- چگونه از فعل Cope در جملات انگلیسی به درستی استفاده کنیم؟
- مهمترین کالوکیشن های Cope کدامند و چه معنایی دارند؟
- تفاوت بین Cope و Cope with در چیست و کدام یک رایجتر است؟
- آیا عبارت “Cope up with” صحیح است یا یک اشتباه رایج گرامری محسوب میشود؟
- چطور با استفاده از قیدها و افعال مختلف، معنای Cope را دقیقتر و حرفهایتر بیان کنیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات کلیدی پاسخ خواهیم داد و به شما کمک میکنیم تا یک بار برای همیشه بر تمام جنبههای فعل Cope و ترکیبات آن مسلط شوید. فعل Cope یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی برای توصیف نحوه رویارویی و مدیریت شرایط دشوار است. با این حال، استفاده صحیح از آن نیازمند شناخت دقیق کالوکیشنهای آن است. یادگیری کالوکیشن های Cope نه تنها به شما کمک میکند تا طبیعیتر و روانتر صحبت کنید، بلکه درک شما از متون و مکالمات انگلیسی را نیز به سطح بالاتری میرساند. پس با ما همراه باشید تا دنیای این فعل مهم و ترکیبات آن را کشف کنیم.
معنای دقیق فعل Cope و اهمیت یادگیری کالوکیشنهای آن
فعل Cope در زبان انگلیسی به معنای «از عهده برآمدن»، «کنار آمدن»، «مدیریت کردن» یا «مقابله کردن» با یک موقعیت دشوار و چالشبرانگیز است. این فعل به تنهایی نشاندهنده تلاش موفقیتآمیز یا حداقل تلاش برای مدیریت یک مشکل است. وقتی میگوییم شخصی در حال “coping” است، یعنی او در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و مسئولیتها به شیوهای منطقی و آرام است.
اما قدرت واقعی این فعل زمانی آشکار میشود که با کلمات دیگر ترکیب شود. به این ترکیبات رایج و طبیعی کلمات، «کالوکیشن» (Collocation) میگویند. یادگیری کالوکیشن های Cope از این جهت اهمیت دارد که به شما اجازه میدهد منظور خود را با دقت بیشتری بیان کنید. برای مثال، صرفاً گفتن “I am coping” کلی است، اما وقتی میگویید “I am learning to cope with stress”، اطلاعات بسیار دقیقتری را به مخاطب منتقل میکنید. در ادامه، مهمترین و کاربردیترین کالوکیشنهای این فعل را بررسی خواهیم کرد.
مهمترین کالوکیشن: ساختار Cope with + Noun
بدون شک، رایجترین و مهمترین کالوکیشن فعل Cope، استفاده از آن به همراه حرف اضافه with است. ساختار Cope with something به معنای «از عهده چیزی برآمدن» یا «با چیزی کنار آمدن» است. این ساختار به شما اجازه میدهد تا به طور مشخص بگویید با چه نوع چالشی روبرو هستید. در ادامه، این کالوکیشن را در دستهبندیهای مختلف با مثالهای متعدد بررسی میکنیم.
مقابله با احساسات و شرایط ذهنی
یکی از اصلیترین کاربردهای Cope with، صحبت در مورد مدیریت احساسات منفی و فشارهای روانی است.
-
Cope with stress: کنار آمدن با استرس
Example: She needs to learn how to cope with stress at work.
ترجمه: او باید یاد بگیرد که چطور با استرس در محیط کار کنار بیاید. -
Cope with pressure: مقابله کردن با فشار
Example: Athletes must be able to cope with pressure during competitions.
ترجمه: ورزشکاران باید بتوانند در طول مسابقات با فشار مقابله کنند. -
Cope with anxiety: از عهده اضطراب برآمدن
Example: He finds it difficult to cope with his anxiety in social situations.
ترجمه: کنار آمدن با اضطرابش در موقعیتهای اجتماعی برای او دشوار است. -
Cope with grief/loss: کنار آمدن با غم و اندوه/فقدان
Example: It took him a long time to cope with the loss of his best friend.
ترجمه: مدت زیادی طول کشید تا او با فقدان بهترین دوستش کنار بیاید.
رویارویی با مشکلات و موقعیتهای دشوار
این ساختار برای توصیف نحوه برخورد با مشکلات عینی و موقعیتهای پیچیده نیز بسیار کاربردی است.
-
Cope with a problem: از عهده یک مشکل برآمدن
Example: How do you plan to cope with this problem?
ترجمه: چطور قصد داری از پس این مشکل بربیایی؟ -
Cope with a difficult situation: مدیریت کردن یک موقعیت دشوار
Example: The emergency services are trained to cope with difficult situations.
ترجمه: خدمات اورژانس برای مدیریت موقعیتهای دشوار آموزش دیدهاند. -
Cope with difficulties: مقابله با سختیها
Example: They had to cope with numerous difficulties to finish the project.
ترجمه: آنها برای تمام کردن پروژه مجبور بودند با سختیهای بیشماری مقابله کنند. -
Cope with an illness: کنار آمدن با یک بیماری
Example: It’s inspiring to see how well she copes with her illness.
ترجمه: الهامبخش است که میبینیم او چقدر خوب با بیماریاش کنار میآید.
مدیریت حجم کار و تغییرات
در محیط کار و زندگی، اغلب با حجم زیاد وظایف یا تغییرات ناگهانی روبرو میشویم. کالوکیشن های Cope در این زمینه نیز بسیار مفید هستند.
-
Cope with a heavy workload: از عهده حجم کاری سنگین برآمدن
Example: I’m struggling to cope with my heavy workload this month.
ترجمه: من این ماه برای از عهده برآمدن حجم کاری سنگینم به سختی تلاش میکنم. -
Cope with demand: پاسخگوی تقاضا بودن
Example: The factory had to increase production to cope with demand.
ترجمه: کارخانه مجبور شد برای پاسخگویی به تقاضا، تولید را افزایش دهد. -
Cope with change: کنار آمدن با تغییر
Example: Some people find it harder to cope with change than others.
ترجمه: کنار آمدن با تغییر برای برخی افراد دشوارتر از دیگران است.
قیدهایی که نحوه کنار آمدن را توصیف میکنند: Adverb + Cope
برای اینکه توصیف دقیقتری از نحوه رویارویی یک فرد با مشکلات ارائه دهید، میتوانید از قیدها (Adverbs) قبل از فعل Cope استفاده کنید. این قیدها نشان میدهند که عمل “کنار آمدن” چگونه انجام شده است. اینها نیز بخشی از کالوکیشن های Cope محسوب میشوند.
در جدول زیر، برخی از مهمترین این قیدها به همراه مثال و ترجمه آمده است:
| قید + Cope | توضیح و ترجمه | جمله مثال |
|---|---|---|
| cope well | به خوبی از عهده برآمدن | Despite the setbacks, the team coped well with the project. علیرغم موانع، تیم به خوبی از عهده پروژه برآمد. |
| cope easily | به راحتی کنار آمدن | She was so experienced that she coped easily with the crisis. او آنقدر باتجربه بود که به راحتی با بحران کنار آمد. |
| cope successfully | به طور موفقیتآمیز مقابله کردن | With careful planning, we can cope successfully with any challenge. با برنامهریزی دقیق، میتوانیم با هر چالشی به طور موفقیتآمیز مقابله کنیم. |
| cope admirably | به طور تحسینبرانگیزی از عهده برآمدن | He coped admirably with the media attention after his victory. او پس از پیروزیاش به طور تحسینبرانگیزی با توجه رسانهها کنار آمد. |
| cope financially | از نظر مالی از پس چیزی برآمدن | After losing his job, he found it hard to cope financially. بعد از از دست دادن شغلش، برایش سخت بود که از نظر مالی از پس مخارج بربیاید. |
| cope emotionally | از نظر عاطفی کنار آمدن | It’s important to have support to help you cope emotionally. داشتن حمایت برای کمک به شما برای کنار آمدن از نظر عاطفی مهم است. |
افعالی که قبل از Cope میآیند: Verb + Cope
گروه دیگری از کالوکیشن های Cope شامل افعالی هستند که قبل از آن قرار میگیرند و معنای جمله را کاملتر میکنند. این افعال معمولاً نشاندهنده توانایی، تلاش یا یادگیری برای کنار آمدن هستند.
-
be able to cope / be unable to cope: قادر به کنار آمدن بودن / نبودن
Example: After a week without sleep, she felt unable to cope anymore.
ترجمه: بعد از یک هفته بیخوابی، او احساس کرد دیگر قادر به کنار آمدن نیست. -
can / can’t cope: توانستن / نتوانستن از عهده برآمدن
Example: I just can’t cope with all this noise!
ترجمه: من واقعاً نمیتوانم با این همه سر و صدا کنار بیایم! -
struggle to cope: برای کنار آمدن تقلا کردن، به سختی از عهده برآمدن
Example: The health system is struggling to cope with the number of patients.
ترجمه: نظام سلامت برای از عهده برآمدن تعداد بیماران در حال تقلا است. -
learn to cope: یاد گرفتن که چگونه کنار بیایی
Example: Part of growing up is learning to cope with disappointment.
ترجمه: بخشی از بزرگ شدن، یادگیری کنار آمدن با ناامیدی است.
اشتباه رایج: آیا Cope up with درست است؟
یکی از بزرگترین و رایجترین اشتباهات زبانآموزان، به خصوص در برخی مناطق، استفاده از عبارت “cope up with” است. لازم است به طور قاطع بگوییم که این عبارت از نظر گرامری نادرست است. فعل Cope هرگز با “up” همراه نمیشود. این اشتباه احتمالاً به دلیل تداخل با فعل عبارتی “keep up with” (پا به پای چیزی پیش رفتن) رخ میدهد.
- نادرست: I can’t cope up with the workload.
- درست: I can’t cope with the workload.
همیشه به یاد داشته باشید که ساختار صحیح Cope with something است. استفاده از “cope up with” فوراً شما را به عنوان یک فرد غیربومی که با گرامر صحیح آشنا نیست، نشان میدهد. پس از این اشتباه به شدت پرهیز کنید.
عبارات و اصطلاحات کاربردی با Cope
در نهایت، چند عبارت و اصطلاح رایج وجود دارد که از کلمه Cope یا شکل ing دار آن (coping) استفاده میکنند. این عبارات در مکالمات روزمره و متون رسمی بسیار کاربرد دارند.
-
Find it difficult/hard to cope: کنار آمدن را سخت یافتن
Example: Many students find it hard to cope during exam season.
ترجمه: بسیاری از دانشجویان در فصل امتحانات، کنار آمدن را سخت مییابند. -
Somebody’s ability to cope: توانایی فرد برای کنار آمدن
Example: Her ability to cope with pressure is remarkable.
ترجمه: توانایی او برای کنار آمدن با فشار، قابل توجه است. -
A way of coping: راهی برای کنار آمدن
Example: For some, listening to music is a way of coping with sadness.
ترجمه: برای برخی، گوش دادن به موسیقی راهی برای کنار آمدن با ناراحتی است. -
Coping mechanism / coping strategy: مکانیزم دفاعی / استراتژی مقابله
Example: Exercise can be a healthy coping mechanism for stress.
ترجمه: ورزش میتواند یک مکانیزم دفاعی سالم برای استرس باشد. -
Coping skills: مهارتهای مقابلهای
Example: Therapy can help people develop better coping skills.
ترجمه: رواندرمانی میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهای مقابلهای بهتری را توسعه دهند.
جمعبندی نهایی
همانطور که در این مقاله مشاهده کردید، فعل Cope یک ابزار قدرتمند برای بیان نحوه رویارویی با چالشها در زبان انگلیسی است. با یادگیری و تمرین کالوکیشن های Cope، از جمله ساختار اصلی Cope with، قیدهای توصیفی، و افعال کمکی، میتوانید با دقت، تسلط و روانی بسیار بیشتری صحبت کنید. به خاطر سپردن این ترکیبات طبیعی و پرهیز از اشتباه رایج “cope up with” تفاوت چشمگیری در سطح زبان انگلیسی شما ایجاد خواهد کرد. توصیه میکنیم مثالهای این مقاله را مرور کرده و سعی کنید جملات جدیدی با این کالوکیشنها بسازید تا به طور کامل در ذهن شما تثبیت شوند.



