- چطور میتوانیم در انگلیسی بگوییم «تلاش کردن» یا «تلاش زیادی کردن»؟
- آیا همیشه استفاده از فعل “try” برای بیان تلاش کافی است؟
- کالوکیشن های Effort چه هستند و چرا یادگیری آنها برای صحبت کردن طبیعیتر ضروری است؟
- چگونه میتوانیم از کلمه “effort” به همراه افعال و صفات مختلف برای ساختن جملات حرفهایتر استفاده کنیم؟
- رایجترین اشتباهات زبانآموزان در استفاده از کلمه “effort” چیست؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آنها پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Effort یکی از مهمترین قدمها برای عبور از سطح متوسط و رسیدن به سطح پیشرفته در زبان انگلیسی است. بسیاری از زبانآموزان تنها به استفاده از کلمه “try” اکتفا میکنند، در حالی که انگلیسیزبانان نیتیو از ترکیبات متنوعی با کلمه “effort” برای بیان شدت، نوع و نتیجه تلاش خود استفاده میکنند. با ما همراه باشید تا با مجموعهای از کاربردیترین این کالوکیشنها به همراه مثالهای واضح و ترجمه فارسی آشنا شوید و دایره واژگان خود را به شکل چشمگیری گسترش دهید.
کالوکیشن (Collocation) چیست و چرا اهمیت دارد؟
قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن های Effort برویم، بیایید یک تعریف سریع از کالوکیشن داشته باشیم. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و رایج با هم به کار میروند. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «تصمیم گرفتن» و نه «تصمیم ساختن». در انگلیسی هم همینطور است؛ آنها میگویند “make a decision” و نه “do a decision”. یادگیری این ترکیبات به شما کمک میکند تا طبیعیتر، روانتر و شبیه به یک فرد نیتیو صحبت کنید.
کلمه effort به معنای «تلاش»، «کوشش» یا «سعی» است و با افعال، صفات و حتی حروف اضافه مختلفی ترکیب میشود تا معانی دقیقتری را منتقل کند. در ادامه، این ترکیبات را در دستهبندیهای مختلف بررسی میکنیم.
دسته اول: افعالی که با Effort میآیند (Verb + Effort)
این دسته از کالوکیشنها نشان میدهند که ما چه کاری با «تلاش» انجام میدهیم. این افعال معمولاً برای بیان شروع، انجام دادن یا افزایش تلاش به کار میروند.
1. Make an effort
این یکی از رایجترین و کاربردیترین کالوکیشن های Effort است و به معنای «تلاش کردن» یا «سعی کردن» است. معمولاً زمانی استفاده میشود که میخواهیم نشان دهیم فردی برای انجام کاری کوشش میکند، حتی اگر آن کار سخت باشد.
- ترجمه: تلاش کردن، سعی کردن
- مثال انگلیسی: You need to make an effort to be more sociable.
- ترجمه مثال: تو باید برای اجتماعیتر بودن تلاش کنی.
- مثال انگلیسی: She made a real effort not to laugh.
- ترجمه مثال: او واقعاً تلاش کرد که نخندد.
2. Put effort into something
این کالوکیشن به معنای «صرف کردن انرژی و زمان برای کاری» است. تاکید آن بر سرمایهگذاری تلاش در یک حوزه یا پروژه خاص است.
- ترجمه: برای چیزی تلاش صرف کردن، روی چیزی انرژی گذاشتن
- مثال انگلیسی: He has put a lot of effort into this project.
- ترجمه مثال: او تلاش زیادی را صرف این پروژه کرده است.
- مثال انگلیسی: If you want to learn the piano, you have to put effort into practicing every day.
- ترجمه مثال: اگر میخواهی پیانو یاد بگیری، باید هر روز برای تمرین کردن تلاش صرف کنی.
3. Exert effort
این عبارت کمی رسمیتر از “make an effort” است و معمولاً به تلاش فیزیکی یا ذهنی قابل توجه اشاره دارد. “Exert” به معنای «اعمال کردن» یا «به کار بردن» است.
- ترجمه: تلاش به خرج دادن، اعمال کوشش کردن
- مثال انگلیسی: The team had to exert considerable effort to win the match.
- ترجمه مثال: تیم مجبور شد برای بردن مسابقه، تلاش قابل توجهی به خرج دهد.
- مثال انگلیسی: Doctors exerted every effort to save his life.
- ترجمه مثال: پزشکان تمام تلاش خود را برای نجات جان او به کار بردند.
4. Devote effort to something
این کالوکیشن به معنای «وقف کردن یا اختصاص دادن تلاش» به یک هدف خاص است. این عبارت نشاندهنده تعهد و تمرکز بالا است.
- ترجمه: اختصاص دادن تلاش به، وقف کردن کوشش برای
- مثال انگلیسی: She devoted all her effort to her studies.
- ترجمه مثال: او تمام تلاشش را وقف تحصیلاتش کرد.
- مثال انگلیسی: We should devote more effort to protecting the environment.
- ترجمه مثال: ما باید تلاش بیشتری را به حفاظت از محیط زیست اختصاص دهیم.
دسته دوم: صفاتی که Effort را توصیف میکنند (Adjective + Effort)
با استفاده از صفات مختلف، میتوانیم مقدار، نوع و کیفیت تلاش را توصیف کنیم. این صفات به جمله شما عمق و دقت بیشتری میبخشند.
1. A big / great / huge effort
این صفات برای توصیف تلاش بسیار زیاد و قابل توجه به کار میروند.
- ترجمه: تلاش بزرگ / زیاد / عظیم
- مثال انگلیسی: It took a great effort to clean the entire house in one day.
- ترجمه مثال: تمیز کردن کل خانه در یک روز، نیازمند تلاشی بزرگ بود.
- مثال انگلیسی: A huge effort from the whole community was needed to raise the money.
- ترجمه مثال: برای جمعآوری آن پول، به تلاشی عظیم از سوی کل جامعه نیاز بود.
2. A conscious / deliberate effort
این صفات نشان میدهند که تلاش به صورت آگاهانه، عمدی و با قصد قبلی انجام شده است.
- ترجمه: تلاش آگاهانه / عمدی
- مثال انگلیسی: I am making a conscious effort to drink more water.
- ترجمه مثال: من دارم یک تلاش آگاهانه برای نوشیدن آب بیشتر میکنم.
- مثال انگلیسی: He made a deliberate effort to be friendly to his new colleagues.
- ترجمه مثال: او تلاشی عمدی کرد تا با همکاران جدیدش صمیمی باشد.
3. A joint / team / collaborative effort
این صفات نشان میدهند که تلاش توسط یک گروه و به صورت مشترک انجام شده است.
- ترجمه: تلاش مشترک / تیمی / گروهی
- مثال انگلیسی: The project was a joint effort between the two companies.
- ترجمه مثال: پروژه یک تلاش مشترک بین دو شرکت بود.
- مثال انگلیسی: It was a real team effort that led us to victory.
- ترجمه مثال: این یک تلاش تیمی واقعی بود که ما را به پیروزی رساند.
4. A futile / wasted effort
این صفات برای توصیف تلاشی به کار میروند که بینتیجه و بیفایده بوده است.
- ترجمه: تلاش بیفایده / بیهوده / هدر رفته
- مثال انگلیسی: All our attempts to save the company were a futile effort.
- ترجمه مثال: تمام کوششهای ما برای نجات شرکت، تلاشی بیفایده بود.
- مثال انگلیسی: I felt like my long hours of studying were a wasted effort when I saw my exam results.
- ترجمه مثال: وقتی نتایج امتحانم را دیدم، حس کردم ساعات طولانی مطالعهام تلاشی هدر رفته بود.
5. Minimal effort
این عبارت به معنای کمترین تلاش ممکن است و اغلب بار معنایی منفی دارد.
- ترجمه: حداقل تلاش، کمترین تلاش
- مثال انگلیسی: He passed the exam with minimal effort.
- ترجمه مثال: او با حداقل تلاش در امتحان قبول شد.
- مثال انگلیسی: She puts minimal effort into her appearance.
- ترجمه مثال: او کمترین تلاشی برای ظاهرش نمیکند.
دسته سوم: عباراتی که با Effort ساخته میشوند (Phrases with Effort)
برخی عبارات و اصطلاحات خاص نیز وجود دارند که از کلمه effort در آنها استفاده میشود و معانی منحصر به فردی دارند.
1. An effort of will
این عبارت به تلاشی اشاره دارد که نیازمند قدرت اراده و کنترل ذهنی قوی است.
- ترجمه: تلاش ارادی، کوشش مبتنی بر اراده
- مثال انگلیسی: It took a huge effort of will to stay calm during the argument.
- ترجمه مثال: آرام ماندن در طول مشاجره، نیازمند تلاش ارادی عظیمی بود.
2. Worth the effort
زمانی که میخواهیم بگوییم نتیجه یک کار سخت، ارزش آن همه تلاش را داشته است، از این عبارت استفاده میکنیم.
- ترجمه: ارزش تلاشش را داشتن
- مثال انگلیسی: Learning a new language is hard, but it’s definitely worth the effort.
- ترجمه مثال: یادگیری یک زبان جدید سخت است، اما قطعاً ارزش تلاشش را دارد.
3. Spare no effort
این عبارت به معنای «از هیچ تلاشی فروگذار نکردن» یا «تمام سعی خود را کردن» است. معمولاً برای نشان دادن حداکثر تعهد به کار میرود.
- ترجمه: از هیچ تلاشی دریغ نکردن
- مثال انگلیسی: We will spare no effort to find the missing child.
- ترجمه مثال: ما برای پیدا کردن کودک گمشده از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد.
جدول مقایسهای کالوکیشنهای کلیدی Effort
برای درک بهتر تفاوتهای ظریف بین برخی از این کالوکیشنها، جدول زیر را آماده کردهایم:
| کالوکیشن | معنای اصلی | کاربرد رایج |
|---|---|---|
| Make an effort | تلاش کردن عمومی | برای انجام کاری که سخت است یا نیاز به انگیزه دارد. |
| Put effort into sth | صرف کردن انرژی و زمان | تمرکز روی یک پروژه، مهارت یا وظیفه خاص. |
| Exert effort | به کار بردن تلاش (رسمی) | معمولاً برای تلاشهای ذهنی یا فیزیکی شدید. |
| Spare no effort | از هیچ تلاشی دریغ نکردن | برای نشان دادن حداکثر تعهد و جدیت در یک موقعیت مهم. |
نتیجهگیری: چگونه از این کالوکیشنها استفاده کنیم؟
یادگیری و استفاده از کالوکیشن های Effort میتواند تفاوت بزرگی در سطح زبان انگلیسی شما ایجاد کند. به جای اینکه همیشه از “try” یا “work hard” استفاده کنید، سعی کنید این ترکیبات جدید را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. با این کار، نه تنها منظور خود را دقیقتر بیان میکنید، بلکه بسیار طبیعیتر و حرفهایتر به نظر خواهید رسید.
بهترین راه برای به خاطر سپردن این کالوکیشنها، تمرین است. سعی کنید برای هر کدام از عباراتی که یاد گرفتید، یک جمله شخصی بسازید که به زندگی یا تجربیات خودتان مرتبط باشد. این کار به تثبیت آنها در ذهن شما کمک شایانی خواهد کرد. به یاد داشته باشید که زبان یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری، با تمرین و تکرار قویتر میشود. پس از امروز شروع کنید و تلاش خود را برای یادگیری این ترکیبات ارزشمند به کار بگیرید!