مجله آموزش زبان EnglishVocabulary.ir

کالوکیشن های Communicate در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه

در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Communicate یکی از مؤثرترین راه‌ها برای فراتر رفتن از سطح مکالمه پایه و دستیابی به تسلطی طبیعی در زبان انگلیسی است. بسیاری از زبان‌آموزان تنها معنی کلمه «Communicate» را می‌دانند، اما با ترکیب‌های رایج آن آشنا نیستند و به همین دلیل، جملاتشان گاهی مصنوعی به نظر می‌رسد. در این راهنما، شما با مهم‌ترین و کاربردی‌ترین کالوکیشن‌های این فعل آشنا می‌شوید و یاد می‌گیرید که چگونه از آن‌ها در جملات مختلف برای انتقال دقیق‌تر پیام خود استفاده کنید. با ما همراه باشید تا قدرت واقعی این فعل پرکاربرد را کشف کنید.

📌 نگاهی به این مقاله بیندازید:معادل “خاک تو سرت” به انگلیسی چی میشه؟ (دعوای خیابانی)

درک مفهوم کالوکیشن و اهمیت آن برای فعل Communicate

قبل از آنکه به سراغ لیست کالوکیشن های Communicate برویم، بیایید یک قدم به عقب برگردیم و ببینیم کالوکیشن (Collocation) دقیقا چیست. کالوکیشن به مجموعه‌ای از دو یا چند کلمه گفته می‌شود که به طور طبیعی و رایج در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. این ترکیب‌ها برای انگلیسی‌زبانان کاملاً عادی و منطقی به نظر می‌رسند. برای مثال، در فارسی می‌گوییم «تصمیم گرفتن» و نه «تصمیم ساختن». به همین شکل، در انگلیسی هم می‌گویند “make a decision” و نه “do a decision”.

فعل Communicate به معنای «ارتباط برقرار کردن» یا «منتقل کردن» است و یادگیری کالوکیشن‌های آن به چند دلیل اهمیت دارد:

📌 بیشتر بخوانید:انگلیسی حرف زدن در خواب: نشانه نبوغ یا جن‌زدگی؟!

کالوکیشن های Communicate با قید (Adverb + Communicate)

یکی از رایج‌ترین انواع کالوکیشن، ترکیب فعل با قید است. قیدها نحوه انجام شدن فعل را توصیف می‌کنند و به ما می‌گویند که ارتباط چگونه برقرار شده است. این دسته از کالوکیشن های Communicate برای توصیف کیفیت و چگونگی ارتباط بسیار کاربردی هستند.

۱. Communicate Effectively

این کالوکیشن به معنای «ارتباط برقرار کردن به طور مؤثر» است. یعنی پیامی که منتقل می‌شود، به درستی توسط مخاطب درک شده و به هدف مورد نظر می‌رسد. این یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در محیط‌های کاری و شخصی است.

مثال:

In any team, it’s crucial that members communicate effectively with each other to avoid misunderstandings.

ترجمه:

در هر تیمی، بسیار مهم است که اعضا برای جلوگیری از سوءتفاهم، به طور مؤثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

۲. Communicate Clearly

این ترکیب به معنای «ارتباط برقرار کردن به طور واضح و شفاف» است. یعنی پیام بدون هیچ‌گونه ابهام یا پیچیدگی منتقل می‌شود.

مثال:

A good leader must be able to communicate clearly their vision to the team.

ترجمه:

یک رهبر خوب باید بتواند دیدگاه خود را به وضوح به تیم منتقل کند.

۳. Communicate Directly

به معنای «ارتباط مستقیم و بی‌واسطه» است. یعنی صحبت کردن با کسی بدون واسطه یا بدون حاشیه رفتن.

مثال:

Instead of sending an email, I decided to go to her office and communicate directly with her.

ترجمه:

به جای فرستادن ایمیل، تصمیم گرفتم به دفترش بروم و مستقیماً با او صحبت کنم.

۴. Communicate Openly

این کالوکیشن یعنی «ارتباط برقرار کردن به صورت باز و صادقانه». در این نوع ارتباط، افراد افکار و احساسات خود را بدون پنهان‌کاری بیان می‌کنند.

مثال:

For a healthy relationship, partners need to communicate openly about their feelings.

ترجمه:

برای یک رابطه سالم، شرکای عاطفی باید در مورد احساسات خود صادقانه صحبت کنند.

جدول خلاصه کالوکیشن‌های فعل Communicate با قید

کالوکیشن (Adverb + Communicate) ترجمه فارسی کاربرد اصلی
Communicate Effectively به طور مؤثر ارتباط برقرار کردن ارتباطی که به نتیجه مطلوب می‌رسد.
Communicate Clearly به وضوح ارتباط برقرار کردن ارتباطی که شفاف و بدون ابهام است.
Communicate Directly مستقیماً ارتباط برقرار کردن ارتباط بدون واسطه و رک.
Communicate Openly صادقانه و باز ارتباط برقرار کردن ارتباطی که در آن صداقت و شفافیت وجود دارد.
Communicate Freely آزادانه ارتباط برقرار کردن ارتباط بدون محدودیت یا ترس.
📌 توصیه می‌کنیم این را هم ببینید:چرا نباید به استاد دانشگاه بگیم “Teacher”؟ (توهینه!)

کالوکیشن های Communicate با حروف اضافه (Communicate + Preposition)

فعل Communicate اغلب با حروف اضافه‌ای مانند with, to, و through همراه می‌شود که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند. درک تفاوت این حروف اضافه برای استفاده صحیح از کالوکیشن های Communicate ضروری است.

۱. Communicate with someone

این رایج‌ترین ساختار است و به معنای «ارتباط برقرار کردن با کسی» می‌باشد. در اینجا تاکید بر تعامل دوطرفه است؛ یعنی هم صحبت کردن و هم گوش دادن.

مثال:

I need to communicate with my manager about my project’s progress.

ترجمه:

من باید در مورد پیشرفت پروژه‌ام با مدیرم صحبت کنم.

۲. Communicate to someone

این ساختار بیشتر بر انتقال یک‌طرفه اطلاعات از فرستنده به گیرنده تأکید دارد. اگرچه گیرنده پیام را دریافت می‌کند، اما ممکن است تعاملی در کار نباشد. این کاربرد کمی رسمی‌تر است.

مثال:

The new company policy was communicated to all employees via email.

ترجمه:

سیاست جدید شرکت از طریق ایمیل به تمام کارمندان اطلاع‌رسانی شد.

۳. Communicate through something/someone

این ساختار برای اشاره به ابزار یا واسطه ارتباط به کار می‌رود. این واسطه می‌تواند یک شخص (مانند مترجم) یا یک ابزار (مانند ایمیل یا زبان اشاره) باشد.

مثال (ابزار):

We often communicate through video calls since we live in different countries.

ترجمه:

از آنجایی که ما در کشورهای مختلفی زندگی می‌کنیم، اغلب از طریق تماس‌های ویدیویی ارتباط برقرار می‌کنیم.

مثال (شخص):

He had to communicate through an interpreter during the meeting in Japan.

ترجمه:

او در طول جلسه در ژاپن مجبور بود از طریق یک مترجم ارتباط برقرار کند.

📌 شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد:فرق “Serving Size” و “Scoop” روی قوطی مکمل

کالوکیشن های Communicate برای انتقال اطلاعات و مفاهیم (Communicate + Noun)

در این دسته از کالوکیشن‌ها، فعل Communicate با یک اسم همراه می‌شود تا نشان دهد چه چیزی در حال منتقل شدن است. این موارد برای نوشتن متون رسمی و آکادمیک بسیار مفید هستند.

۱. Communicate a message

به معنای «انتقال یک پیام» است. این پیام می‌تواند یک مفهوم کلی، یک هشدار یا یک خبر باشد.

مثال:

The advertisement is designed to communicate a message of trust and reliability.

ترجمه:

این تبلیغ برای انتقال پیام اعتماد و قابلیت اطمینان طراحی شده است.

۲. Communicate information / ideas / feelings

این ترکیب‌ها بسیار پرکاربرد هستند و به ترتیب به معنای «انتقال اطلاعات / ایده‌ها / احساسات» می‌باشند.

مثال (اطلاعات):

The primary role of a journalist is to communicate information accurately to the public.

ترجمه:

نقش اصلی یک روزنامه‌نگار، انتقال دقیق اطلاعات به عموم مردم است.

مثال (ایده‌ها):

She used a simple diagram to communicate her complex ideas to the audience.

ترجمه:

او از یک نمودار ساده برای انتقال ایده‌های پیچیده‌اش به مخاطبان استفاده کرد.

مثال (احساسات):

Sometimes, it’s hard to communicate your true feelings in words.

ترجمه:

گاهی اوقات، بیان احساسات واقعی‌تان با کلمات دشوار است.

۳. Communicate a vision

به معنای «منتقل کردن یک چشم‌انداز» است. این کالوکیشن اغلب در زمینه رهبری و مدیریت به کار می‌رود، جایی که یک رهبر باید اهداف و آرمان‌های بلندمدت را به تیم خود منتقل کند.

مثال:

The CEO’s speech was intended to communicate his vision for the company’s future.

ترجمه:

سخنرانی مدیرعامل با هدف انتقال چشم‌انداز او برای آینده شرکت انجام شد.

📌 موضوع مشابه و کاربردی:“ببخشید پشتم به شماست” به انگلیسی چی میشه؟

نکات تکمیلی برای استفاده از کالوکیشن های Communicate

📌 مطلب مرتبط و خواندنی:کلمه “Challenge”: همه چی شده “چالش”!

جمع‌بندی نهایی

تسلط بر کالوکیشن های Communicate یک گام بزرگ در مسیر روان و طبیعی صحبت کردن به زبان انگلیسی است. این ترکیب‌ها به شما ابزاری می‌دهند تا دقیق‌تر، واضح‌تر و مؤثرتر منظور خود را بیان کنید. با به خاطر سپردن و تمرین کالوکیشن‌هایی مانند communicate effectively، communicate clearly، communicate with someone و communicate ideas، شما نه تنها دایره لغات خود را گسترش می‌دهید، بلکه ساختارهای زبانی خود را به سطح یک انگلیسی‌زبان نزدیک‌تر می‌کنید. از امروز تلاش کنید این ترکیب‌ها را در مکالمات روزمره و تمرینات نوشتاری خود به کار بگیرید تا تأثیر شگفت‌انگیز آن‌ها را در مهارت زبانی خود مشاهده کنید.

این پست چقدر برای شما مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره‌ها کلیک کنید!

امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رای‌ها: 129

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *