساختار بی‌قاعده فعل Hit

نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که «hit» یک فعل بی‌قاعده است. این یعنی شکل گذشته و قسمت سوم (past participle) آن نیز همان hit است. این ویژگی کار شما را در صرف فعل بسیار راحت می‌کند.

📌 شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد:کفگیر به ته دیگ خوردن: Spatula hit the bottom of pot

کالوکیشن های Hit در مکالمات روزمره و زندگی عادی

بسیاری از پرکاربردترین کالوکیشن های Hit در زندگی روزمره ما استفاده می‌شوند. یادگیری این موارد به شما کمک می‌کند تا در موقعیت‌های عادی، روان‌تر و طبیعی‌تر صحبت کنید.

۱. Hit the road

این اصطلاح به معنای شروع یک سفر یا ترک کردن یک مکان است. معمولاً برای سفرهای جاده‌ای استفاده می‌شود اما می‌تواند به طور کلی به معنای «رفتن» یا «راه افتادن» نیز باشد.

۲. Hit the sack / Hit the hay

هر دو اصطلاح به یک معنا هستند: رفتن به رختخواب و خوابیدن. این یک عبارت کاملاً غیررسمی و دوستانه است.

۳. Hit the books

این کالوکیشن به معنای شروع به مطالعه کردن، به خصوص با جدیت و تمرکز زیاد است. معمولاً دانشجویان در فصل امتحانات از این عبارت زیاد استفاده می‌کنند.

۴. Hit the gym

این عبارت یعنی رفتن به باشگاه ورزشی و ورزش کردن. یک راه رایج برای صحبت در مورد برنامه ورزشی است.

۵. Hit the town

به معنای بیرون رفتن و خوش‌گذرانی در شهر است، معمولاً در شب. این خوش‌گذرانی می‌تواند شامل رفتن به رستوران، بار، سینما یا مهمانی باشد.

۶. Hit it off (with someone)

این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که دو نفر بلافاصله از یکدیگر خوششان می‌آید و خیلی سریع با هم دوست یا صمیمی می‌شوند.

📌 پیشنهاد ویژه برای شما:معنی “Do you even lift, bro?” (اصلا باشگاه میری داداش؟)

کالوکیشن های Hit مرتبط با موفقیت، شکست و چالش‌ها

فعل «hit» به شکل گسترده‌ای برای توصیف نقاط اوج، فرود و موانع در مسیر زندگی و کار استفاده می‌شود. این دسته از کالوکیشن های Hit در محیط‌های کاری و تجاری بسیار رایج هستند.

۱. Hit the jackpot

این عبارت به معنای دستیابی به یک موفقیت بسیار بزرگ و ناگهانی یا برنده شدن مقدار زیادی پول است. معادل فارسی آن «بردن جایزه بزرگ» یا «شانس در خانه‌اش را زدن» است.

۲. Hit the big time

به معنای رسیدن به شهرت و موفقیت بسیار زیاد در یک زمینه خاص، مانند موسیقی، ورزش یا سینما است.

۳. Hit rock bottom

این اصطلاح نقطه مقابل موفقیت است و به معنای رسیدن به پایین‌ترین سطح ممکن (از نظر مالی، روحی یا شغلی) است. معادل آن در فارسی «به ته خط رسیدن» است.

۴. Hit a snag / Hit a problem

این کالوکیشن به معنای مواجه شدن با یک مشکل یا مانع غیرمنتظره است که پیشرفت کار را متوقف یا کند می‌کند.

۵. Hit the nail on the head

این یک اصطلاح بسیار رایج است و به معنای دقیقاً درست گفتن یا انجام دادن چیزی است. زمانی استفاده می‌شود که کسی علت اصلی یک مشکل یا بهترین راه‌حل را به درستی تشخیص می‌دهد. معادل فارسی آن «زدن به هدف» است.

۶. Hit a nerve

این عبارت به معنای اشاره کردن به یک موضوع حساس است که باعث ناراحتی، عصبانیت یا واکنش احساسی شدید در فردی می‌شود.

📌 موضوع مشابه و کاربردی:این کلمه را در فرودگاه بگویید “دیپورت” می‌شوید! (هشدار جدی)

کالوکیشن‌های کاربردی Hit در زمینه‌های دیگر

در ادامه به چند کالوکیشن مهم دیگر در دسته‌بندی‌های مختلف می‌پردازیم.

در زمینه اعداد و ارقام

از «hit» برای صحبت در مورد رسیدن به یک عدد، سطح یا رکورد خاص استفاده می‌شود.

کالوکیشن (Collocation) معنی و کاربرد مثال و ترجمه
Hit a target رسیدن به یک هدف مشخص (معمولاً عددی) We need to hit our sales target of $1 million this quarter.
ما باید در این فصل به هدف فروش ۱ میلیون دلاری خود برسیم.
Hit a peak / an all-time high رسیدن به بالاترین نقطه یا رکورد The company’s stock hit an all-time high last week.
سهام شرکت هفته گذشته به بالاترین حد خود رسید.
Hit a low رسیدن به پایین‌ترین سطح Temperatures are expected to hit a low of -10°C tonight.
انتظار می‌رود دما امشب به پایین‌ترین سطح خود یعنی ۱۰- درجه سانتی‌گراد برسد.

در زمینه خشم و عصبانیت

این فعل می‌تواند برای توصیف واکنش‌های شدید ناشی از عصبانیت نیز به کار رود.

در زمینه محصولات و بازار

در دنیای تجارت، «hit» برای توصیف عرضه محصولات جدید استفاده می‌شود.

📌 انتخاب هوشمند برای شما:معنی “Vibe”: این کافه وایبش خوبه!

جمع‌بندی: چگونه از کالوکیشن های Hit استفاده کنیم؟

همانطور که مشاهده کردید، فعل «hit» بسیار فراتر از معنای ساده «زدن» است. یادگیری و استفاده از کالوکیشن های Hit نه تنها به شما کمک می‌کند تا دایره لغات خود را غنی‌تر کنید، بلکه باعث می‌شود انگلیسی شما طبیعی‌تر، روان‌تر و تأثیرگذارتر به نظر برسد. کلید اصلی در یادگیری این همایندها، تمرین و تکرار است. سعی کنید آن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های خود به کار ببرید. به نحوه استفاده از آن‌ها در فیلم‌ها، پادکست‌ها و کتاب‌ها دقت کنید. با انجام این کار، این عبارات به تدریج به بخشی طبیعی از دایره واژگان فعال شما تبدیل خواهند شد و می‌توانید با اعتماد به نفس بیشتری از آن‌ها استفاده کنید.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رای‌ها: 103

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *