ترجمه "a1c" به فارسی، معادل فارسی "a1c"، معنی و مفهوم "a1c" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "a1c" عبارت است از مخفف : گروهبان یکم (نیروی هوایی امریکا)
ترجمه "aaron" به فارسی، معادل فارسی "aaron"، معنی و مفهوم "aaron" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "aaron" عبارت است از اسم خاص مذکر (انجیل) هارون
ترجمه "ab" به فارسی، معادل فارسی "ab"، معنی و مفهوم "ab" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "ab" عبارت است از مخفف : ایالت آلبرتا (در کانادا) (بیس بال) تعداد ضربه لیسانس علوم انسانی
ترجمه "aba" به فارسی، معادل فارسی "aba"، معنی و مفهوم "aba" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "aba" عبارت است از مخفف : انجمن وکلای دادگستری امریکا انجمن کتابفروشان امریکا
ترجمه "aback" به فارسی، معادل فارسی "aback"، معنی و مفهوم "aback" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "aback" عبارت است از به قهقرا، به سوی عقب، عقب (دریانوردی) به سوی دکل
ترجمه "abandon" به فارسی، معادل فارسی "abandon"، معنی و مفهوم "abandon" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abandon" عبارت است از رها کردن، دست کشیدن، متوقف کردن، ول کردن، صرفنظر کردن قال گذاشتن، ترک کردن خود را تسلیم کردن رهایی، بی بند و باری اشتیاق، شور و شعف
ترجمه "abandoned" به فارسی، معادل فارسی "abandoned"، معنی و مفهوم "abandoned" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abandoned" عبارت است از متروکه، ترک شده، رها شده، ول شده هرزه، دارای فساد اخلاقی بی بند و بار، بی پروا
ترجمه "abandonment" به فارسی، معادل فارسی "abandonment"، معنی و مفهوم "abandonment" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abandonment" عبارت است از واگذاری، ترک، متروکیت، صرفنظر، عدم تعقیب
ترجمه "abase" به فارسی، معادل فارسی "abase"، معنی و مفهوم "abase" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abase" عبارت است از خوار و خفیف کردن، کوچک کردن، فروافکندن، پست کردن، تحقیر کردن رو به پایین شدن، (به زیر) خمیدن
ترجمه "abased" به فارسی، معادل فارسی "abased"، معنی و مفهوم "abased" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abased" عبارت است از پست، خوار
ترجمه "abasement" به فارسی، معادل فارسی "abasement"، معنی و مفهوم "abasement" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abasement" عبارت است از پستی، خواری، تحقیر
ترجمه "abash" به فارسی، معادل فارسی "abash"، معنی و مفهوم "abash" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abash" عبارت است از شرمسار کردن، شرمنده کردن، خجل کردن
ترجمه "abashment" به فارسی، معادل فارسی "abashment"، معنی و مفهوم "abashment" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abashment" عبارت است از شرمندگی، دست پاچگی، خجالت
ترجمه "abasia" به فارسی، معادل فارسی "abasia"، معنی و مفهوم "abasia" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abasia" عبارت است از عدم همکاری عضلات محرکه
ترجمه "abate" به فارسی، معادل فارسی "abate"، معنی و مفهوم "abate" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abate" عبارت است از فروکش کردن، فرو نشستن، کم کردن یا شدن، کاهش یافتن کاستن، تخفیف دادن (حقوق) خاتمه دادن برطرف کردن، تنزل یافتن، تخفیف یافتن
ترجمه "abatement" به فارسی، معادل فارسی "abatement"، معنی و مفهوم "abatement" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abatement" عبارت است از فروکش، تسکین تخفیف، مبلغ کاسته شده (حقوق) خاتمه ی دعوی یا مزاحمت (ریاضی) کاهش، تنزیل
ترجمه "abattoir" به فارسی، معادل فارسی "abattoir"، معنی و مفهوم "abattoir" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abattoir" عبارت است از کشتارگاه، مسلخ
ترجمه "abba" به فارسی، معادل فارسی "abba"، معنی و مفهوم "abba" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abba" عبارت است از پدر، ابا، ابو عبا
ترجمه "abbey" به فارسی، معادل فارسی "abbey"، معنی و مفهوم "abbey" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abbey" عبارت است از صومعه، خانقاه، دیر راهبان یا راهبه های صومعه کلیسای صومعه، کلیسای وابسته به صومعه
ترجمه "abbot" به فارسی، معادل فارسی "abbot"، معنی و مفهوم "abbot" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abbot" عبارت است از رئیس دیر، راهب کل، راهب بزرگ
ترجمه "abbreviate" به فارسی، معادل فارسی "abbreviate"، معنی و مفهوم "abbreviate" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abbreviate" عبارت است از کوتاه کردن، مختصر کردن مخفف کردن، خلاصه کردن
ترجمه "abbreviation" به فارسی، معادل فارسی "abbreviation"، معنی و مفهوم "abbreviation" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abbreviation" عبارت است از کوتاه سازی، اختصار، کوته نوشت، مخفف سازی، مخفف متن مختصر شده، ملخص مخفف، تلخیص، خلاصه علامت اختصاری
ترجمه "abc" به فارسی، معادل فارسی "abc"، معنی و مفهوم "abc" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abc" عبارت است از (معمولا جمع) الفبا اصول، مقدمات، مبانی (مخفف :American Broadcasting Company) سازمان سخن پراکنی امریکا
ترجمه "abc soil" به فارسی، معادل فارسی "abc soil"، معنی و مفهوم "abc soil" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abc soil" عبارت است از مقطع عمودی خاک متشکل از سه لایه (خاک خوب، خاک رس، سنگ)، نیمرخ خاک با افق های مشخص سه گانه
ترجمه "abdicate" به فارسی، معادل فارسی "abdicate"، معنی و مفهوم "abdicate" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abdicate" عبارت است از استعفا کردن یا دادن، (مسئولیت) سلب کردن، از عهده ی خود برداشتن (از سلطنت) کناره گیری کردن تفویض کردن، دست برداشتن، صرفنظر کردن عاق کردن، از ارث محروم کردن
ترجمه "abdication" به فارسی، معادل فارسی "abdication"، معنی و مفهوم "abdication" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abdication" عبارت است از کناره گیری، استعفا، تفویض
ترجمه "abdomen" به فارسی، معادل فارسی "abdomen"، معنی و مفهوم "abdomen" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abdomen" عبارت است از شکم، بطن (مهره داران) بخش داخلی بدن از سینه تالگن خاصره (بند پایان) بخش خلفی بدن (که شامل اعضای تناسلی نیزمی شود)
ترجمه "abdominal" به فارسی، معادل فارسی "abdominal"، معنی و مفهوم "abdominal" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abdominal" عبارت است از شکمی، بطنی، مربوط به شکم
ترجمه "abduct" به فارسی، معادل فارسی "abduct"، معنی و مفهوم "abduct" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abduct" عبارت است از آدم ربایی کردن، آدم دزدیدن (زیست شناسی) از محور بدن دور کردن، ورا بردن، جدا کردن
ترجمه "abduction" به فارسی، معادل فارسی "abduction"، معنی و مفهوم "abduction" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abduction" عبارت است از آدم ربایی، آدم دزدی (زیست شناسی) دور سازی از محور بدن، ورابری
ترجمه "abductor" به فارسی، معادل فارسی "abductor"، معنی و مفهوم "abductor" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abductor" عبارت است از آدم ربا، آدم دزد، عضله مبعده
ترجمه "abecedarian" به فارسی، معادل فارسی "abecedarian"، معنی و مفهوم "abecedarian" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abecedarian" عبارت است از ابجدآموز، نوآموز، مبتدی، تازه کار ابتدایی، اولیه، آغازین الفبایی، وابسته به الفبا، واتی
ترجمه "abed" به فارسی، معادل فارسی "abed"، معنی و مفهوم "abed" در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی، معنی و ترجمه فارسی "abed" عبارت است از در بستر، در تختخواب، بستری
© کپی رایت 2017 - 2022 , کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان