- چطور میتوانم از فعل Distinguish برای مقایسه دو چیز استفاده کنم؟
- رایجترین کالوکیشن های Distinguish در انگلیسی کدامند؟
- آیا میتوان از Distinguish برای توصیف ویژگیهای منحصربهفرد یک شخص یا شیء استفاده کرد؟
- تفاوت بین Distinguish between و Distinguish from چیست؟
- چگونه با استفاده از کالوکیشنهای Distinguish، سطح مکالمه و نوشتار خود را حرفهایتر کنیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشنها یکی از مؤثرترین راهها برای طبیعی و روان صحبت کردن به زبان انگلیسی است. فعل “Distinguish” به معنای «تمایز قائل شدن» یا «تشخیص دادن» است و یکی از افعالی است که با کلمات خاصی همراه میشود تا معانی دقیقتری را منتقل کند. با تسلط بر کالوکیشن های Distinguish، شما میتوانید ایدههای خود را با وضوح و دقت بیشتری بیان کنید و نوشتار و گفتار خود را به سطح بالاتری ارتقا دهید. در ادامه، با ما همراه باشید تا مهمترین و کاربردیترین این کالوکیشنها را با مثالهای متعدد و ترجمه فارسی بررسی کنیم.
درک مفهوم Distinguish و اهمیت کالوکیشنهای آن
قبل از پرداختن به کالوکیشنها، بیایید نگاهی دقیقتر به خود فعل Distinguish بیندازیم. این فعل عمدتاً در دو موقعیت کلیدی به کار میرود: یکی برای تشخیص تفاوت بین دو یا چند چیز (تمایز قائل شدن) و دیگری برای خاص و برجسته کردن چیزی یا کسی از دیگران. درک این دو کاربرد اصلی به شما کمک میکند تا کالوکیشنهای مرتبط را بهتر درک کرده و به درستی از آنها استفاده کنید.
یادگیری کالوکیشن های Distinguish به جای حفظ کردن کلمات به صورت جداگانه، به شما اجازه میدهد تا الگوهای زبانی را که توسط انگلیسیزبانان بومی استفاده میشود، درونی کنید. این کار نه تنها به درک مطلب شما کمک میکند، بلکه باعث میشود هنگام صحبت کردن یا نوشتن، طبیعیتر و مسلطتر به نظر برسید.
کالوکیشنهای رایج با Distinguish: تمایز بین دو یا چند چیز
یکی از اصلیترین کاربردهای این فعل، بیان تفاوتهاست. در این بخش، به بررسی ساختارها و کلماتی میپردازیم که معمولاً با Distinguish برای این منظور همراه میشوند.
1. Distinguish between A and B
این ساختار یکی از رایجترین و پایهایترین کالوکیشن های Distinguish است. از آن برای نشان دادن توانایی درک تفاوت میان دو چیز استفاده میشود.
- مثال ۱: It’s often difficult to distinguish between genuine and fake designer bags.
- ترجمه: اغلب تشخیص تفاوت بین کیفهای طراحی اصل و تقلبی دشوار است.
- مثال ۲: A young child is still learning to distinguish between right and wrong.
- ترجمه: یک کودک خردسال هنوز در حال یادگیری تمایز قائل شدن بین کار درست و غلط است.
- مثال ۳: Can you distinguish between the calls of these two different birds?
- ترجمه: آیا میتوانی صدای این دو پرنده مختلف را از هم تشخیص دهی؟
2. Distinguish A from B
این ساختار شباهت زیادی به مورد قبلی دارد و اغلب به جای آن نیز استفاده میشود. معنای آن «تشخیص دادن A از B» یا «جدا کردن A از B» است. گاهی اوقات این ساختار بر جداسازی یک چیز از یک گروه یا زمینه تاکید بیشتری دارد.
- مثال ۱: His accent made it easy to distinguish him from the other speakers.
- ترجمه: لهجهاش تشخیص دادن او را از سایر سخنرانان آسان میکرد.
- مثال ۲: We need to distinguish fact from fiction in this report.
- ترجمه: ما باید در این گزارش، واقعیت را از داستان تشخیص دهیم.
- مثال ۳: What distinguishes this product from its competitors?
- ترجمه: چه چیزی این محصول را از رقبایش متمایز میکند؟
3. Distinguish one from another
این عبارت زمانی به کار میرود که میخواهیم توانایی تشخیص تفاوت میان دو چیز مشابه را بیان کنیم.
- مثال ۱: The twins look so alike that I can’t distinguish one from another.
- ترجمه: دوقلوها آنقدر شبیه هم هستند که نمیتوانم آنها را از یکدیگر تشخیص دهم.
- مثال ۲: In this light, it’s hard to distinguish one color from another.
- ترجمه: در این نور، تشخیص دادن رنگها از یکدیگر سخت است.
کالوکیشنهای Distinguish: برجسته کردن و مشخص کردن
در این کاربرد، فعل Distinguish به معنای «برجسته کردن»، «متمایز کردن» یا «چیزی را خاص کردن» است. این ویژگیها باعث میشوند یک شخص یا شیء از بقیه متفاوت و قابل توجه باشد.
1. Distinguishing feature/mark/characteristic
این کالوکیشنها برای اشاره به یک ویژگی، علامت یا خصوصیت خاص استفاده میشوند که چیزی را از بقیه متمایز میکند. در اینجا Distinguishing به عنوان صفت به کار رفته است.
- مثال ۱: The distinguishing feature of this bird is its bright red crest.
- ترجمه: ویژگی متمایز کننده این پرنده، کاکل قرمز روشنش است.
- مثال ۲: He had a small scar on his cheek, which was his only distinguishing mark.
- ترجمه: او یک زخم کوچک روی گونهاش داشت که تنها علامت مشخصهاش بود.
- مثال ۳: A commitment to quality is the main distinguishing characteristic of our company.
- ترجمه: تعهد به کیفیت، اصلیترین خصوصیت متمایز کننده شرکت ماست.
2. Distinguish oneself
این یک عبارت انعکاسی (reflexive) است و به معنای «خود را متمایز کردن» یا «به شهرت و اعتبار رسیدن» از طریق یک عمل یا ویژگی خاص است. این کالوکیشن معمولاً بار معنایی مثبتی دارد.
- مثال ۱: She distinguished herself as a talented negotiator during the trade talks.
- ترجمه: او در طول مذاکرات تجاری، خود را به عنوان یک مذاکرهکننده با استعداد متمایز کرد.
- مثال ۲: The soldier distinguished himself by his courage in the battle.
- ترجمه: آن سرباز با شجاعتش در نبرد، خود را برجسته ساخت.
- مثال ۳: He hopes to distinguish himself in the field of artificial intelligence.
- ترجمه: او امیدوار است که در زمینه هوش مصنوعی خود را متمایز کند (به شهرت برسد).
قیدهای رایج با فعل Distinguish
برای توصیف نحوه یا میزان توانایی در تشخیص، میتوان از قیدهای مختلفی قبل از فعل Distinguish استفاده کرد. این قیدها به جمله شما دقت و ظرافت بیشتری میبخشند.
در جدول زیر، برخی از مهمترین قیدهایی که با Distinguish به کار میروند را مشاهده میکنید:
| قید (Adverb) | معنی | مثال |
|---|---|---|
| clearly | به وضوح | You must be able to clearly distinguish between the two options. (باید بتوانی به وضوح بین دو گزینه تمایز قائل شوی.) |
| easily | به آسانی | I can easily distinguish her voice in a crowd. (من میتوانم به آسانی صدای او را در یک جمعیت تشخیص دهم.) |
| sharply | به شدت، کاملاً | Their political views are sharply distinguished from ours. (دیدگاههای سیاسی آنها کاملاً از دیدگاههای ما متمایز است.) |
| barely / hardly | به سختی | The differences are so subtle that I can barely distinguish them. (تفاوتها آنقدر جزئی هستند که به سختی میتوانم آنها را تشخیص دهم.) |
| carefully | با دقت | We need to carefully distinguish the symptoms of the flu from those of a common cold. (باید با دقت علائم آنفولانزا را از سرماخوردگی معمولی تمیز دهیم.) |
نکات تکمیلی و اشتباهات رایج
برای استفاده صحیح از کالوکیشن های Distinguish، به نکات زیر توجه کنید تا از اشتباهات متداول جلوگیری شود.
تفاوت بین Distinguish و Differentiate
این دو فعل معنای بسیار نزدیکی دارند و گاهی اوقات میتوانند به جای هم استفاده شوند. با این حال، تفاوتهای ظریفی وجود دارد:
- Distinguish: معمولاً بر توانایی درک کردن یا دیدن تفاوت تمرکز دارد. این یک فرآیند ذهنی یا حسی است.
مثال: He can distinguish different types of wine by their smell. (او میتواند انواع مختلف شراب را از روی بوی آنها تشخیص دهد.) - Differentiate: اغلب بر ایجاد کردن یا نشان دادن یک تفاوت تمرکز دارد. این یک عمل فعالانه است.
مثال: The company tried to differentiate its product by offering a longer warranty. (شرکت سعی کرد با ارائه گارانتی طولانیتر، محصول خود را متمایز کند.)
البته، هر دو فعل میتوانند با ساختار `between A and B` و `A from B` بیایند، اما درک این تفاوت ظریف به شما کمک میکند انتخاب بهتری داشته باشید.
عدم استفاده از حروف اضافه اشتباه
یکی از اشتباهات رایج، استفاده از حرف اضافه نادرست است. به یاد داشته باشید که ساختارهای صحیح `distinguish between … and …` و `distinguish … from …` هستند. استفاده از حروف اضافهای مانند `with` یا `to` در این ساختارها اشتباه است.
- اشتباه: I can’t distinguish this one with that one.
- صحیح: I can’t distinguish this one from that one.
جمعبندی نهایی
فعل Distinguish ابزاری قدرتمند در زبان انگلیسی برای بیان تفاوتها و برجسته کردن ویژگیهای منحصربهفرد است. با یادگیری و تمرین کالوکیشن های Distinguish که در این مقاله به آنها پرداختیم، میتوانید با دقت و روانی بیشتری صحبت کنید و بنویسید. به یاد داشته باشید که کلید تسلط بر این کالوکیشنها، استفاده فعالانه از آنها در مکالمات و نوشتههای روزمره است. سعی کنید مثالهای خود را بسازید و از ساختارهایی مانند distinguish between، distinguish from، distinguishing feature و distinguish oneself در جملات خود استفاده کنید تا این الگوها به بخشی طبیعی از دایره لغات فعال شما تبدیل شوند.



