- کالوکیشن (Collocation) چیست و چرا یادگیری آن برای صحبت کردن طبیعی به زبان انگلیسی ضروری است؟
- آیا کلمه «Free» همیشه به معنای «رایگان» است یا معانی دیگری هم در ترکیب با کلمات دیگر پیدا میکند؟
- رایجترین و کاربردیترین کالوکیشن های Free در مکالمات روزمره انگلیسی کدامند؟
- چگونه میتوانیم از کالوکیشن های Free برای بیان مفاهیمی مانند «وقت آزاد»، «رهایی از چیزی» یا «آزادی بیان» استفاده کنیم؟
- بهترین روش برای به خاطر سپردن و استفاده صحیح از این کالوکیشنها در جمله چیست؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Free یکی از مهمترین قدمها برای عبور از سطح متوسط و رسیدن به تسلطی طبیعی در زبان انگلیسی است. بسیاری از زبانآموزان کلمه «Free» را تنها به معنی «رایگان» یا «آزاد» میشناسند، اما قدرت واقعی این کلمه در ترکیب با کلمات دیگر آشکار میشود. با مطالعه این مقاله، شما مجموعهای از کاربردیترین همایندهای این کلمه را به همراه مثالهای واضح و ترجمه فارسی فرا خواهید گرفت تا بتوانید مانند یک انگلیسیزبان واقعی، روان و دقیق صحبت کنید.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation) و اهمیت آن
قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن های Free برویم، بیایید یک بار دیگر مرور کنیم که کالوکیشن چیست. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و معمول در کنار هم قرار میگیرند. این ترکیبها برای انگلیسیزبانان کاملاً عادی و طبیعی به نظر میرسند. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «چای دم کردن» و نه «چای درست کردن». در انگلیسی هم میگویند «make tea» و نه «do tea». یادگیری این ترکیبهای طبیعی، زبان شما را از حالت کتابی و رباتیک خارج کرده و به آن رنگ و بوی واقعی میبخشد.
کلمه Free نیز از این قاعده مستثنی نیست. این کلمه در ترکیب با اسامی، افعال و صفات مختلف، معانی متنوعی پیدا میکند که دانستن آنها برای درک عمیقتر و استفاده صحیح از زبان انگلیسی ضروری است.
دسته بندی کالوکیشن های Free
برای یادگیری بهتر و منظمتر، ما کالوکیشن های Free را به چند دسته اصلی تقسیم کردهایم. این دستهبندی به شما کمک میکند تا الگوهای تکرارشونده را بهتر تشخیص دهید و آنها را راحتتر به خاطر بسپارید.
- کالوکیشنهای فعل + Free
- کالوکیشنهای Free + اسم
- عبارات و اصطلاحات رایج با Free
حالا بیایید هر کدام از این دستهها را با جزئیات، مثال و ترجمه بررسی کنیم.
۱. کالوکیشن های فعل + Free (Verb + Free)
در این دسته، فعلهایی را بررسی میکنیم که معمولاً قبل از کلمه Free قرار میگیرند و معنای خاصی را خلق میکنند. این ترکیبها اغلب به معنای رها کردن، آزاد کردن یا در دسترس قرار دادن چیزی هستند.
Set free
این کالوکیشن یکی از رایجترینهاست و به معنای «آزاد کردن» یا «رها کردن» کسی یا چیزی است که در اسارت یا محدودیت بوده است.
- مثال: The activists worked hard to set the political prisoners free.
- ترجمه: فعالان به سختی تلاش کردند تا زندانیان سیاسی را آزاد کنند.
- مثال: They opened the cage and set the bird free.
- ترجمه: آنها قفس را باز کردند و پرنده را رها کردند.
Break free
این ترکیب به معنای «فرار کردن»، «گریختن» یا «رها شدن از چیزی» است که شما را محدود کرده است. در اینجا تاکید بر تلاش خود شخص یا چیز برای رهایی است.
- مثال: The horse managed to break free from the stable.
- ترجمه: اسب موفق شد از اصطبل فرار کند.
- مثال: She wanted to break free from the constraints of her small town.
- ترجمه: او میخواست از محدودیتهای شهر کوچکش رها شود.
Go free / Walk free
این دو کالوکیشن معمولاً در متون حقوقی و خبری استفاده میشوند و به معنای «آزاد شدن از زندان یا دادگاه» هستند، به خصوص وقتی فردی بیگناه شناخته میشود.
- مثال: Despite the evidence against him, the suspect was allowed to go free.
- ترجمه: با وجود شواهد علیه او، به مظنون اجازه داده شد که آزاد شود.
- مثال: After a long trial, she was finally able to walk free from the court.
- ترجمه: پس از یک محاکمه طولانی، او سرانجام توانست از دادگاه آزاد بیرون بیاید.
Get something for free
این کالوکیشن به معنای «چیزی را رایگان به دست آوردن» است. این یکی از اولین معانی کلمه Free است که اکثر ما یاد میگیریم.
- مثال: If you buy two shirts, you can get one for free.
- ترجمه: اگر دو پیراهن بخرید، میتوانید یکی را رایگان دریافت کنید.
- مثال: I got this book for free as a gift.
- ترجمه: من این کتاب را به عنوان هدیه رایگان گرفتم.
۲. کالوکیشن های Free + اسم (Free + Noun)
این دسته از کالوکیشن های Free بسیار گسترده و پرکاربرد است. در اینجا، کلمه Free به عنوان صفت قبل از یک اسم قرار میگیرد و معنای آن را توصیف میکند. معانی ایجاد شده میتوانند از «رایگان» تا «بدونِ» یا «آزاد» متغیر باشند.
Free time
به معنای «وقت آزاد» یا «اوقات فراغت» است؛ زمانی که شما کار یا مطالعه نمیکنید و میتوانید به فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازید.
- مثال: What do you like to do in your free time?
- ترجمه: دوست داری در وقت آزادت چه کاری انجام دهی؟
- مثال: I have very little free time this week because of my exams.
- ترجمه: این هفته به خاطر امتحاناتم وقت آزاد خیلی کمی دارم.
Free speech / Free press
این کالوکیشنها به مفاهیم اساسی دموکراتیک اشاره دارند. Free speech به معنای «آزادی بیان» و Free press به معنای «آزادی مطبوعات» است.
- مثال: Free speech is a fundamental right in many countries.
- ترجمه: آزادی بیان یک حق اساسی در بسیاری از کشورهاست.
- مثال: A free press is essential for holding governments accountable.
- ترجمه: آزادی مطبوعات برای پاسخگو نگه داشتن دولتها ضروری است.
Free will
این عبارت به مفهوم فلسفی و روانشناختی «اختیار» یا «اراده آزاد» اشاره دارد؛ یعنی توانایی انسان برای انتخاب کردن بدون اجبار.
- مثال: He chose to leave the company of his own free will.
- ترجمه: او با اراده آزاد خود تصمیم گرفت شرکت را ترک کند.
- مثال: The debate about predestination and free will is centuries old.
- ترجمه: بحث در مورد سرنوشت و اختیار قرنها قدمت دارد.
Free spirit
این کالوکیشن برای توصیف فردی به کار میرود که «روحیه آزادی» دارد، مستقل است و دوست ندارد توسط قوانین و هنجارهای اجتماعی محدود شود. چنین فردی را در فارسی «آزاده» یا «رها» مینامیم.
- مثال: My aunt is a true free spirit; she travels the world and lives by her own rules.
- ترجمه: خالهام یک روح واقعاً آزاده است؛ او به دور دنیا سفر میکند و طبق قوانین خودش زندگی میکند.
Free ride
این عبارت به معنای «سواری مجانی» یا به طور کنایهآمیز، «مفتخوری» است. یعنی بهرهمند شدن از چیزی بدون تلاش یا پرداخت هزینه، در حالی که دیگران برای آن زحمت کشیدهاند.
- مثال: He’s been getting a free ride for too long, living off his parents’ money.
- ترجمه: او مدت زیادی است که دارد مفتخوری میکند و با پول والدینش زندگی میکند.
Free admission / Free entry
این دو کالوکیشن به معنای «ورود رایگان» یا «ورودیه رایگان» هستند و معمولاً برای موزهها، گالریها یا رویدادها استفاده میشوند.
- مثال: The museum offers free admission on Sundays.
- ترجمه: موزه یکشنبهها ورودیه رایگان ارائه میدهد.
- مثال: We got free entry to the concert because we won the tickets.
- ترجمه: ما ورود رایگان به کنسرت پیدا کردیم چون بلیطها را برنده شدیم.
Free kick / Free throw
اینها اصطلاحات ورزشی هستند. Free kick در فوتبال به معنای «ضربه آزاد» و Free throw در بسکتبال به معنای «پرتاب آزاد» است.
- مثال: The referee awarded the team a free kick just outside the penalty area.
- ترجمه: داور یک ضربه آزاد درست بیرون از محوطه جریمه به تیم داد.
- مثال: He is an excellent player and rarely misses a free throw.
- ترجمه: او بازیکن فوقالعادهای است و به ندرت یک پرتاب آزاد را از دست میدهد.
۳. عبارات و کالوکیشنهای رایج با پیشوند/پسوند Free
در این بخش، به ترکیبهایی نگاه میکنیم که در آنها Free به عنوان بخشی از یک کلمه ترکیبی (معمولاً با خط تیره) به کار میرود و معنای «بدونِ» یا «عاری از» را میرساند.
Duty-free
به معنای «بدون عوارض گمرکی» است. این عبارت را اغلب در فرودگاهها روی تابلو فروشگاهها (Duty-free shops) میبینید.
- مثال: I bought some perfume at the duty-free shop at the airport.
- ترجمه: من مقداری عطر از فروشگاه بدون گمرک در فرودگاه خریدم.
Sugar-free / Fat-free / Gluten-free
این ترکیبها در صنایع غذایی بسیار رایج هستند و به معنای «بدون قند»، «بدون چربی» و «بدون گلوتن» میباشند.
- مثال: She only drinks sugar-free soda.
- ترجمه: او فقط نوشابه بدون قند مینوشد.
- مثال: This yogurt is fat-free and a healthy choice for breakfast.
- ترجمه: این ماست بدون چربی و یک انتخاب سالم برای صبحانه است.
Carefree
این کلمه یک صفت است و برای توصیف فرد یا دورهای از زندگی به کار میرود که «بیدغدغه»، «آسودهخاطر» و «بدون نگرانی» است.
- مثال: I miss the carefree days of my childhood.
- ترجمه: دلم برای روزهای بیدغدغه کودکیام تنگ شده است.
- مثال: He has a very carefree attitude towards life.
- ترجمه: او نگرش بسیار آسودهخاطری به زندگی دارد.
Hands-free
این عبارت برای توصیف دستگاههایی (مانند تلفن یا هدست) به کار میرود که میتوان بدون استفاده از دست از آنها استفاده کرد. معنای آن «بدون دخالت دست» است.
- مثال: Using a hands-free device for your phone is much safer while driving.
- ترجمه: استفاده از یک دستگاه هندزفری برای تلفنتان هنگام رانندگی بسیار ایمنتر است.
جدول جمعبندی کالوکیشن های Free
برای مرور سریع و مقایسه بهتر، در اینجا جدولی از مهمترین کالوکیشن های Free که در این مقاله بررسی کردیم آورده شده است.
| کالوکیشن (Collocation) | نوع | ترجمه فارسی | مثال کوتاه |
|---|---|---|---|
| Set free | فعل + Free | آزاد کردن، رها کردن | Set the animals free. |
| Break free | فعل + Free | گریختن، رها شدن | He broke free from his past. |
| Go free | فعل + Free | آزاد شدن (از زندان) | The prisoner was told he could go free. |
| Free time | Free + اسم | وقت آزاد | I read books in my free time. |
| Free speech | Free + اسم | آزادی بیان | A law protecting free speech. |
| Free will | Free + اسم | اراده آزاد، اختیار | She did it of her own free will. |
| Free entry | Free + اسم | ورود رایگان | The gallery has free entry. |
| Sugar-free | عبارت ترکیبی | بدون قند | A sugar-free diet. |
| Carefree | عبارت ترکیبی | بیدغدغه، آسودهخاطر | A carefree childhood. |
نتیجهگیری: چگونه این کالوکیشنها را به کار ببریم؟
اکنون که با مجموعهای غنی از کالوکیشن های Free آشنا شدید، قدم بعدی استفاده فعال از آنهاست. صرفاً خواندن و حفظ کردن این لیست کافی نیست. برای اینکه این ترکیبات بخشی از دایره لغات فعال شما شوند، این راهکارها را امتحان کنید:
- جملهسازی کنید: برای هر کالوکیشن جدید، چند جمله مرتبط با زندگی و تجربیات خودتان بسازید. این کار به تثبیت معنا در ذهن شما کمک میکند.
- در مکالمات از آنها استفاده کنید: سعی کنید در صحبت کردن یا نوشتن به زبان انگلیسی، به طور آگاهانه از این کالوکیشنها استفاده کنید. حتی اگر در ابتدا کمی غیرطبیعی به نظر برسد، به مرور زمان به عادت تبدیل خواهد شد.
- توجه فعال داشته باشید: هنگام تماشای فیلم، گوش دادن به پادکست یا خواندن متون انگلیسی، به نحوه استفاده انگلیسیزبانان از کالوکیشن های Free دقت کنید. این کار درک شما را عمیقتر میکند.
یادگیری کالوکیشنها یک سرمایهگذاری بلندمدت برای روان صحبت کردن شماست. با تسلط بر این ترکیبات، نه تنها درک بهتری از زبان انگلیسی خواهید داشت، بلکه میتوانید منظور خود را بسیار دقیقتر، طبیعیتر و موثرتر به دیگران منتقل کنید.



