- چطور میتوانیم در انگلیسی به شکلی طبیعی و حرفهای درخواست مشاوره کنیم یا به دیگران مشاوره دهیم؟
- رایجترین و کاربردیترین کالوکیشن های Advice در مکالمات روزمره و محیط کار کدامند؟
- چه افعال و صفاتی معمولاً با کلمه Advice همراه میشوند تا معنای دقیقتری را منتقل کنند؟
- تفاوت بین give advice، offer advice و provide advice در چیست و هرکدام را در چه موقعیتی باید به کار برد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Advice یکی از مهمترین قدمها برای صحبت کردن به شیوهای طبیعی و شبیه به انگلیسیزبانان بومی (Native) است. کالوکیشنها یا کلمات همایند، ترکیباتی از کلمات هستند که بهطور معمول با هم به کار میروند و استفاده صحیح از آنها، سطح زبان شما را به شکل چشمگیری ارتقا میدهد. با ما همراه باشید تا دنیای متنوع و کاربردی این اصطلاحات را با مثالهای متعدد و ترجمه فارسی روان بررسی کنیم و ببینیم چطور میتوان از آنها برای انتقال دقیقتر پیام خود استفاده کرد.
درک مفهوم کالوکیشن (Collocation) و اهمیت آن
قبل از اینکه به طور خاص به سراغ کالوکیشن های Advice برویم، بهتر است کمی مفهوم «کالوکیشن» را مرور کنیم. کالوکیشن به زبان ساده، به جفت یا گروهی از کلمات گفته میشود که معمولاً در کنار هم ظاهر میشوند. این ترکیب برای یک انگلیسیزبان بومی کاملاً طبیعی به نظر میرسد. برای مثال، در فارسی ما میگوییم «تصمیم گرفتن» و نه «تصمیم ساختن». در انگلیسی نیز همین قانون وجود دارد؛ آنها میگویند “make a decision” و نه “do a decision”. یادگیری این ترکیبات به شما کمک میکند تا از ترجمههای تحتاللفظی و неестествен پرهیز کنید و گفتار و نوشتار خود را روانتر و حرفهایتر جلوه دهید.
دسته بندی کالوکیشن های Advice
کالوکیشنهای مرتبط با کلمه Advice را میتوان به چند دسته اصلی تقسیم کرد که هر کدام کاربردهای خاص خود را دارند. در ادامه، این دستهبندیها را با جزئیات کامل و مثالهای کاربردی بررسی خواهیم کرد.
۱. افعال رایج برای «دادن» مشاوره (Verbs for Giving Advice)
وقتی میخواهیم به کسی مشاوره بدهیم، از افعال خاصی استفاده میکنیم. هرچند همه این افعال معنای «مشاوره دادن» را منتقل میکنند، اما تفاوتهای ظریفی در کاربرد و رسمیت آنها وجود دارد.
-
Give advice: این رایجترین و عمومیترین ترکیب است. تقریباً در هر موقعیتی، رسمی یا غیرر رسمی، میتوان از آن استفاده کرد.
مثال:
.My teacher gave me some good advice on how to improve my writing skills
ترجمه: معلمم چند توصیه خوب برای بهبود مهارت نوشتنم به من کرد. -
Offer advice: این ترکیب کمی رسمیتر و مؤدبانهتر از “give advice” است. واژه “Offer” (پیشنهاد کردن) نشان میدهد که شما مشاوره خود را به صورت داوطلبانه و بدون تحمیل ارائه میدهید.
مثال:
.The consultant offered some valuable advice to the management team
ترجمه: مشاور، چندین توصیه ارزشمند به تیم مدیریت ارائه داد. -
Provide advice: این عبارت معمولاً در زمینههای تخصصی و حرفهای به کار میرود و بسیار رسمی است. اغلب توسط متخصصان مانند وکلا، پزشکان یا مشاوران مالی استفاده میشود.
مثال:
.The lawyer’s job is to provide legal advice to his clients
ترجمه: وظیفه وکیل این است که به موکلانش مشاوره حقوقی ارائه دهد. -
Pass on advice: وقتی شما مشاورهای را که از شخص دیگری دریافت کردهاید به فرد دیگری منتقل میکنید، از این ترکیب استفاده میشود.
مثال:
.My grandfather taught me a lot about gardening. I’d love to pass on his advice to you
ترجمه: پدربزرگم چیزهای زیادی در مورد باغبانی به من یاد داد. خوشحال میشوم توصیههای او را به تو منتقل کنم.
۲. افعال رایج برای «دریافت کردن» یا «درخواست کردن» مشاوره (Verbs for Receiving/Asking for Advice)
همانطور که برای دادن مشاوره افعال خاصی وجود دارد، برای دریافت یا درخواست آن نیز از ترکیبات مشخصی استفاده میکنیم.
-
Ask for advice: سادهترین و مستقیمترین راه برای درخواست مشاوره.
مثال:
.If you’re not sure what to do, you should ask your parents for advice
ترجمه: اگر مطمئن نیستی چه کار کنی، باید از والدینت مشورت بخواهی. -
Seek advice: این عبارت کمی رسمیتر از “ask for advice” است و معمولاً برای مسائل جدیتر و تخصصیتر به کار میرود.
مثال:
.Many people seek professional advice before investing their money
ترجمه: بسیاری از مردم قبل از سرمایهگذاری پول خود به دنبال مشاوره تخصصی هستند. -
Get/Receive advice: هر دو به معنای «مشاوره گرفتن» هستند و کاربرد عمومی دارند.
مثال:
.We got some great advice from the travel agent about our trip to Italy
ترجمه: ما چند توصیه عالی از آژانس مسافرتی در مورد سفرمان به ایتالیا گرفتیم.
۳. افعال رایج برای «دنبال کردن» یا «نادیده گرفتن» مشاوره (Verbs for Following/Ignoring Advice)
پس از دریافت مشاوره، دو حالت پیش میآید: یا به آن عمل میکنید یا آن را نادیده میگیرید. برای هر دو حالت، کالوکیشن های Advice مشخصی وجود دارد.
-
Follow/Take/Act on someone’s advice: هر سه به معنای «به مشاوره کسی عمل کردن» هستند. “Follow” و “Take” بسیار رایج هستند و “Act on” کمی رسمیتر است.
مثال:
.She took my advice and applied for the job, and she got it
ترجمه: او به نصیحت من عمل کرد و برای آن شغل درخواست داد و آن را به دست آورد.مثال:
.I decided to act on his advice and sell the shares
ترجمه: من تصمیم گرفتم به توصیه او عمل کنم و سهام را بفروشم. -
Ignore/Reject/Disregard advice: هر سه به معنای «نادیده گرفتن مشاوره» هستند. “Ignore” رایجترین است، “Reject” به معنای رد کردن فعالانه و “Disregard” (که رسمیتر است) به معنای بیتوجهی کامل است.
مثال:
.He ignored my advice and now he regrets it
ترجمه: او نصیحت مرا نادیده گرفت و حالا پشیمان است.
صفات رایج برای توصیف Advice
برای توصیف نوع و کیفیت مشاوره، از صفات مختلفی استفاده میکنیم. این صفات به ما کمک میکنند تا پیام خود را با دقت بیشتری منتقل کنیم.
صفات مثبت (Positive Adjectives)
- Good / Great / Excellent advice: مشاوره خوب / عالی
- Valuable / Invaluable advice: مشاوره ارزشمند / بسیار ارزشمند
- Useful / Helpful advice: مشاوره مفید / کمککننده
- Sound / Sensible / Wise advice: مشاوره منطقی / معقول / خردمندانه
- Practical advice: مشاوره کاربردی و عملی
- Expert / Professional advice: مشاوره تخصصی / حرفهای
مثال:
.That was some sound advice. Thank you
ترجمه: آن یک توصیه منطقی بود. متشکرم.
مثال:
.Always seek expert advice when dealing with financial matters
ترجمه: هنگام رسیدگی به مسائل مالی، همیشه به دنبال مشاوره تخصصی باشید.
صفات منفی (Negative Adjectives)
- Bad / Terrible advice: مشاوره بد / وحشتناک
- Conflicting advice: مشاوره متناقض (وقتی دو نفر توصیههایی میکنند که با هم در تضاد هستند)
- Unsolicited advice: مشاوره ناخواسته (وقتی کسی بدون اینکه از او بخواهید، شما را نصیحت میکند)
مثال:
.I received conflicting advice from two different doctors, which was confusing
ترجمه: من از دو دکتر مختلف مشاورههای متناقضی دریافت کردم که گیجکننده بود.
عبارات و اصطلاحات کاربردی با Advice
کلمه “Advice” در بسیاری از عبارات و اصطلاحات ثابت نیز به کار میرود که دانستن آنها بسیار مهم است. از آنجایی که Advice یک اسم غیرقابل شمارش (Uncountable) است، نمیتوانیم آن را با ‘a/an’ به کار ببریم یا به آن ‘s’ جمع اضافه کنیم. برای شمارش آن، از عبارت “a piece of” استفاده میکنیم.
-
A piece of advice: یک نصیحت. این رایجترین راه برای اشاره به یک توصیه واحد است.
مثال:
.Let me give you a piece of advice: never lend money to a friend
ترجمه: بگذار یک نصیحت به تو بکنم: هرگز به یک دوست پول قرض نده. -
A word of advice: یک کلمه نصیحت (معادل “a piece of advice” اما کمی کوتاهتر و غیر رسمیتر).
مثال:
.Just a quick word of advice – check the contract carefully before you sign
ترجمه: فقط یک کلمه نصیحت سریع – قبل از امضا، قرارداد را با دقت بررسی کن. -
On someone’s advice: به توصیه یا طبق مشورت کسی.
مثال:
.On my lawyer’s advice, I decided not to comment on the situation
ترجمه: طبق توصیه وکیلم، تصمیم گرفتم در مورد وضعیت اظهار نظر نکنم. -
Against someone’s advice: برخلاف توصیه کسی.
مثال:
.He married her against his parents’ advice
ترجمه: او برخلاف توصیه والدینش با او ازدواج کرد.
جدول خلاصه کالوکیشن های Advice
برای مرور سریع و راحتتر، در جدول زیر مهمترین کالوکیشن های Advice را دستهبندی کردهایم:
| دسته | کالوکیشن (همایند) | مثال فارسی |
|---|---|---|
| دادن مشاوره | give / offer / provide advice | توصیه کردن / ارائه دادن |
| درخواست مشاوره | ask for / seek advice | مشورت خواستن / جویای مشاوره شدن |
| عمل به مشاوره | follow / take / act on advice | به توصیه عمل کردن |
| نادیده گرفتن مشاوره | ignore / reject advice | توصیه را نادیده گرفتن |
| نوع مشاوره (مثبت) | good / useful / sound advice | توصیه خوب / مفید / منطقی |
| نوع مشاوره (منفی) | bad / conflicting advice | توصیه بد / متناقض |
| عبارات رایج | a piece of advice | یک نصیحت |
نتیجهگیری
تسلط بر کالوکیشن های Advice به شما این قدرت را میدهد که در موقعیتهای مختلف، از یک گفتگوی دوستانه گرفته تا یک جلسه کاری مهم، با اعتماد به نفس و به شکلی کاملاً طبیعی صحبت کنید. به یاد داشته باشید که یادگیری زبان فقط به حفظ کردن کلمات مجزا خلاصه نمیشود؛ بلکه درک این نکته است که کلمات چگونه در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا معنایی دقیق و روان بسازند. پیشنهاد میکنیم این کالوکیشنها را در مکالمات و نوشتههای روزمره خود به کار ببرید تا به تدریج به بخشی از دایره لغات فعال شما تبدیل شوند. با تمرین مستمر، به زودی متوجه خواهید شد که چقدر طبیعیتر و روانتر انگلیسی صحبت میکنید.



