مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Establish در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله جامع و کاربردی، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با دنیای گسترده و متنوع کالوکیشن های Establish آشنا می‌کنیم. فعل Establish یکی از آن افعال پرکاربردی است که یادگیری همایندهای آن می‌تواند تاثیر مستقیمی بر طبیعی و حرفه‌ای به نظر رسیدن انگلیسی شما داشته باشد. بسیاری از زبان‌آموزان این فعل را تنها با معنای «بنیان‌گذاری کردن» می‌شناسند، در حالی که کاربردهای آن بسیار فراتر از این است. با ما همراه باشید تا با مثال‌های واضح و ترجمه دقیق، تمام جنبه‌های این فعل مهم را بررسی کنیم.

📌 موضوع مشابه و کاربردی:چطور در دانشگاه‌های خارجی “نتورکینگ” کنیم؟ (دوست پیدا کن)

دسته اول: کالوکیشن های Establish برای تاسیس و بنیان‌گذاری

این دسته از کالوکیشن‌ها به شناخته‌شده‌ترین معنای فعل Establish، یعنی «ایجاد کردن، تاسیس کردن یا بنیان نهادن» یک نهاد، سازمان یا کسب‌وکار اشاره دارند. استفاده از این همایندها در محیط‌های رسمی و تجاری بسیار رایج است.

Establish a company / business / firm

این کالوکیشن به معنای راه‌اندازی یا تاسیس یک شرکت، کسب‌وکار یا بنگاه تجاری است. این یکی از پایه‌ای‌ترین و پرکاربردترین همایندهای Establish است.

مثال:

They plan to establish a new software company in Silicon Valley.

ترجمه:

آنها قصد دارند یک شرکت نرم‌افزاری جدید را در سیلیکون ولی تاسیس کنند.

Establish an organization / foundation / charity

این همایند برای بنیان‌گذاری یک سازمان، بنیاد یا موسسه خیریه به کار می‌رود. تمرکز در اینجا بیشتر بر روی نهادهای غیرانتفاعی یا با اهداف خاص اجتماعی است.

مثال:

The family decided to establish a foundation to help underprivileged students.

ترجمه:

آن خانواده تصمیم گرفتند یک بنیاد را برای کمک به دانش‌آموزان بی‌بضاعت تاسیس کنند.

Establish a committee / panel

زمانی که نیاز به تشکیل یک گروه رسمی برای بررسی یک موضوع یا تصمیم‌گیری باشد، از این کالوکیشن استفاده می‌کنیم که به معنای تشکیل دادن یک کمیته یا هیئت است.

مثال:

The government will establish a committee to investigate the matter.

ترجمه:

دولت برای تحقیق در مورد این موضوع یک کمیته تشکیل خواهد داد.

Establish a headquarters

برای اشاره به دایر کردن یا مستقر کردن دفتر مرکزی یک شرکت یا سازمان در یک مکان خاص از این همایند استفاده می‌شود.

مثال:

The multinational corporation decided to establish its European headquarters in Dublin.

ترجمه:

شرکت چندملیتی تصمیم گرفت دفتر مرکزی اروپایی خود را در دوبلین دایر کند.

📌 بیشتر بخوانید:حرکات “Calisthenics” (بدنسازی خیابانی)

دسته دوم: کالوکیشن برای برقراری ارتباط و روابط

فعل Establish فقط برای ساختارهای فیزیکی و سازمانی به کار نمی‌رود. یکی از مهم‌ترین کاربردهای آن در ایجاد و برقراری روابط، ارتباطات و مناسبات است. این دسته از کالوکیشن های Establish بسیار کلیدی هستند.

Establish a relationship

این کالوکیشن به معنای برقرار کردن یک رابطه (کاری، دوستانه یا دیپلماتیک) است. این فرآیند معمولاً زمان‌بر است و به ایجاد اعتماد و تفاهم اشاره دارد.

مثال:

It’s important to establish a good working relationship with your colleagues.

ترجمه:

مهم است که یک رابطه کاری خوب با همکاران خود برقرار کنید.

Establish contact / communication

این همایند به معنای برقرار کردن تماس یا ارتباط با کسی یا گروهی است، به خصوص زمانی که پیش از آن ارتباطی وجود نداشته است.

مثال:

After weeks of trying, the rescue team finally managed to establish radio contact with the trapped miners.

ترجمه:

پس از هفته‌ها تلاش، تیم نجات بالاخره موفق شد با معدنچیان محبوس شده ارتباط رادیویی برقرار کند.

Establish a connection

این کالوکیشن به معنای ایجاد یک پیوند یا ارتباط (ذهنی، عاطفی یا منطقی) بین دو چیز یا دو نفر است. این ارتباط می‌تواند عمیق‌تر از یک تماس ساده باشد.

مثال:

The lawyer’s goal was to establish a connection between the suspect’s presence and the crime scene.

ترجمه:

هدف وکیل این بود که ارتباطی را بین حضور مظنون و صحنه جرم برقرار کند.

Establish diplomatic relations

این یک عبارت رسمی در روابط بین‌الملل است و به معنای برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور می‌باشد.

مثال:

The two countries agreed to establish full diplomatic relations after years of conflict.

ترجمه:

دو کشور توافق کردند که پس از سال‌ها درگیری، روابط دیپلماتیک کامل برقرار کنند.

📌 انتخاب هوشمند برای شما:“چشمم آب نمیخوره”: My eye doesn’t drink water؟!

دسته سوم: کالوکیشن برای اثبات و مشخص کردن

یکی دیگر از کاربردهای بسیار مهم فعل Establish، استفاده از آن به معنای «اثبات کردن، مسلم کردن یا مشخص کردن» حقایق، قوانین و دلایل است. این کاربرد در متون آکادمیک، حقوقی و علمی بسیار دیده می‌شود.

Establish the facts / the truth

این کالوکیشن به معنای اثبات کردن حقایق یا مشخص کردن حقیقت یک ماجراست. این کار معمولاً از طریق تحقیق، بررسی شواهد و استدلال انجام می‌شود.

مثال:

The police are still trying to establish the facts surrounding the incident.

ترجمه:

پلیس هنوز در تلاش است تا حقایق پیرامون این حادثه را مشخص کند.

Establish guilt / innocence

در زمینه حقوقی، این همایند به معنای اثبات گناهکاری یا بی‌گناهی یک فرد است و توسط دادگاه یا هیئت منصفه انجام می‌شود.

مثال:

The prosecution’s main challenge is to establish the defendant’s guilt beyond a reasonable doubt.

ترجمه:

چالش اصلی دادستان این است که گناهکاری متهم را فراتر از هرگونه شک منطقی اثبات کند.

Establish a link / correlation

این کالوکیشن در تحقیقات و مطالعات علمی بسیار کاربرد دارد و به معنای پیدا کردن و اثبات یک ارتباط یا همبستگی بین دو یا چند متغیر است.

مثال:

The study aims to establish a clear link between smoking and heart disease.

ترجمه:

هدف این مطالعه، اثبات یک ارتباط واضح بین سیگار کشیدن و بیماری قلبی است.

Establish a cause

به معنای مشخص کردن و یافتن علت یک پدیده، مشکل یا حادثه است.

مثال:

Investigators are working to establish the cause of the plane crash.

ترجمه:

بازرسان در حال تلاش برای مشخص کردن علت سقوط هواپیما هستند.

📌 پیشنهاد ویژه برای شما:تفاوت خنده‌دار Chips در انگلیس و آمریکا (سیب‌زمینی سرخ کرده؟)

دسته چهارم: کالوکیشن برای تثبیت موقعیت و اعتبار

آخرین دسته از کالوکیشن های Establish به معنای «تثبیت کردن، جا انداختن یا به شهرت رساندن» است. در این حالت، فرد یا چیزی جایگاه محکم و معتبری در یک زمینه خاص پیدا می‌کند.

Establish oneself as…

این یکی از قدرتمندترین همایندهاست و به این معناست که یک فرد خود را به عنوان یک شخص برجسته و معتبر در یک زمینه خاص معرفی و تثبیت می‌کند. این کار از طریق مهارت، تلاش و کسب موفقیت صورت می‌گیرد.

مثال:

She has successfully established herself as a leading expert in the field of artificial intelligence.

ترجمه:

او با موفقیت خود را به عنوان یک متخصص برجسته در زمینه هوش مصنوعی تثبیت کرده است.

Establish a reputation

این کالوکیشن به معنای کسب شهرت و اعتبار (معمولاً خوب) در یک زمینه خاص است. این شهرت در طول زمان و بر اساس عملکرد فرد یا سازمان ساخته می‌شود.

مثال:

The company has established a reputation for quality and reliability.

ترجمه:

این شرکت برای کیفیت و قابلیت اطمینان شهرت و اعتبار کسب کرده است.

Establish control / authority

این همایند به معنای به دست گرفتن و تثبیت کنترل یا اقتدار بر روی یک موقعیت، گروه یا منطقه است.

مثال:

The new manager quickly established her authority over the team.

ترجمه:

مدیر جدید به سرعت اقتدار خود را بر تیم تثبیت کرد.

Establish a precedent

این عبارت به معنای ایجاد یک رویه یا سابقه است که می‌تواند به عنوان یک الگو یا قانون نانوشته برای تصمیمات آینده مورد استفاده قرار گیرد. این کالوکیشن در زمینه‌های حقوقی و سازمانی بسیار رایج است.

مثال:

The court’s decision will establish a precedent for similar cases in the future.

ترجمه:

تصمیم دادگاه یک رویه (سابقه) برای پرونده‌های مشابه در آینده ایجاد خواهد کرد.

📌 این مقاله را از دست ندهید:معنی “Do you even lift, bro?” (اصلا باشگاه میری داداش؟)

جدول مقایسه‌ای: Establish در مقابل افعال مشابه

گاهی ممکن است فعل Establish با افعالی مانند Found، Set up یا Create اشتباه گرفته شود. جدول زیر به شما کمک می‌کند تا تفاوت‌های ظریف بین آن‌ها را بهتر درک کنید.

فعل کاربرد اصلی مثال
Establish رسمی‌تر؛ برای سازمان‌ها، روابط، حقایق و شهرت. به معنای ایجاد چیزی بادوام و ماندگار است. Establish a company, Establish a relationship, Establish the facts.
Set up غیررسمی‌تر؛ بیشتر برای کسب‌وکارهای کوچک، تجهیزات یا جلسات. به معنای آماده‌سازی و شروع است. Set up a small shop, Set up a meeting, Set up the computer.
Found بسیار رسمی؛ معمولاً برای نهادهای بزرگ و تاریخی مانند شهرها، دانشگاه‌ها یا امپراتوری‌ها. The university was founded in 1636.
Create عمومی‌ترین فعل؛ به معنای به وجود آوردن چیزی جدید (هنری، انتزاعی یا فیزیکی). Create a masterpiece, Create a problem, Create an account.
📌 نگاهی به این مقاله بیندازید:با این ۳ کلمه در مصاحبه کاری رد می‌شوید! (لیست سیاه)

نتیجه‌گیری

همانطور که مشاهده کردید، فعل Establish بسیار فراتر از معنای ساده «تاسیس کردن» است. یادگیری و استفاده صحیح از کالوکیشن های Establish به شما کمک می‌کند تا منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید و انگلیسی شما طبیعی‌تر و حرفه‌ای‌تر به نظر برسد. این همایندها در چهار دسته اصلی قابل طبقه‌بندی هستند: تاسیس و بنیان‌گذاری، برقراری روابط، اثبات حقایق و تثبیت موقعیت. با تمرین این کالوکیشن‌ها در قالب مثال‌های ارائه شده و تلاش برای به کار بردن آن‌ها در مکالمات و نوشته‌های خود، می‌توانید تسلط خود بر این فعل کلیدی را به سطح بالاتری برسانید.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 4.9 / 5. تعداد رای‌ها: 177

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *