


ترجمه انگلیسی به فارسی کلمه Buggy
کالسکه (دوچرخه یا چهارچرخه ای که یک نیمکت دارد و جای ویژه ای برای راننده ندارد)، کالسکه ی سبک و یک اسبه
Buggy (2)
پرحشره، شپشو، ساس دار
(خودمانی) دیوانه، دیوانه وار
Dune buggy
اتومبیل شن رو (ماشینی که برای رانندگی در تپه و ماهورهای شنی ساخته اند)
Swamp buggy
(اتومبیل به ویژه جیپ) باتلاق رو، مرداب پیما
رجوع شود به airboat
Horse-and-buggy
وابسته به دوران اسب و درشکه
قدیمی، از مد افتاده، مال عهد عتیق
ترجمه و معنی انگلیسی به انگلیسی Buggy
جمله، مثال و اصطلاحات کاربردی با کلمه Buggy


پانویس
معنی و مفهوم لغت Buggy در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی | ترجمه تخصصی Buggy به فارسی | کاربرد واژه Buggy | اصطلاحات تخصصی و روزمره انگلیسی با کلمه Buggy | هم خانواده های کلمه انگلیسی Buggy | مترادف کلمه Buggy | متصاد کلمه | ترجمه تخصصی عبارت Buggy | دیکشنری آنلاین Buggy | دیکشنری، فرهنگ لغت، فرهنگ لغات، انگلیسی به فارسی، دیکشنري، دیکشنری آنلاین، فرهنگ لغت آنلاین، واژه نامه | واژه نامه آموزشی | معنی و ترجمه واژه Buggy در واژه نامه انگلیسی به فارسی به همراه مثال و تلفظ انلاین | معانی دیگر Buggy و مشابه کلمه.
Dictionary English to Persian | Translation and Meaning of English Word Buggy to PERSIAN
online source for English definitions of Buggy | synonyms of Buggy in persian | word origins and etymologies of Buggy | audio pronunciations of Buggy | example sentences for Buggy
slang phrases, idioms, word games, legal and medical terms, Word of the Day.
