


ترجمه انگلیسی به فارسی کلمه Frozen custard
فرنی تخم مرغی
Frozen
یخزده، منجمد، سجیده، بستناک، یخ بسته
بسیار سرد، سرد سیر، بشمناک
میخکوب (شده در جای خود)
(رفتار و احساسات) سرد، بی عاطفه، خشک و رسمی
(در جا یا قیمت یا میزان معینی) ثابت (نگهداشته شده)، تثبیت شده
(موجودی بانکی یا دارایی و غیره) مسدود کردن، (حساب کسی را) بستن
Custard
(خوراک پردازی)
کاستارد (نوعی فرنی دارای تخم مرغ و شیر و شکر و غیره)
رجوع شود به frozen custard
Custard-apple
(گیاه شناسی)
درخت نان (تیره ی Annonaceae و راسته ی Magnoliales – گیاهان دو لپه ای نواحی حاره)
درخت شیرین بر (انواع درختچه های جنس Annona reticulata که میوه ی درشت و لذیذ و قلب شکل می دهد)
میوه ی این گیاه، شیرین بر (custard apple هم می نویسند)
معنی و مفهوم لغت Frozen custard در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی | ترجمه تخصصی Frozen custard به فارسی | کاربرد واژه Frozen custard | اصطلاحات تخصصی و روزمره انگلیسی با کلمه Frozen custard | هم خانواده های کلمه انگلیسی Frozen custard | مترادف کلمه Frozen custard | متصاد کلمه | ترجمه تخصصی عبارت Frozen custard | دیکشنری آنلاین Frozen custard | دیکشنری، فرهنگ لغت، فرهنگ لغات، انگلیسی به فارسی، دیکشنري، دیکشنری آنلاین، فرهنگ لغت آنلاین، واژه نامه | واژه نامه آموزشی | معنی و ترجمه واژه Frozen custard در واژه نامه انگلیسی به فارسی به همراه مثال و تلفظ انلاین | معانی دیگر Frozen custard و مشابه کلمه.
Dictionary English to Persian | Translation and Meaning of English Word Frozen custard to PERSIAN
online source for English definitions of Frozen custard | synonyms of Frozen custard in persian | word origins and etymologies of Frozen custard | audio pronunciations of Frozen custard | example sentences for Frozen custard
slang phrases, idioms, word games, legal and medical terms, Word of the Day.
