- چگونه میتوانیم با استفاده از فعل Eat، جملاتی طبیعیتر و حرفهایتر بسازیم؟
- کالوکیشن های Eat در زبان انگلیسی کدامند و چه معنایی دارند؟
- چه زمانی باید از Eat out، Eat in یا Eat up استفاده کنیم؟
- اصطلاحات رایج با فعل Eat مانند Eat like a horse یا Eat your words به چه مفهومی هستند؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و شما را با دنیای گسترده و کاربردی کالوکیشن های Eat در زبان انگلیسی آشنا خواهیم کرد. یادگیری این همایندها به شما کمک میکند تا از سطح جملات ساده فراتر رفته و مانند یک فرد نیتیو (Native)، منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید. با ما همراه باشید تا با مثالهای متنوع و ترجمه دقیق، تسلط خود را بر این فعل پرکاربرد افزایش دهید.
کالوکیشن های Eat برای وعدههای غذایی (Meals)
یکی از ابتداییترین و مهمترین کاربردهای فعل Eat، ترکیب آن با وعدههای مختلف غذایی است. این ترکیبات بسیار ساده و رایج هستند و در مکالمات روزمره به وفور استفاده میشوند. به خاطر سپردن آنها برای هر زبانآموزی ضروری است.
-
Eat breakfast: صبحانه خوردن
مثال: I usually eat breakfast at 7 AM before I go to work.
ترجمه: من معمولاً ساعت ۷ صبح قبل از رفتن به سر کار، صبحانه میخورم.
-
Eat lunch: ناهار خوردن
مثال: We decided to eat lunch at a small café near the office.
ترجمه: ما تصمیم گرفتیم در یک کافه کوچک نزدیک اداره ناهار بخوریم.
-
Eat dinner: شام خوردن
مثال: What time do you usually eat dinner with your family?
ترجمه: شما معمولاً چه ساعتی با خانوادهتان شام میخورید؟
-
Eat a meal: یک وعده غذا خوردن
مثال: It’s important to eat a balanced meal every day to stay healthy.
ترجمه: برای سالم ماندن، مهم است که هر روز یک وعده غذای متعادل بخورید.
-
Eat a snack: میانوعده خوردن
مثال: I often eat a snack in the afternoon, like an apple or some nuts.
ترجمه: من اغلب بعد از ظهر یک میانوعده میخورم، مثلاً یک سیب یا مقداری آجیل.
کالوکیشن های Eat مربوط به سبک و روش غذا خوردن
فعل Eat میتواند با قیدهای مختلفی ترکیب شود تا نحوه و سبک غذا خوردن را توصیف کند. این دسته از کالوکیشن های Eat به شما کمک میکنند تا جزئیات بیشتری را در مورد عادات غذایی خود یا دیگران بیان کنید.
توصیف عادات غذایی سالم و ناسالم
-
Eat healthily / Eat a healthy diet: سالم غذا خوردن / رژیم غذایی سالم داشتن
مثال: My doctor advised me to eat healthily and exercise regularly.
ترجمه: دکترم به من توصیه کرد که سالم غذا بخورم و به طور منظم ورزش کنم.
-
Eat well: خوب غذا خوردن (به معنی خوردن غذای کافی و باکیفیت)
مثال: Even when I’m busy, I make sure to eat well.
ترجمه: حتی وقتی سرم شلوغ است، مطمئن میشوم که خوب غذا بخورم.
-
Eat properly: به درستی غذا خوردن
مثال: After his illness, he slowly started to eat properly again.
ترجمه: بعد از بیماریاش، او کمکم دوباره شروع به درست غذا خوردن کرد.
-
Eat a balanced diet: رژیم غذایی متعادل داشتن
مثال: To stay fit, it’s essential to eat a balanced diet rich in vitamins and minerals.
ترجمه: برای تناسب اندام، داشتن رژیم غذایی متعادل و غنی از ویتامینها و مواد معدنی ضروری است.
-
Eat junk food: هلههوله خوردن
مثال: You’ll gain weight if you eat junk food all the time.
ترجمه: اگر همیشه هلههوله بخوری، وزنت زیاد میشود.
توصیف سرعت و مقدار غذا خوردن
-
Eat quickly: سریع غذا خوردن
مثال: He had to eat quickly to catch his train.
ترجمه: او مجبور بود سریع غذا بخورد تا به قطارش برسد.
-
Eat slowly: آهسته غذا خوردن
مثال: It’s better for your digestion if you eat slowly and chew your food well.
ترجمه: برای هضم بهتر است که آهسته غذا بخورید و غذایتان را خوب بجوید.
-
Eat a lot: زیاد غذا خوردن
مثال: He tends to eat a lot when he’s stressed.
ترجمه: او وقتی استرس دارد، تمایل دارد زیاد غذا بخورد.
افعال عبارتی (Phrasal Verbs) با Eat
افعال عبارتی بخش مهمی از زبان انگلیسی هستند و فعل Eat نیز چندین فعل عبارتی پرکاربرد میسازد. معنای این ترکیبات معمولاً با معنای اصلی فعل متفاوت است و باید آنها را به عنوان یک واحد معنایی جدید یاد گرفت.
در جدول زیر، مهمترین افعال عبارتی با Eat به همراه معنی و مثال آورده شده است:
| فعل عبارتی | معنی فارسی | مثال انگلیسی و ترجمه |
|---|---|---|
| Eat out | بیرون غذا خوردن (در رستوران) | Let’s eat out tonight. I don’t feel like cooking. ترجمه: بیا امشب بیرون غذا بخوریم. حس آشپزی ندارم. |
| Eat in | در خانه غذا خوردن | We’re trying to save money, so we usually eat in. ترجمه: ما سعی داریم پول پسانداز کنیم، برای همین معمولاً در خانه غذا میخوریم. |
| Eat up | کامل خوردن، تمام کردن غذا | Come on, eat up your vegetables; they’re good for you. ترجمه: یالا، سبزیجاتت را کامل بخور؛ برایت خوب هستند. |
| Eat away at (something) | به تدریج از بین بردن، تحلیل بردن | The constant worry was eating away at his confidence. ترجمه: نگرانی دائمی داشت اعتماد به نفسش را به تدریج از بین میبرد. |
| Eat into (something) | مصرف کردن (زمان، پول، منابع) بیش از حد انتظار | The unexpected car repairs really ate into our savings. ترجمه: تعمیرات غیرمنتظره ماشین واقعاً پساندازمان را بلعید. |
اصطلاحات (Idioms) رایج با Eat
فعل Eat در بسیاری از اصطلاحات و ضربالمثلهای انگلیسی نیز به کار رفته است. این اصطلاحات معنایی استعاری دارند و درک آنها برای فهم عمیق مکالمات و متون انگلیسی ضروری است. در ادامه به برخی از معروفترین آنها اشاره میکنیم.
اصطلاحات مربوط به مقدار غذا خوردن
-
Eat like a horse: مثل اسب غذا خوردن (خیلی زیاد خوردن)
مثال: He’s so thin, but he eats like a horse!
ترجمه: او خیلی لاغر است، اما مثل اسب غذا میخورد!
-
Eat like a bird: مثل گنجشک غذا خوردن (خیلی کم خوردن)
مثال: My grandmother is not very well; she just eats like a bird these days.
ترجمه: حال مادربزرگم خوب نیست؛ این روزها فقط مثل گنجشک غذا میخورد.
اصطلاحات با معانی استعاری
-
Eat your words: حرف خود را پس گرفتن
مثال: I told him he would fail, but he passed with top marks. I had to eat my words.
ترجمه: به او گفتم شکست میخورد، اما با نمرات عالی قبول شد. مجبور شدم حرفم را پس بگیرم.
-
Eat humble pie: شکست را پذیرفتن، عذرخواهی کردن
مثال: After the scandal, the politician had to eat humble pie and resign.
ترجمه: پس از رسوایی، آن سیاستمدار مجبور شد شکست را بپذیرد و استعفا دهد.
-
Eat someone alive: کسی را زنده زنده خوردن (به شدت از کسی انتقاد کردن یا او را شکست دادن)
مثال: The lawyer for the other side will eat you alive on the witness stand if you’re not prepared.
ترجمه: اگر آماده نباشی، وکیل طرف مقابل در جایگاه شهود تو را زنده زنده میخورد.
-
Have your cake and eat it too: هم خدا را خواستن و هم خرما را (خواستن دو چیز متضاد به طور همزمان)
مثال: He wants the freedom of being single but the comfort of a relationship. He can’t have his cake and eat it too.
ترجمه: او هم آزادی مجردی را میخواهد و هم راحتی یک رابطه را. او نمیتواند هم خدا را بخواهد و هم خرما را.
-
What’s eating you?: چه چیزی ناراحتت کرده؟ / چته؟
مثال: You’ve been quiet all evening. What’s eating you?
ترجمه: تمام عصر ساکت بودهای. چه چیزی ناراحتت کرده است؟
جمعبندی
همانطور که مشاهده کردید، فعل Eat بسیار فراتر از معنای ساده “خوردن” است. با یادگیری کالوکیشن های Eat، افعال عبارتی و اصطلاحات مرتبط با آن، میتوانید درک خود از زبان انگلیسی را عمیقتر کرده و در مکالمات خود با اعتماد به نفس و تسلط بیشتری صحبت کنید. توصیه میکنیم این ترکیبات را در قالب جملات تمرین کرده و سعی کنید در نوشتار و گفتار خود از آنها استفاده نمایید تا به طور کامل در ذهن شما تثبیت شوند.



