- کالوکیشن های Difference چه هستند و چرا یادگیری آنها اهمیت دارد؟
- چگونه میتوان تفاوت بین دو چیز را با استفاده از کالوکیشنهای صحیح بیان کرد؟
- رایجترین افعال و صفاتی که با کلمه Difference همراه میشوند کدامند؟
- آیا تفاوتی بین “make a difference” و “tell the difference” وجود دارد؟
- چطور میتوانیم از این کالوکیشنها در مکالمات روزمره و نوشتار انگلیسی خود به درستی استفاده کنیم؟
در این مقاله، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Difference یکی از مؤثرترین راهها برای طبیعیتر و روانتر صحبت کردن به زبان انگلیسی است. بسیاری از زبانآموزان با اینکه معنی کلمه “difference” (تفاوت) را میدانند، اما در به کار بردن آن در کنار کلمات دیگر دچار مشکل میشوند. اینجاست که اهمیت کالوکیشنها یا همایندهای این کلمه مشخص میشود. با ما همراه باشید تا مجموعهای از کاربردیترین و رایجترین کالوکیشنهای مرتبط با این واژه را به همراه مثالهای متعدد و ترجمه فارسی آنها بیاموزید و سطح زبان انگلیسی خود را ارتقا دهید.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation)
قبل از اینکه به سراغ کالوکیشن های Difference برویم، بهتر است مروری کوتاه بر مفهوم کالوکیشن داشته باشیم. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و معمول در کنار یکدیگر به کار میروند. این ترکیبها برای انگلیسیزبانان کاملاً طبیعی به نظر میرسند، اما برای زبانآموزان ممکن است عجیب یا غیرمنطقی باشند. برای مثال، در فارسی میگوییم “تصمیم گرفتن” و نه “تصمیم ساختن”. در انگلیسی نیز همین قانون وجود دارد و به جای “make a decision” نمیتوان از “do a decision” استفاده کرد. یادگیری این الگوها به شما کمک میکند تا مانند یک فرد بومی (Native) صحبت کنید.
کالوکیشنهای Difference با افعال (Verbs)
یکی از مهمترین دستهبندیها، ترکیب کلمه “difference” با افعال مختلف است. هر فعل معنای خاصی به این ترکیب میبخشد. در ادامه به بررسی پرکاربردترین آنها میپردازیم.
Make a difference
این کالوکیشن یکی از رایجترین و مثبتترین ترکیبهاست و به معنای “تأثیر مثبت گذاشتن”، “ایجاد تغییر” یا “مفید بودن” است. معمولاً برای اشاره به ایجاد یک تغییر مهم و مثبت در یک موقعیت یا در زندگی کسی به کار میرود.
- Your volunteer work can really make a difference in the community.
- ترجمه: کار داوطلبانه تو واقعاً میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد.
- He wanted a job where he could make a difference.
- ترجمه: او شغلی میخواست که در آن بتواند مفید باشد (تغییر مثبتی ایجاد کند).
- Even a small donation can make a difference to a person in need.
- ترجمه: حتی یک کمک مالی کوچک هم میتواند برای یک فرد نیازمند، تأثیرگذار باشد.
Tell the difference
این عبارت به معنای “تشخیص دادن تفاوت” یا “تمایز قائل شدن” بین دو یا چند چیز است. زمانی از این کالوکیشن استفاده میکنیم که دو چیز آنقدر شبیه به هم هستند که تشخیص تفاوتشان دشوار است.
- The two paintings look identical. I can’t tell the difference between them.
- ترجمه: این دو نقاشی یکسان به نظر میرسند. من نمیتوانم تفاوت بین آنها را تشخیص دهم.
- Can you tell the difference between butter and margarine just by taste?
- ترجمه: آیا میتوانی فقط از روی مزه، تفاوت بین کره و مارگارین را تشخیص دهی؟
See / Notice / Perceive the difference
این سه فعل نیز معنایی نزدیک به “tell the difference” دارند و به معنای “متوجه تفاوت شدن” یا “دیدن تفاوت” هستند. “See” و “Notice” بسیار رایج هستند و “Perceive” کمی رسمیتر است.
- I can definitely see the difference in your English since you started practicing daily.
- ترجمه: من قطعاً میتوانم تفاوت را در انگلیسی تو از زمانی که تمرین روزانه را شروع کردی، ببینم.
- She immediately noticed the difference in his behavior.
- ترجمه: او فوراً متوجه تفاوت در رفتار او شد.
- It was hard to perceive the difference between the two shades of blue.
- ترجمه: تشخیص تفاوت بین آن دو طیف رنگ آبی دشوار بود.
Accept / Settle / Resolve our differences
این کالوکیشنها در زمینههای اجتماعی و روابط بین فردی کاربرد دارند و به معنای “پذیرفتن اختلافات”، “حل کردن اختلافات” یا “کنار آمدن با تفاوتها” هستند. معمولاً برای پایان دادن به یک مشاجره یا اختلاف نظر به کار میروند.
- After a long discussion, they agreed to settle their differences peacefully.
- ترجمه: پس از یک بحث طولانی، آنها موافقت کردند که اختلافات خود را مسالمتآمیز حل کنند.
- We need to learn to accept our differences and respect each other.
- ترجمه: ما باید یاد بگیریم که تفاوتهایمان را بپذیریم و به یکدیگر احترام بگذاریم.
کالوکیشنهای Difference با صفات (Adjectives)
صفات مختلفی میتوانند قبل از کلمه “difference” بیایند تا میزان یا نوع تفاوت را توصیف کنند. این صفات به بیان شما دقت و جزئیات بیشتری میبخشند.
Big / Huge / Major / Great / Significant difference
این صفات همگی برای اشاره به یک “تفاوت بزرگ”، “تفاوت عمده” یا “تفاوت چشمگیر” به کار میروند.
- There is a big difference between knowing something and understanding it.
- ترجمه: تفاوت بزرگی بین دانستن یک چیز و فهمیدن آن وجود دارد.
- The new software update made a significant difference in performance.
- ترجمه: آپدیت جدید نرمافزار تفاوت چشمگیری در عملکرد ایجاد کرد.
- Moving to a new country was a major difference in her life.
- ترجمه: مهاجرت به یک کشور جدید، تفاوت عمدهای در زندگی او بود.
Small / Slight / Minor difference
در مقابل، از این صفات برای بیان “تفاوت جزئی”، “تفاوت اندک” یا “تفاوت ناچیز” استفاده میشود.
- There is only a slight difference in price between the two models.
- ترجمه: فقط تفاوت جزئی در قیمت بین این دو مدل وجود دارد.
- The changes in the new version are quite minor. You’ll hardly notice the difference.
- ترجمه: تغییرات در نسخه جدید کاملاً جزئی هستند. به سختی متوجه تفاوت خواهید شد.
Subtle difference
این صفت به معنای “تفاوت ظریف” یا “تفاوت نامحسوس” است؛ تفاوتی که درک آن نیازمند دقت و توجه است.
- There’s a subtle difference between being confident and being arrogant.
- ترجمه: تفاوت ظریفی بین با اعتماد به نفس بودن و مغرور بودن وجود دارد.
- Expert wine tasters can detect subtle differences in flavor.
- ترجمه: مزهشناسان حرفهای شراب میتوانند تفاوتهای ظریف در طعم را تشخیص دهند.
Fundamental / Crucial / Key difference
این صفات برای اشاره به یک “تفاوت اساسی”، “تفاوت بنیادین” یا “تفاوت کلیدی” به کار میروند که هسته اصلی اختلاف را تشکیل میدهد.
- The fundamental difference between the two theories is their approach to human nature.
- ترجمه: تفاوت اساسی بین این دو نظریه، رویکرد آنها به طبیعت انسان است.
- A key difference between success and failure is perseverance.
- ترجمه: یک تفاوت کلیدی بین موفقیت و شکست، پشتکار است.
جدول مقایسهای کالوکیشنهای Difference
برای درک بهتر، در جدول زیر برخی از مهمترین کالوکیشن های Difference را به صورت خلاصه با هم مقایسه کردهایم:
| کالوکیشن (Collocation) | معنی فارسی | کاربرد |
|---|---|---|
| make a difference | تأثیر مثبت گذاشتن، تغییر ایجاد کردن | برای اشاره به ایجاد یک نتیجه مثبت و مهم |
| tell the difference | تشخیص دادن تفاوت | برای تمایز قائل شدن بین دو چیز مشابه |
| a big difference | تفاوت بزرگ / زیاد | برای توصیف یک اختلاف قابل توجه |
| a subtle difference | تفاوت ظریف / نامحسوس | برای توصیف اختلافی که به راحتی قابل تشخیص نیست |
| settle differences | حل کردن اختلافات | برای پایان دادن به یک مشاجره یا اختلاف نظر |
عبارات و اصطلاحات رایج با Difference
علاوه بر ترکیب با افعال و صفات، کلمه “difference” در برخی عبارات و اصطلاحات ثابت نیز به کار میرود که دانستن آنها بسیار مفید است.
What’s the difference?
این یک سوال بسیار رایج برای پرسیدن “فرقش چیست؟” است. معمولاً برای پرسیدن تفاوت بین دو چیز به کار میرود.
- “This one is $50 and that one is $70.”
“Okay, but what’s the difference?” - ترجمه: “این یکی ۵۰ دلار است و آن یکی ۷۰ دلار.”
“خب، ولی فرقشان چیست؟”
It makes no difference / It doesn’t make any difference
این عبارت به معنای “فرقی نمیکند” یا “مهم نیست” است. زمانی استفاده میشود که نتیجه یکسان خواهد بود، صرف نظر از اینکه کدام گزینه انتخاب شود.
- You can pay by cash or credit card; it makes no difference to us.
- ترجمه: میتوانی با پول نقد یا کارت اعتباری پرداخت کنی؛ برای ما فرقی نمیکند.
- Whether you leave today or tomorrow doesn’t make any difference. The project is already delayed.
- ترجمه: اینکه امروز بروی یا فردا هیچ فرقی نمیکند. پروژه همین حالا هم تأخیر دارد.
The difference between A and B
این ساختار برای بیان مستقیم تفاوت بین دو چیز (A و B) به کار میرود. حرف اضافه کلیدی در اینجا “between” است.
- The main difference between a laptop and a tablet is the physical keyboard.
- ترجمه: تفاوت اصلی بین یک لپتاپ و یک تبلت، کیبورد فیزیکی آن است.
نتیجهگیری
یادگیری و استفاده صحیح از کالوکیشن های Difference یک گام مهم در مسیر تسلط بر زبان انگلیسی است. این ترکیبات به شما کمک میکنند تا از ساختارهای ساده و تکراری فراتر روید و منظور خود را با دقت و به شیوهای طبیعیتر بیان کنید. سعی کنید این کالوکیشنها را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. به جای گفتن “The change was good”، بگویید “The change made a big difference“. به جای “I can’t know which is which”، بگویید “I can’t tell the difference“. با تمرین مداوم، این عبارات به بخشی از دایره واژگان فعال شما تبدیل خواهند شد و به شما اعتماد به نفس بیشتری در استفاده از زبان انگلیسی خواهند داد.



