- چگونه از کلمه Chance برای صحبت در مورد «فرصت» و «احتمال» استفاده کنیم؟
- پرکاربردترین کالوکیشن های Chance در مکالمات روزمره انگلیسی کدامند؟
- چه افعال و صفاتی معمولاً با کلمه Chance همراه میشوند؟
- چطور با استفاده صحیح از این کالوکیشنها، انگلیسی خود را طبیعیتر و حرفهایتر جلوه دهیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات پاسخ خواهیم داد و دنیای شگفتانگیز کالوکیشن های Chance را به شما معرفی خواهیم کرد. یادگیری کالوکیشنها (Collocations) یا همایندها، یکی از مهمترین قدمها برای عبور از سطح متوسط و صحبت کردن مانند یک انگلیسیزبان بومی است. کلمه «chance» که به معنای «شانس»، «فرصت» یا «احتمال» به کار میرود، با کلمات مختلفی ترکیب شده و عبارات پرکاربردی میسازد. تسلط بر این عبارات به شما کمک میکند تا منظور خود را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنید و از ساختارهای تکراری و کتابی فاصله بگیرید. با ما همراه باشید تا با مثالهای کاربردی و ترجمه فارسی، با مهمترین این کالوکیشنها آشنا شوید.
درک دو معنای اصلی Chance: فرصت در برابر احتمال
قبل از پرداختن به کالوکیشنها، باید بدانیم که کلمه chance عمدتاً در دو مفهوم کلیدی به کار میرود. درک این تفاوت به شما کمک میکند تا کالوکیشن مناسب را در جایگاه درست خود استفاده کنید.
- Chance به معنای Opportunity (فرصت): در این حالت، chance به یک موقعیت مناسب برای انجام کاری اشاره دارد که معمولاً جنبه مثبتی دارد.
- Chance به معنای Possibility/Probability (احتمال): در این مفهوم، chance به میزان احتمال وقوع یک اتفاق (خوب یا بد) اشاره میکند.
بسیاری از کالوکیشن های Chance به طور مشخص در یکی از این دو دسته قرار میگیرند. در ادامه، این همایندها را بر اساس ساختار گرامری و معنایی دستهبندی کردهایم.
کالوکیشنهای فعل با Chance (Verb + Chance)
این دسته از کالوکیشنها بسیار رایج هستند و به اقداماتی اشاره دارند که ما در قبال یک فرصت یا احتمال انجام میدهیم. در ادامه به مهمترین آنها میپردازیم.
افعال مربوط به به دست آوردن و استفاده از فرصت
-
get a chance / have a chance: فرصت پیدا کردن، شانس داشتن
Example: I hope I get a chance to travel to Europe next year.
ترجمه: امیدوارم سال آینده فرصتی برای سفر به اروپا پیدا کنم. -
take a chance / seize a chance / grab a chance: از فرصت استفاده کردن، ریسک کردن
Example: The company took a chance on the new marketing strategy, and it paid off.
ترجمه: شرکت روی استراتژی بازاریابی جدید ریسک کرد (از فرصت استفاده کرد) و نتیجه داد. -
jump at the chance: فرصت را قاپیدن، با اشتیاق از فرصت استفاده کردن
Example: When they offered her a job in New York, she jumped at the chance.
ترجمه: وقتی به او پیشنهاد کار در نیویورک را دادند، فرصت را قاپید. -
give someone a chance: به کسی فرصت دادن
Example: He made a mistake, but I think we should give him a second chance.
ترجمه: او اشتباهی مرتکب شد، اما فکر میکنم باید به او یک فرصت دوباره بدهیم.
افعال مربوط به از دست دادن فرصت
-
miss a chance / lose a chance: فرصت را از دست دادن
Example: He missed the chance to tell her how he felt.
ترجمه: او فرصت اینکه به دختر بگوید چه احساسی دارد را از دست داد. -
waste a chance / blow a chance: فرصت را هدر دادن، خراب کردن
Example: You had a great opportunity, but you blew your chance by being late.
ترجمه: تو یک فرصت عالی داشتی، اما با دیر آمدن آن را خراب کردی. -
let a chance slip by: گذاشتن اینکه یک فرصت از دست برود
Example: It was a once-in-a-lifetime opportunity; I couldn’t just let the chance slip by.
ترجمه: این یک فرصت تکرارنشدنی بود؛ نمیتوانستم بگذارم همینطوری از دست برود.
افعال مربوط به احتمال و شانس
-
stand a chance: شانس داشتن (معمولاً برای موفقیت)
Example: Our team is much weaker; we don’t stand a chance of winning.
ترجمه: تیم ما خیلی ضعیفتر است؛ ما هیچ شانسی برای برنده شدن نداریم. -
increase/improve/boost the chances: شانس را افزایش دادن
Example: Studying hard will definitely increase your chances of passing the exam.
ترجمه: سخت درس خواندن قطعاً شانس قبولی شما در امتحان را افزایش میدهد. -
reduce/lessen/minimize the chances: شانس را کاهش دادن
Example: Regular exercise can reduce the chances of heart disease.
ترجمه: ورزش منظم میتواند احتمال بیماری قلبی را کاهش دهد. -
ruin someone’s chances: شانس کسی را خراب کردن
Example: His poor performance in the interview ruined his chances of getting the job.
ترجمه: عملکرد ضعیف او در مصاحبه، شانسش برای گرفتن آن کار را از بین برد.
کالوکیشنهای صفت با Chance (Adjective + Chance)
صفات به ما کمک میکنند تا میزان و نوع یک «فرصت» یا «احتمال» را توصیف کنیم. این دسته از کالوکیشن های Chance بسیار پرکاربرد هستند.
صفات توصیفکننده احتمال بالا
-
good chance / strong chance / high chance: شانس زیاد، احتمال بالا
Example: There’s a good chance of rain tomorrow, so take an umbrella.
ترجمه: احتمال بارندگی برای فردا زیاد است، پس چتر بردار. -
excellent chance / great chance: شانس عالی
Example: She has an excellent chance of winning the scholarship.
ترجمه: او شانس بسیار خوبی برای برنده شدن بورسیه دارد. -
a fighting chance: شانس موفقیت در صورت تلاش بسیار (حتی اگر شرایط سخت باشد)
Example: If we can raise enough money, we’ll have a fighting chance of saving the business.
ترجمه: اگر بتوانیم پول کافی جمع کنیم، شانس این را خواهیم داشت که با تلاش زیاد کسبوکار را نجات دهیم.
صفات توصیفکننده احتمال پایین
-
slim chance / slight chance: شانس کم، احتمال ناچیز
Example: There is only a slim chance that he will survive the surgery.
ترجمه: احتمال اینکه او از عمل جراحی جان سالم به در ببرد بسیار کم است. -
little chance: شانس کم
Example: They have little chance of finding survivors.
ترجمه: آنها شانس کمی برای پیدا کردن بازماندگان دارند. -
no chance: هیچ شانسی
Example: ‘Do you think he’ll lend you the money?’ ‘No chance!’
ترجمه: «فکر میکنی پول را به تو قرض بدهد؟» «ابداً! (هیچ شانسی نیست!)» -
fat chance (informal): عمراً! (برای بیان اینکه هیچ شانسی وجود ندارد، حالت غیررسمی و کنایهآمیز)
Example: Fat chance he’ll pay you back.
ترجمه: عمراً پولت را پس بدهد.
صفات توصیفکننده نوع فرصت
-
a second chance: فرصت دوباره
Example: After failing the first time, she was grateful for a second chance to prove herself.
ترجمه: بعد از شکست در بار اول، او برای فرصت دوبارهای که برای اثبات خودش داشت، سپاسگزار بود. -
last chance: آخرین فرصت
Example: This is your last chance to buy tickets at a discount.
ترجمه: این آخرین فرصت شما برای خرید بلیت با تخفیف است. -
a golden chance / a once-in-a-lifetime chance: یک فرصت طلایی / یک فرصت تکرار نشدنی
Example: Visiting the Amazon rainforest was a once-in-a-lifetime chance for me.
ترجمه: بازدید از جنگلهای بارانی آمازون برای من یک فرصت تکرارنشدنی بود.
عبارات و اصطلاحات رایج با Chance
علاوه بر ترکیب با فعل و صفت، کالوکیشن های Chance در قالب عبارات اصطلاحی نیز بسیار به کار میروند. این عبارات معنای خاصی دارند که دانستن آنها ضروری است.
| عبارت (Phrase) | معنای فارسی | مثال و ترجمه |
|---|---|---|
| by chance | تصادفاً، اتفاقی | I met my old friend by chance at the supermarket. |
| on the off chance | محض احتیاط، با اینکه احتمال کمی دارد | I went to the station on the off chance that she might be there. |
| take your chances | دل به دریا زدن، ریسک کردن | We had no map, so we just had to take our chances and hope we were going the right way. |
| a game of chance | بازی شانسی (مثل قمار) | Poker is considered a game of chance, not just skill. |
| leave something to chance | چیزی را به امان خدا رها کردن، به شانس واگذار کردن | A good planner leaves nothing to chance. |
| (as) chance would have it | از قضا، بر حسب اتفاق | We were looking for a place to eat, and as chance would have it, we found a great restaurant just around the corner. |
جمعبندی: چگونه از این کالوکیشنها استفاده کنیم؟
اکنون که با مجموعهای گسترده از کالوکیشن های Chance آشنا شدید، زمان آن رسیده است که آنها را در مکالمات و نوشتههای خود به کار ببرید. به جای گفتن «It is possible that…»، میتوانید از «There is a good chance that…» استفاده کنید. به جای «I missed an opportunity»، بگویید «I missed a chance». این تغییرات کوچک اما مهم، تفاوت بزرگی در سطح زبان انگلیسی شما ایجاد میکنند.
نکات کلیدی برای به خاطر سپردن
- دقت به زمینه: همیشه به متن و موقعیت توجه کنید تا بفهمید chance به معنای «فرصت» است یا «احتمال».
- گوش دادن فعال: در فیلمها، پادکستها و مکالمات انگلیسیزبانان به نحوه استفاده از این کالوکیشنها دقت کنید.
- تمرین و تکرار: سعی کنید برای هر کالوکیشن جدید، یک یا دو جمله شخصی بسازید. این کار به تثبیت آنها در ذهن شما کمک میکند.
یادگیری همایندها یک فرآیند تدریجی است. با تمرکز بر روی کالوکیشن های Chance که در این مقاله معرفی شدند، میتوانید دایره لغات فعال خود را به شکل چشمگیری گسترش دهید و با اعتماد به نفس بیشتری به زبان انگلیسی صحبت کنید.



